حامد مظفری
مناقشه برانگیز بودن اعضای هیاتهای انتخاب و داوری جشنواره فجر در سالهای اخیر اپیدمیک شده است.
تقریباً سالی را به یاد نداریم که بخاطر انتخابهای دبیر درباره این دو هیات طعنه و گلایه از سینماگران نشنویم.
عمده گلایه هم از جانب آنهاست که فیلمشان به جشنواره راه نیافته یا نتوانستهاند در داوری نهایی سیمرغی به دست آورند.
امسال هم کم از این گلایهها نشنیدیم و احتمالاً مدتها پس از برگزاری جشنواره هم خواهیم شنید اما آیا ترکیب هیاتهای انتخاب و داوری جشنواره امسال واقعاً گلایه سازند؟
هم در هیات انتخاب و هم در هیات داوری با یک بانوی سینماگر روبرو بودیم که میتواند نویدی باشد در جهت عدم قائل شدن به نگاه جنسیتی در این حوزه.
اما در بررسی سایر افراد حاضر سه نکته بیش از هر چیز به ذهن خطور میکند.
نکته اول بستن هیات انتخاب با حضور افرادی مانند حسین کرمی، عماد افروغ و طه مرقاتی است که بیش از هر چیز نگاه ممیزانه دبیرخانه در انتخاب آثاری بی دردسرهای مرسوم را تداعی میکند.
درست است که تمامی آثار باید قبل از حضور در جشنواره پروانه نمایش موقت خود را از اداره نظارت بگیرند اما تلاش برای کاهش حواشی باعث شد چهرههایی معتمد اداره نظارت در هیات انتخاب حضور داشته باشند.
نکته دوم درباره عقبه هیات داوران جشنواره است؛ در میان چهرههای سینمایی حاضر در هیأت داوران بهروزترین چهره سینمایی رؤیا نونهالی است که امسال دو فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» و «کفشهایم کو» را روی پرده داشت و البته محمدرضا تخت کشیان که «یتیم خانه ایران» را به عنوان تهیه کننده روی پرده دارد.
ایرج رامینفر طراح صحنه برجسته سینمای ایران نیز آخرین بار دو سال قبل به عنوان طراح صحنه و لباس «احتمال باران اسیدی» و «در دنیای تو ساعت چند است» حضور داشت.
منهای اکبر نبوی که بیشتر مجری-کارشناس تلویزیون بوده، بقیه چهرههای حاضر در هیأت داوران سالهاست در عرصه سینمای حرفهای حضور ندارند.
محمدرضا هنرمند آخرین فیلمش با عنوان «عزیزم من کوک نیستم» را ۱۵ سال پیش ساخته است.
شهرام اسدی آخرین فیلمش «شب واقعه» را هشت سال قبل تولید کرد و محمدمهدی دادگو نیز آخرین بار هشت سال قبل نامش به عنوان تهیه کننده «تردید» آمد که البته تولید آن فیلم هم به دلیل درگیریهای طرفین توسط سعید سعدی مدیر وقت شهرک دفاع مقدس به سرانجام رسید.
اما فارغ از رزومه نکته مهمتر دوپاسپورته بودن پنج داور جشنواره است؛ محمدمهدی دادگو و ایرج رامین فر و محمدرضا هنرمند و رؤیا نونهالی اقامت کانادا را دارند و شهرام اسدی هم اقامت آمریکا را.
اینکه بیشتر از نصف داورران مهمترین جشنواره وطنی ما دوتابعیتی هستند میتواند فینفسه نکتهای مثبت برای جشنواره باشد؟
اگر این اقامت در کانادا و امریکا در جهت تجربه نوعی جدید از فعالیت سینمایی و حتی فراهم آوردن زمینه تولید محصولات مشترک بود قطعاً میتوانستیم این حضور را مثبت بدانیم اما وقتی میبینیم یکی از همین دوپاسپورته ها مشغول کارهای عمرانی در کاناداست و بقیه هم بیشتر برای تفریح و گذران اوقات فراغت از تابعیت دوم سود میجویند قطعاً باید نگران وجه ملی مهمترین جشنواره وطنمان باشیم...