رامبد جوان در بخش ابتدایی برنامه از فیلم دیدن در سینما حمایت کرد و گفت:
به سینما بروید و فیلمها را روی پرده ببینید؛ چون اگر از صنعت سینما حمایت نشود آنوقت نمیتوان فیلمهای خوبی را ساخت. کار من و همکارانم این است با بودجههای شخصی و خصوصی فیلم میسازیم و اگر مخاطب نداشته باشد نمیتواند سرمایه را برگرداند تا فیلمِبعدی ساخته شود.
البته مجری و کارگردان برنامه «خندوانه» هم بحثِ گرانی بلیتها را اینگونه مطرح کرد:
برخی در همین استودیو میگویند اگر کمتر به سینما میروند یکی از دلایلش گرانی بلیتهای سینما است. اولاً در هفته روزهایی قیمت بلیتها با قیمت اصلیاش متفاوت است و در طول هفته روزها و ساعاتی است که این تفاوت بیشتر به چشم میآید. مثلاً روزهای سهشنبه بلیتهای سینماها نیمبها است.
کودک اوتیسمی فیلم "بدون قرار قبلی" در خندوانه
او در کنارِ کودکِ اوتیسمی قصه «بدون قرار قبلی» بهروز شعیبی اعلام کرد که این فیلم یکی از آن آثاری است که توصیه میکنم بروید و ببینید. زیرا در عینِ روایت قصه خودش، بخشی از موضوع آن بچههای اوتیسماند. اختلالی که بسیاری از جامعه با آن آشنایی ندارند. باید شاخهها و لایههای مختلف آن را بشناسیم تا بدانیم چگونه با این مبتلایان به اوتیسم، برخورد کنیم. بسیاری امکان دارد آگاهی نداشته باشند و ساختِ چنین کارهایی میتواند این آگاهیها را بالاتر ببرد.
حامی ترابی بازیگر نقش کودک اوتیسمی در فیلم بدون قرار قبلی
رامبد جوان تأکید کرد:
حامی ترابی که کنارِ من است نقش آن کودک 8 ساله اوتیسمی در این کار را بازی میکند اما او واقعاً اوتیسمی نیست. اما با راهنمایی انجمن و کارگردان از پس این نقش برآمد. «بدون قرار قبلی» تنها و شاید جزو معدود فیلمهایی است که خیلی دقیق با جزئیات به این موضوع پرداخته است. دیدن این فیلم غیر از لذتی که روایت و قصه سینما به مخاطب القاء میکند نسبت به بچههای اوتیسم آگاهیهای جامعه را بیشتر میکند.
حامی ترابی بازیگر «بدون قرار قبلی» از تجربه خود در این فیلم میگوید:
تا قبل از این فیلم درباره اوتیسم چیزی نمیدانستم و وقتی وارد پروژه شدم با کمک کارگردان و راهنماییهایش به این نقش رسیدم. اوتیسم اختلال عصبی است که برخی از بچهها به آن دچارند. من حالا فکر میکنم وقتی اوتیسمی میبینیم باید نسبت به او مهربان و صبور باشیم و با آرامی برخورد کنیم. به معنای واقعی کمکش کنیم تا ما را درک کند.
علی نصیریان در برنامه خندوانه
علی نصیریان میهمانِ برنامه شد. او در ابتدایِ حضورش با تشویقِ ممتدِ تماشاگران روبرو شد و گفت چگونه این محبتها را جبران کنم.
نصیریان شروع به آواز خواندن کرد و در پایان آواز، گفت:
"دعا میکنم برای مردم ایران و گرفتاریها و ناراحتیهایشان گشایش و فرجی بشود. در این دوره و زمانه که در جهان هم این گرفتاریها جریان دارد برای همنوعانم از خداوند میخواهم راحتتر زندگی کنند و مشکلاتشان کم بشود.
اعلام پایان برنامه خندوانه
او بعد از این دعا برای ملت ایران، از رامبد جوان پرسید که شنیدهام برنامهتان در حال پایان است؛ مجری و کارگردان «خندوانه» اینگونه پاسخ داد:
تا 6 مردادماه دو شب قبل از محرم برنامه روی آنتن خواهد بود و فصل هشتم به پایان میرسد.
ماجرای نوه اوتیسمی علی نصیریان
نصیریان سپس برای اولین بار درباره نوه اوتیسمیاش صحبت کرد. او گفت:
من یک نوه دارم که مادرش ژاپنی است و در آمریکا زندگی میکنند. بچه دومِ پسرم مبتلا به اوتیسم است و من دلگیرم. الان 10، 12 ساله است و خیلی کار با او دشوار است. البته وقتی با پسرم و عروسم تلفنی صحبت میکنم آنها از حال و احوالش میگویند که همهچیز خوب است. خیلی توضیحی نمیدهند البته امکانات آنجا هم امکانات خوبی است.
او تأکید کرد:
وقتی اینجا خانم غفاری به عنوان رئیس انجمن اوتیسم با من تماس گرفتند برایم جالب بود که آدمهای محترمی هستند که برای این قشر تلاش میکنند. وقتی مرا دعوت کردند با کمال میل آمدم احساس وظیفه میکنم. آدمِ ثروتمندی نیستم اما میتوانم با کلام، توصیه و آمدن به این برنامهها، راجع به اوتیسم و این انجمن صحبت کنم.
بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون درباره مواجهه جامعه با اوتیسمیها چند توصیه داشت و گفت:
من توصیه میکنم پدرها و مادرها و مسئولین مرتبط با اوتیسمیها، این قشر را درک کنند. بدانند اوتیسم یعنی چه؟ بدانند پیشرفت و رشد و کمال مغزی در این آدمها اتفاق نیفتاده و این بیماری است که تا به حال معالجهای برای آن پیدا نشده. تنها کاری که میتوانند بکنند با حمایت، محبت و صبوری، در راستای کمکهای توانبخشی قدم بردارند.
حضور علی نصیریان در خندوانه
وی افزود:
توصیه میکنم پدر و مادر اوتیسمیها گریه و زاری نکنند، افسرده نشوند که این نوعی خلقت است. شما به عنوان حامی باید پشتِ این افراد باشید و بدانید گاهی این حمایتها گران تمام میشود چون اوتیسم انواع و اقسامِ مختلفی دارد. این نوه من یکی از مشکلاتش این است که غذا نمیخورد و باید غذای مخصوص به او داد که از طریق لوله به ایشان غذا داده میشود.
نصیریان خاطرنشان کرد:
درخواست دومِ من از کسانی است که امکانات مالی دارند. افراد متمول، کمپیانی و شرکتهایی که میتوانند در این میدان وارد شوند. باورم نیست که دولت دست و بالش باز باشد و بتواند کمک کند. در نتیجه مردم باید حمایت کنند مخصوصاً آنهایی که امکان مالی دارند. بدانید در این دنیا از شما چه خواهد ماند جز یک نام نیک! و کمک به همنوع، ارزشمند است.
او در بخشی دیگر از صحبتهایش به سابقه 70 ساله هنریاش اشاره کرد و گفت: مردم بدانند 70 سال است روی صحنه بودم، در سینما فیلم بازی کردم و در تلویزیون سریال و در تئاتر هم آثاری از من به جای مانده است. الان هم که میبینید چهرهام تغییر کرده به خاطر تئاتری است که درباره ایران ساخته میشود.
علی نصیریان در نقش چنگیزخان مغول
نصیریان درباره گریمِ خودش در این تئاتر توضیح میدهد:
گریمورِ ما چند نقاشی از پرتره چنگیزخان مغول انجام داده بود و بسیار مسلط این کار را پیش برد. من در این تئاتر که درباره ایران است حضور دارم. از من خواستهاند مونولوگی در نقش چنگیزخان مغول دارم که خودم پیشنهاد کردم روی اسب بنشیم و بگویم. کارهای کوچکِ یک روزه را میتوانم اما توان ندارم کارهای بزرگتر انجام بدهم.
گریم علی نصیریان در نقش چنگیز مغول
او در خصوصِ دوران کودکیاش میگوید:
در میدان شاپورِ تهران بدنیا آمدم؛ پدرم شبها مرا به قهوهخانهای در بازارچه قوامالدوله میبرد و با تماشایِ نقالی، معرکهگیری، پردهداری و خیمه شببازی به تئاتر و نمایش علاقهمند شدم. آن موقع به تازگی رادیو آمده بود و از تلویزیون فعلاً خبری نبود.
بازیگر سریالهای ماندگارِ تلویزیون تأکید کرد:
وقتی تئاتر روحوضی را میدیدم و یا تعزیه در ایام محرم، بیشتر به تئاتر و نمایش علاقهمند میشدم. به همین خاطر میرفتم با وسایلِ آرایشی مادرم، خودم را گریم میکردم. آن موقع 7، 8 ساله بودم که تعزیه حتی در کوچهها به صورت سیار اتفاق میافتاد. الان متأسفانه با حضورِ اینترنت و توجه بیشتر به تلویزیون و این مدیومها خبری از این اصالتهای ماندگار نیست.
روایت علی نصیریان از ورودش به تئاتر
وی در خصوص ورودش به تئاتر گفت:
در مدرسهمان میخواستند تئاتری بسازند امتحانی برگزار کردند و ما قبول شدیم. نقشی به من دادند و رفتم بازی کردم. اما منتظرِ دوره و کلاس و آموزشش، ماندم. تا اینکه جامعه باربد سال 1329 کلاسهایی برگزار کرد و رفتم سرِ کلاس؛ کلاسهای بیان، موسیقی، تاریخ تئاتر، ادبیات، گلستان سعدی بود و حتی راجع به روانشناسی صحبت میکردند. در هفته هر روز یک کلاس داشتیم. در ادامه کلاس تئاتر سعدی هم رفتم که با اتفاقِ 28 مردادماه 1332 همزمانی پیدا کرد و تئاتر را آتش زدند. سپس به هنرستان رفتم دوره سه سالهای برگزار میکردند و تنها مدرسه تئاتر بود و خیلی از معلمان برجسته در آن حضور داشتند.
نصیریان در ادامه صحبتهایش به هنرمندان نسل جدید توصیه کرد:
من عاشق تئاتر شدم و ایستادم. یکی از نکاتی که به جوانان این عرصه توصیه میکنم دنبالش بروند، یاد بگیرند، کلاس بروند و استمرار داشته باشند. از شکست هم نترسند و ناامید نشوند. کار هنر خلاقیت است و خلاقیت به سادگی نیست. الان به خاطر نقش چنگیزخان در این تئاتر، یک مونولوگ قرار است بگویم یک هفته است خواب و خوراک ندارم. همواره به این نکته میاندیشم چطوری باید بگویم، چه صدا، چه لحنی و چه اَکتی داشته باشم.
او درباره تمرین کردن هنرمند گفت:
یکی از کارهایی که یک بازیگر باید در دستور کارش داشته باشد؛ دو تمرین است. یکی کار با خود در تنهایی و یکی هم کار با جمع و گروه بازیگران است. شاید کار با خود مهمترین بخش کار باشد یعنی باید بازیگر با خودش خلوت کند و به شخصیت و باورپذیری کاراکتر برسد. من سریال «شهرزاد» را بازی کردم و آن نقش بزرگ آقا؛ من که بزرگ آقا نبودم و آن یک کاراکتر بود. دربارهاش مطالعه کردم و در عین حال سعی کردم در درآوردن ادایِ آن شخصیت، نه تظاهر کنم و نه اغراق؛ هرکاری کنم تا تماشاگر برای لحظاتی هم شده، آن کاراکتر را باور کند.
در پایانِ برنامه، رئیس انجمن اوتیسم ابراز امیدواری کرد بیمه توانبخشی اوتیسم مراحل پایانی خودش را میگذراند و امیدواریم در آستانه عید قربان و غدیر، این عیدی بزرگی برای جامعه اوتیسمی کشور باشد که زنجیره درمان و توانبخشی اوتیسمیها قطع نشود و این بزرگترین نیاز ما در سیستم درمان است و از تک تک مردم ایران هم میخواهیم از اوتیسم بیشتر بدانند.