گفتگو: فاطمه فلاح
انتقادهای اخشابی از فضای حاکم بر موسیقی
فعالیت حرفهای مجید اخشابی از سال۱۳۷۰ در زمینههای نوازندگی، آهنگسازی، تنظیم، نظارت بر ضبط و تولید آثار موسیقی آغاز شد.
اخشابی که فارغالتحصیل دوره دکتری پژوهش هنر از دانشگاه هنرتهران است از سال ۱۳۷۵ با تشکیل گروه هنری «مهرآوا» ضمن همکاری با صداوسیما، کنسرتهای متعددی را در ایران و مراکز معتبر علمی و فرهنگی کشورهایی چون انگلستان، روسیه، اسپانیا، ژاپن(فستیوال میناون)، کره، هندوستان، مالزی و ... به اجرا در آورده که همگی آنها به لطف الهی با موفقیت همراه بوده است.
افتخار همکاری با استادانی چون محمدعلی معلم، فریدون شهبازیان، همایون خرم و بسیاری از هنرمندان صاحبنام دیگر برای این پاپخوان خوشاقبال، تجربیات ارزندهای را برای او به ارمغان آورده است.
اخشابی اما بیشتربه خواندن تیتراژهای سریالهای ماه رمضان شهرت دارد.
سریالهای ماندگاری نظیر«مسافری از هند»، «یک وجب خاک»، «خانه به دوش»، « متهم گریخت» و... اما مدتی است صدای اودر برنامهها شنیده میشود اما در سریالها کمتر. با مجید اخشابی به گفتوگو نشستیم و از حال این روزهایش با او صحبت کردیم.
آقای اخشابی کار جدیدی در دست انتشار دارید؟
بله، یک موزیکویدئو با عنوان «بیشب بخیرِ تو» که در حال ضبط تصویر آن در فرودگاه پیام و مکانهای مختلف هستیم.
در این موزیکویدئو با چهکسانی همکاری کردهاید و چه زمانی آن را منتشر میکنید؟
حدود دوماه دیگر یعنی بعد از محرم و سفر؛ در این قطعه احسان احمدی (تنظیم و میکس)، رضا آذین (ملودی)، فرجام خیرالهی (شاعر) و سعید مهوار در کار موزیکویدئو همکاری داشتم.
شما مدت زیادی است آلبوم منتشر نکردهاید.
بله، سالهاست که قصد داشتم آلبومی را روانه بازار کنم اما به دلایل مختلفی نشد که یک بخش آن عدم فرصت بهدلیل اشتغال به تحصیل بود، وسواس زیاد و مسائل مختلفی از این دست؛ همچنین تا قطعات آماده میشدند بعضی از کارها صرف برخی برنامههای فوری و مهم میشد و قطعات را خرج بعضی از تیتراژها میکردیم؛ به این ترتیب دستمان خالی میشد و مجبور بودیم دوباره آهنگ بسازیم و این باعث میشد که از جمعآوری آلبوم عقب بیفتیم.
اما قصد انجام این کار را داریم و انشاءاله تلاش میکنیم یک کار متفاوت ارائه دهیم.
به هر حال وقتی سالها یک نفر آلبوم نمیدهد نظرش این است که با تلاش بیشتر یک آلبوم متفاوت روانه بازار کند؛ به همین علت قصد من این است که چون سالها آلبومی منتشر نکردم، صبر کنم و یک آلبوم خوب به دست مخاطبان برسانم.
آیا برنامهای برای برگزاری کنسرت هم دارید؟
بله، بعد از انتشار این قطعه و احتمالاً آلبومم، انشاءاله در سال آینده برای برگزاری کنسرت برنامهریزی خواهیم کرد.
از تیتراژ گفتید؛ شما در دهه۸۰ از خوانندگان پرتیتراژ تلویزیون بودید که اتفاقاً آن کارها خیلی مورد اقبال عموم واقع شدند اما مدتی است صدای شما در تلویزیون کمتر و به عبارتی اصلاً شنیده نمیشود.
علت این کمکاری چه مواردی میتواند باشد؟
شرایط تلویزیون مقداری تغییر کرد؛ اگرچه من هم به آن شکل قصد ندارم که فقط تمام رزومه هنریام از تیتراژخوانی در تلویزیون پرکنم و همه وقت و عمرم را بگذارم تا فقط تیتراژ بخوانم و این جزو دستور کار من نیست.
به هر حال تلویزیون هم مثل سابق چه در عرصه جذب مخاطب و چه در عرصه تخصیص بودجههای لازم، قدرتمند نیست. به همین دلیل تهیهکننده ترجیح میدهد که هزینه خیلی کمتری پرداخت کند، خواننده هم در بودجه تولید سهمی داشته باشد و اینکه از موسیقیهای روز و مجازی استفاده شود؛ به همین دلیل تعداد تیتراژی که میخوانم مثل سابق نیست.
اما همانطور که عرض کردم علاقه ندارم تمام فعالیتهای من در تیتراژ متمرکز باشد و من به این شکل عمل کردم.
یک سری انتقادات به موسیقی پاپ این روزها وارد شده مبنی بر اینکه سطح و کیفیت موسیقی پاپ پایین آمده است؛ که این انتقادات بیراه هم نیست.
بله، کاملاً واضح و مبرهن است که سطح کیفی و محتوایی موسیقی بهشدت افول کرده است. هرکسی هر چیزی که دلش میخواهد بهعنوان شعر مینویسد و هرکس هرجور که میخواهد میخواند و میسازد.
اصول، قواعد، فن و تکنیک موسیقی هم در این میان گم شده است.
همانطور که عرض کردم درواقع تهیهکنندهها هم باتوجه به این که هیچ سوادی در فن موسیقی ندارند فکر میکنند که هر آنچه در فضای مجازی جریان دارد و شنیده میشود اگر وارد تلویزیون کنند، برنامهشان بیشتر دیده میشود؛ به همین دلیل تهیهکنندهها به چهرههای مجازی روی میآورند و حاصل این شد که ما الان موسیقی بسیار ضعیفی داریم که کیفیت آن در حد همان فضای مجازی است.
با این حساب آیا میتوان به آینده موسیقی پاپ کشور امیدوار بود؟ به نظرتان موسیقیمان چه فرقی با سایر مسائل رانتی در بقیه زمینهها دارد؟
با این وضعیت نه؛ موسیقی هم مانند بقیه چیزهاست؛ تا یک نگاه و تغییر بنیادی در موسیقی ایجاد نشود به نظر من وضع همینطور خواهد ماند.
متاسفانه دفتر موسیقی و وزارت ارشاد به این کارها مجوز میدهند.
بله، این هم یک اشکال دیگر است. موسیقی باید از لحاظ کیفی خوب باشد. درواقع اکثر این خوانندهها از طرف برخی تهیهکنندهها پشتیبانی میشوند؛ یعنی یک تهیهکننده متوجه میشود که کار فلان خواننده در فضای مجازی شنیده میشود، بلافاصله به سراغ آن خواننده میرود و به او میگوید که میخواهی از این حالت در بیایی و تو را خواننده رسمی کنم؟
طرف هم از خدا خواسته میگوید بله! تهیهکننده هم اول یک قرار داد چهار-پنجساله مینویسد که فقط با من کار میکنی؛ بهعنوان مثال ۷۰درصد از درآمدت برای من است و من کارهای تو را انجام میدهم.
این تهیهکننده با روابط و سوابقی که داردآنقدر به ارگانهای ذیربط فشار میآورد تا بالاخره مجوز میگیرد.
این افراد را میآورندیکی دوسال آنها را میچرخانند و کنسرت برگزار میکنند و بعد هم آنها را کنار میاندازند و به همین صورت خواننده بعدی.
متاسفانه در صنعت موسیقی ما تعداد تهیهکنندگان فرهیخته که دست به تولید آثار باکیفیت و ارزشمند بزنند خیلی کم است.
تهیهکنندگان امروز بیشتر سوداگرند و آمدهاند یک پولی جمع کنند بروند؛ هنر و موسیقی کشک است؛ فقط پول! اگر گمان ببرند که روی یک خوانندهای میتوان کار کرد این کار را انجام میدهند.
البته ناگفته نماند خدا را شکر در یک سری زمینهها هنوز تهیهکنندههای قدیمی را داریم که کتابها و آلبومهایی که منتشر میکنند باکیفیت است و آثارشان تا سالها باقی میماند؛ اما تهیهکنندههای فعلی آثار یکبار مصرف تولید میکنند.
حالا به نظر من این هم اشکالی ندارد اما این که در رزومه یک تهیهکنندهایی یک اثر درست و حسابی نباشد، به نظر من وزارت فرهنگ و ارشاد باید به آن توجه کند.
این آدم آمده فقط آلودگی صوتی ایجاد کند؛ از پول، سرمایه و امکاناتش استفاده میکند برای دامن زدن به افتضاح بیشتر فضای موسیقی.
به هرحال باید جلوی اینها گرفته شود اما متاسفانه به این قضیه توجه نمیشود و تهیهکنندهها در عالم موسیقی ما نقش بسیار پررنگی دارند.