تحریریه زندگی آنلاین : آرمان خوانساریان یکی از فیلم اولیهای جشنواره چهل و یکم فیلم فجر بود که با فیلم جنگل پرتقال در این جشنواره حاضر شد. رسول صدرعاملی که سال ۹۸ با تهیهکنندگی فیلم شنای پروانه از فیلمسازی محمد کارت به عنوان فیلم اولی حمایت کرد، با آرمان خوانساریان دوباره آن تجربه را تکرار کرد. در این مطلب نگاهی انداختیم به حواشی و اطلاعات فیلم جنگل پرتقال که حالا روی اکران سینمایی است.
خلاصه داستان فیلم
فیلم جنگل پرتقال داستان معلمی به نام «علی بهاریان» و با نام هنری «سهراب بهاریان» است که در رشته نمایشنامهنویسی تحصیل کرده و حالا پس از سالها بیکاری به تازگی در یک مدرسه به عنوان معلم ادبیات مشغول به کار شده است. معلمی آنچنان سختگیر که در عرض ۳ روز ۵ نفر را از کلاس اخراج میکند و حالا از طرف مدیر تهدید میشود که اگر تا ۲ روز دیگر مدرک تحصیلیاش را تحویل ندهد، عذرش را از مدرسه میخواهند! اینگونه است که آقای معلم علیرغم میل خود به شهر محل تحصیلش در «تنکابن» میرود و به این ترتیب فیلم بر بستر روایتگری این سفر پیگیری شده و با شکافتن شخصیت فرهیخته و معلم ادبیات، شخصیتی دیگر از او نمایان میشود که سالها پیش در دانشگاه دختری عاشقپیشه را مورد آزار و اذیت قرار داده است و…
بیشتربخوانید:
درخشنده : سینمای کودک نمی تواند سفارشی باشد
بازیگران و عوامل
جنگل پرتقال یک فیلم کم پرسوناژ است با حال و هوایی متفاوت؛ میر سعید مولویان، سارا بهرامی، رضا بهبودی بازیگران اصلی فیلم هستند و نویسنده و کارگردان: آرمان خوانساریان، تهیهکننده: رسول صدرعاملی. میرسعید مولویان بعد از فیلم تحسین شده «تومان» و سریال «خاتون» با گریمی متفاوت تجربه جدیدی را پشت سر میگذارد.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم جنگل پرتقال
امیر قادری | فیلم جنگل پرتقال نمونهای قابل توجه است که شاید به تمامی جریان اصلی سینما تعلق نداشته و رگههای تجربی در آن مشهود باشد؛ اما با این وجود، تمام تلاش خود را بهکار میگیرد تا خط ارتباطش با مخاطب را از دست ندهد. معلوم است که تلاش بسیاری برای نوشتن فیلمنامه آن بهکار رفته و شخصیتپردازی بسیار خوبی دارد. کمتر به خاطر داریم که در سینمای ایران از جنبههای مختلفی به شخصیت مرکزی یک فیلمنامه پرداخته شود تاجایی که نتوان بهسادگی نقش و شکل شخصیتی آن را در یک جمله خلاصه کرد، اما نویسنده «جنگل پرتقال» از عهده این کار برآمده است. برای اینکه بتوان یک شخصیت با ویژگیهای متناقض در داستان را در قالبی تماشاگرپسند قرار داد بدون اینکه تماشاگر احساس گیجی کند، نویسنده مسیر دشواری پیموده و بهنظرم میرسد نوشتن متن این فیلم دقت و زمان زیادی از او گرفته است.شخصیتپردازی جذاب «جنگل پرتقال» را بازیِ بازیگر نقش اول فیلم کامل میکند؛ در عین حال سایر هنرپیشهها یعنی بازیگر خانم و بازیگران نقشهای فرعی هم به دقت انتخاب شدهاند و هم بهخوبی از پس کار خود برآمدهاند. کارگردان میداند که باید به چنین داستانی، لحنی متنوع بدهد و طنزی که در دل درام وجود دارد به تماشاگر کمک میکند تا با علاقه بیشتری این داستان را دنبال کند.
بیشتربخوانید:
بیوگرافی مژده خنجری و همسرش
علیرضا بهرامی | شخصیتپردازی در فیلمنامه و بازی بازیگران کاملا در خدمت تعادل و در نتیجه رضایت نسبی مخاطب قرار دارد. این درام عاشقی لحظههای عاطفی ملتهب یا گرهها و تعلیقهای خاصی ندارد. از طرفی همین مخاطب هم پیشتر به آثاری در جغرافیای شمال کشور با تم عاشقانه، همچون فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» صفی یزدانیان روی خوش نشان داده است، پس دلیلی وجود ندارد که به آزار کشانده شود. حتا انتخاب نام فیلم هم با چنین خصیصهای انجام شده است.
نیما کرمی | جنگل پرتقال کلاس درسی است از آموزههای اخلاقی برای عبرت و پندگیری. فیلم دو روی یک سکه است، همان معلوم و مجهول آقا معلم فارسی در ابتدای فیلم. فیلم با وجه مجهول کاراکتر آغاز میشود، داستان جلو میرود، حقیقت برملا میشود، شخصیت شکست میخورد و درصدد جبران برمیآید و تلنگر پایانی فیلم. فیلم به ما میآموزد گریزی از حقیقت نیست، حتی اگر سالها از آن گذشته باشد و کتمان شده باشد، روزی، جایی و زمانی مشخص میبایست پاسخگو باشیم.
مجتبی اردشیری | نخستین ساخته آرمان خوانساریان، دو نیمه متفاوت دارد. در نیمه نخست، فیلم مبین یک نرم اجتماعی و شکل ارتباطی حاکم میان آدمهای آن است. چگالی داستانی در این نیمه بالاست و مخاطب، با صراحت بیشتری، وجه غالبی از اجتماع روز را مشاهده میکند. در نیمه دوم، جریان بهکلی تغییر پیدا میکند و شکل عاشقانهای به خود میگیرد. درواقع نویسنده در نیمه دوم «جنگل پرتقال»، دست به یک آسیبشناسی رفتاری و هیجانی میزند و در مقام کنشگر، برای صورتمسالهای که در نیمه نخست ارائه میدهد، دارو تجویز میکند.
محمدامین ناصری فرد | شاید بتوان نقطه اوج فیلم جنگل پرتقال را در سکانسی دید که مریم بعد از ورود مجدد به خانه ماهیت نقش خود را از یک دختر دچار فراموشی به کسی که تمام این مدت در حال نقش بازیکردن بود مشاهده کرد. جایی که کمتر کسی میتوانست آن را حدس بزند. فیلم جنگل پرتقال تا قبل از این گوشه از فیلم سیر معمولی و بدون فرازونشیبی را پشت سرمیگذاشت. اما با عبور از این سکانس چالشهای شخصیت اصلی فیلم آغاز میشود. آنجایی که متوجه میشود دختری که در دوران دانشگاه دوستش داشته و البته او را مورد آزار روحی قرار داده فراموشی نگرفته است. بلکه تمام آن خاطرات را به یاد دارد و حالا باید برای جبران اتفاقات ۱۵سال پیش تلاش کند. فیلمی که تحسین تماشاچی را به همراه داشت.
حامد بهجتی | جنگل پرتقال با تمرکز زدایی از پایتخت و بهره گیری از طبیعت تنکابن در انتخاب لوکیشن و قاب های تصویری، جذابیت بصری لازم برای پرده سینما را ایجاد نموده و دیالوگ ها با وجود اینکه گاها طولانی است ولی به درستی انتخاب شده است. سارا بهرامی بازی بی نقصی ارائه می کند و رضا بهبودی نقشی کوتاه و با گویش محلی ایفای نقش دلنشینی دارد. اگرچه فیلمنامه گره گشایی پیچیده ای ندارد و با فیلمی کم پرسوناژ مواجه هستیم ولی جنگل پرتقال فیلمی است که بر خلاف بسیاری از آثار سالیان اخیر بدون نشان گرفتن اعصاب مخاطب، در ملودرامی آرام چالش جدی را هم مطرح میکند.
بیشتربخوانید:
چهره لعیا زنگنه بعد از جراحی زیبایی + عکس
کبری غروی | ابتدا به بحث در مورد اساسی ترین عنصر ساخت یک فیلم می پردازیم و آن ایده است. این فیلم ایده اش چیست؟ تجاوز، عشق، سفر، نمایشنامه یا چی؟ من در این فیلم ایدۀ واحدی ندیدم. نکتۀ دوم اینکه این فیلم بیش از آنکه ساختار یک فیلمنامه را داشته باشد ساختار یک نمایشنامۀ چند پرده ای را دارد که اگر در سالن نمایش اجرا می شد موفق تر بود. یک فیلم پر از دیالوگ که فقط پس زمینه هایش به واسطۀ لوکیشن های جذابش تغییر می کند. حالا همین پس زمینه را نه با این رنگ و لعاب ولی می توان در سالن نمایش اجرا کرد بدون نیاز به کوه و دشت و فضاهای بیرونی. یک فیلمنامۀ روایی نه چندان خوب که حتی فی البداهه بودن دیالوگ ها هم مشخص می شود به خصوص آن جاهایی که علی صحبت می کند. مکالمات در بسیاری از جاها طولانی و حوصله سربر شده بدون اینکه چیز جدیدی به مخاطب اضافه کند. نصف دیالوگ ها اضافی است و حذف آنها مشکلی برای فیلم ایجاد نمی کرد. مکالمات و دیالوگ های زیاد باعث شده بازیگر روی گفتن ها تمرکز کند تا بازی بدن و این در حالی است که بازی مقابل دوربین مهارت های زیادی را شامل می شود از جمله بازی بدن و هم بازی صورت و هم بازی با چشم و ... و اگر بنا به گفتن تنها بود می شد به یک نمایشنامه خوانی صرف بسنده کرد. عدم استفاده از لنزهای متنوع با توجه به احساسات مختلف اشخاص در طول فیلم و عدم استفادۀ درست از زوایای مختلف، نورپردازی غیر خلاقانه و در بعضی جاها ضعیف از مسائلی است که که به چشم می خورد. صداها نیز دچار ضعف بوده و در بعضی جاها هماهنگی صدا از نظر شدت آن بین بازیگران متناسب نبود و گاهی نیز صدای موسیقی بلندتر از صدای دیالوگ ها می شد و بیشتر سکانس هایی که موسیقی داشتند موسیقی شان انتخابی است. هرچند به گفتۀ تهیه کننده این نسخۀ نهایی فیلم نیست و برای اکران مشکلات رفع می شود ولیکن تغییری از جهت بازی و یا فیلمنامه در نسخۀ جدید صورت نخواهد گرفت و نهایتاً مشکلات صدا مرتفع خواهد شد و لذا از نظر من این فیلم بیشتر ساختاری تلویزیونی دارد نه سینمایی.