به گزارش جام جم شاید بهترین دلیل موفقیت رئالیتیشو یا نمایش واقعی جوکر، زمانسنجی مناسب سازندگان آن باشد. اینکه جامعه خسته و مردمی که با انبوه مشکلات معیشتی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند، بهدنبال راه فراری هرچند کوتاه و مختصر برای ادامه دادن هستند و در این میان چه چیزی بهتر از خندیدن و امیدواری. جوکر، باعث میشود مردم برای یکساعت، مسائل و مشکلاتشان را فراموش کنند و بخندند.
جوکر یادآوری میکند که نخندیدن چقدر دشوار است و سلب حق خنده چه سختتر و ناجوانمردانه. پس چرا باوجود سختیها و مشکلات زیاد و وقتی در محاصره گرفتاریها هستیم، نخندیم و برای شکستشان به ابزار و سلاح خنده مجهز نشویم. نکته دیگر اینکه جوکر باوجود الگوبرداری از نمونههای موفق خارجی، پیشتر هم به نوعی دیگر ردپایی در آثار نمایشی کمدی بهویژه در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی داشت و از منظری، پشت صحنههای مجموعههای کمدی، شبیه همین چیزی بود که حالا در جوکر میبینیم.
یعنی بازیگرانی که حتی در سختترین و خندهدارترین لحظات کمدی و در مقابل نمکریزیهای همبازیهایشان مقاومت میکنند و نمیخندند یا سخت میخندند و از آنسو بازیگرانی که خندهشان دممشکشان است و با کوچکترین دیالوگ، صحنه یا چهره خندهداری، میزنند زیرخنده و گاهی اینقدر میخندند که با تشر مهران مدیری کارگردان روبهرو میشوند که دیر است و نور رفت و دوباره میگیریم و از این قبیل.
جولان جوکر
بهجز استثنائاتی، چون زخم کاری و قورباغه و شبهای مافیا، کمتر پیش آمده پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی، عملکرد کاملا استاندارد و قابل دفاعی داشته باشند و معمولا بیشتر آثار بهجز امتیازاتی، حرف چندانی در کیفیت و جذابیت و ارتباط درست و تاثیرگذار با مخاطب ندارند. با ورود جوکر به شبکه نمایش خانگی، عجالتا کفه ترازو در پلتفرمها به نفع فیلیمو سنگین شده و مخاطبان زیادی پای این برنامه جذاب و بانمک نشستهاند.
حالا میتوان جوکر را بهعنوان نمونهای موفق و سرگرمکننده در شبکه نمایش خانگی به مردم و برنامهسازان پیشنهاد داد و انتظار داشت کارها در چنین فضاهایی را برای روایت و ارتباط با مردم درنظر بگیرند. بخش زیادی از این درک درست و زمانبندی دقیق، ماحصل حضور احسان علیخانی بهعنوان مشاور پروژه و یکی از کارگردانان مجموعه است که پیشتر و در تلویزیون و با ساخت برنامههایی، چون عصر جدید و ماه عسل، شناخت خود را از مخاطبان اثبات کرده بود.
این نشان میدهد که مخاطب شناسی و درک درست وضعیت جامعه در ترکیب باتجربه و توانایی تکنیکی و تسلط به ابزار، میتواند هنرمند و تولیدکننده محصول را صرفا به یک رسانه محدود و منحصر نکند. علیخانی همانقدر که در تلویزیون موفق عمل کرده، حالا در شبکه نمایش خانگی و در پلتفرمها هم خودی نشان میدهد. کمااینکه این دغدغه و اهل مساله بودن، در سینما هم به کارش آمده که نمونهاش، تهیهکنندگی فیلمی تحسینشده، چون بدون تاریخ بدون امضاء است.
بحث مهم دیگر اینکه در سبقت مداوم محصولات شبکه نمایش خانگی از همدیگر برای زیرپاگذاشتن خطوط قرمز، جوکر تا حدود زیادی حد و اندازه خودش را نگاه داشته و باوجود اینکه فضای کمدی کار، مستعد عبور از اخلاقیات و خطوط قرمز است، سازندگان و شرکتکنندگان مراعات میکنند و ملاحظاتی دارند و مثل خیلی از این شبکه کمدیها و آثار نازل به هر قیمتی حاضر به خنداندن مخاطب نیستند.
هشدار دوستانه سیامک انصاری، مجری برنامه خطاب به شرکتکنندهها به خوبی خطمشی و دست فرمان برنامه را در این زمینه یادآوری میکند: «مؤدب باشید. بچهها هم این برنامه رو میبینند.» هرچند در بعضی از جاها این رقابت برای خنداندن و از میدان به در کردن حریفان، باعث شیطنتهایی جزیی و تا حدودی مساله دار شده است، ولی به هرحال و ظاهرا کمدیها را از این حداقل بازیگوشیها گریزی نیست. ضمن اینکه شرکتکنندههای ماهر و کاربلد این برنامه هم چنیناشارات گاه ممنوعهای را خیلی سربسته و هوشمندانه مطرح میکنند تا احیانا بچهها کمتر متوجه این شیطنتها شوند.
الاکلنگ خنده
شروع جوکر به قدری توفانی بود و شرکتکنندهها اینقدر بامزه و جذاب بودند که توقعات از برنامه در همان اولین قسمت بالا رفت. مقدمه و معرفی خوب شرکتکنندهها و بهویژه هنرنمایی و جلوهگریهای نمکین غلامرضا نیکخواه بهعنوان پدیده برنامه و ورود علی لک پوریان به عنوان اولین زامبی با آن مسابقه «بغلی بگیر»، کار را برای خود برنامه سازان و شرکتکنندهها در قسمتهای بعد سخت کرد.
تعبیه چند بخش نه چندان جذاب و بعضی از جوکرتایمهای نه چندان بامزه و خندهدار که طراحی و اجرایش نمک لازم برای خنداندن را نداشت، باعث افت و روند نزولی جوکر از قسمت اول تا سوم شد. شاید برای ارتقای خنده و جذابیت و جلوگیری از افت برنامه، نیاز به طراحی و اجرایی بامزهتر باشد و حتی تعداد قسمتهای هر فصل و هرگروه، فشردهتر شود و درنهایت به هر گروه، دو قسمت اختصاص دهند تا از تکرار شوخیها و هدر رفتن این همه استعداد کمدی جلوگیری شود.
الان با این وضعیت، انگار قسمت اول جوکر روی آن صندلی الاکلنگ نشسته که از شدت موفقیت و خنداندن مردم به زمین چسبیده و قسمتهای دوم و سوم را پادرهوا نگه داشته است. با این حال قسمت چهارم و پایانی فصل اول که در پایان روز دوشنبه منتشر شد، بخشهای جذاب و بانمکی داشت که تا حدی افت قسمتهای دوم و سوم را جبران کرد.
ضیافت در هم
برنامهای در قد و قواره جوکر، مهمانان و شرکتکنندههایی بزرگ و معتبر میخواهد و مخاطبان دوست دارند در همه فصلها و قسمتها، کمدینها و چهرههایی محبوب و آشنا ببینند و به کمتر از آن راضی نیستند. در فصل اول جوکر هم مجموعا با انتخاب و چینش خوب مهمانها و شرکتکنندهها طرف هستیم و حضور چهرههایی، چون امین حیایی، سام درخشانی، هومن حاجی عبداللهی، بیژن بنفشه خواه، غلامرضا نیکخواه و امیرمهدی ژوله که همگی از بهترینها هستند، این ضیافت و مهمانی خاص را دیدنیتر کرده است.
در این میان شاید برخی از حضور جوانهایی، چون امیر کاظمی و سهیل مستجابیان تعجب کرده باشند و آنها را به لحاظ سابقه و اعتبار کمدی و حتی میزان نمک، همسطح دیگر شرکتکنندهها ندانند. ممکن است این ایراد تا حدودی وارد باشد و شاید کاظمی و مستجابیان در یک میدان رقابتی با نسل جوانتر و هم سن و سالهای خودشان، بیشتر جلوه میکردند و آنها را با کارنامه پربار چهرههای پیشکسوتتر مقایسه نمیکرد.
با این حال اگر مثبتتر به ماجرا نگاه کنیم، این ترکیب و چینش خیلی هم نامسطح نیست و جوانی کاظمی و مستجابیان در کنار چهرههایی، چون نیکخواه و حیایی، تعادلی در سن و سال شرکتکنندهها ایجاد میکند و حضور در چنین رقابتی، چالش هر دو طیف جوان و پیشکسوت را به دنبال دارد. ضمن اینکه هماهنگی و دعوت از چهرههایی همسطح و هماورد برای چنین برنامه هایی، کم دشواری ندارد و گاهی علاقه نداشتن برخی چهرهها برای حضور یا مشغله کاری آنها چنین مجالی را فراهم نکند.
آنچه واقعا خواهید دید
«در ادامه خواهید دید» یا «آنچه خواهید دید» تیزر و آنونس قسمتهای بعدی سریالهاست که شما را برای تماشای ادامه قصه و پیگیری آن کنجکاو و هیجانزده میکند. این بخش درعینحال، آداب و مراتبی هم دارد و انتخاب و چینش نماهای قسمت آینده باید فکرشده و حسابشده باشد و بدون اینکه جزئیات آن قسمت لو برود، باید مخاطبان را برای ادامه تماشا ترغیب کرد، اما سهلانگاری سازندگان جوکر «در ادامه خواهید دید» باعث لو رفتن حذف برخی چهرهها در قسمت بعد شده است.
چارهای جز اجرا نداشت
سیامک انصاری خیلی خوشخنده است، دستکم در پشتصحنههایی که از قهوه تلخ و دیگر مجموعههای کمدی با حضور او منتشر شده، میتوان این ویژگی مثبت انصاری را دید. انصاری به نقش مستشار، با انبوهی بازیگر بانمک طرف بود که در رخبهرخ چند سانتیمتری با آنها، چارهای جز تسلیمشدن و خندیدن نداشت؛ بنابراین تصور او بهعنوان یکی از شرکتکنندگان برنامه جوکر محال است و اگر هم این اتفاق میافتاد، بیتردید این بازیگر دوستداشتنی و استادِ تبلیغها و آگهیهای نرم، اولین بازیگری بود که آن کیف ۵/۱۲میلیون تومانیاش را تحویل رقبا میداد و میرفت و در اتاق کنترل و فرمان، وردست مجری مینشست؛ بنابراین بهترین تصمیم سازندگان این برنامه، استفاده از انصاری بهعنوان مجری بود تا از ظرفیت این چهره به این شکل استفاده کنند و از خندههای بیپایان او در اتاق فرمان بهره ببرند.
چطور به استاد ملکی گیر دادند؟!
همان لحظه ورود ایرج ملکی، کارگردان آماتور و یکی از چهرههای فضای مجازی به برنامه در قسمت سوم، میتوانست همه شرکتکنندهها را در دم و یکجا بازنده کند، اما چون بحث رقابت و پای مبلغ ۱۰۰میلیون تومان و بلکه بیشتر در میان است، شرکتکنندهها خنده هایشان را در درون خود خفه کردند.
وگرنه کدام مخاطب بیکار و علاقهمند به سرگرمیهای علیحده و غیرضروری در فضای مجازی است که از شخصیت رها و آسوده و از دست خامی و میزان آماتوری آثار ایرج ملکی، نخندیده باشد؛ خندههایی که عمدتا از کیفیت نازل آثار و اجرای سردستی و خامدستانه موضوعات است و نه خندیدنهایی از سر رضایت، اما ایرج ملکی از این شخصیت فارغ البال و ضعف آثارش رضایت دارد و این نوع مواجهه مخاطبان و مزاح و چه بسا تمسخر آنها را با جان و دل پذیرفته و آن را نشانهای از محبوبیت خود در فضای مجازی میداند.
اعطای لقب افتخاری استاد توسط مردم و کاربران و مخاطبان به او، گرچه احتمالا باعث میشود همه استادان واقعی عالم هنر و هر حرفه دیگری به خود بلرزند، اما ظاهرا این لقب برای خود ملکی برخورنده و توهین آمیز نیست و اتفاقا به شهرت او هم دامن زده است. صفا و سادگی بیش از حد ملکی در ترکیب با خامدستی در اجرا که در همه لایوها و لطیفهگوییهای بیمزه و دابسمشها و آثارش به چشم میخورد، برگ برنده استاد ایرج ملکی است.
حضور او بهعنوان مهمان در ضیافت سطح بالای جوکر، فرصتی برای نمایش دلبستگی ملکی به سینما و البته عرضه و معرفی هرچه بیشتر خود به مخاطبان بود. دشواری وضعیت ملکی این بود که ضمن مهار ذوقزدگیاش در دیدار با این همه چهره تراز اول کمدی - که البته چندان در این زمینه موفق نبود - باید با هنر داشته و نداشتهاش و با همان سطح از آماتوری و کمدی ناخواسته، کمدینهای بالفطره و کاربلد را از میدان رقابت بهدرمیکرد و حتی در برابر واکنشهایی، چون بیمحلی و نخندیدن شرکتکنندهها کم نمیآورد و این حجم از انرژی برگشتی را کنترل میکرد.
همانطور کهاشاره شد اگر در شرایط عادی، شرکتکنندهها با ملکی رودررو میشدند، چارهای جز تسلیم و خندیدن نداشتند، اما فضای رقابتی جوکر، باعث شد جز یک نفر، بقیه مقاومت کنند و حضور ملکی را تاب بیاورند. یکی از شیوههای این تابآوردن و مقاومت هم، مقابلهبهمثل و برگرداندن خود شوخیها به سمت ملکی بود، ولی همین ترفند در برخی جاها شائبه توهین به این مهمان را بهوجود آورد.
شاید بتوان تخفیف داد و بهجای توهین، از عبارت «شوخی خارج از حد» استفاده کرد! مثل لمس بدن ملکی توسط مستجابیان - هرچند با کسب اجازه از خود استاد همراه است - یا نیش و کنایههایی که برخی شرکتکنندههای دیگر نثار ملکی میکردند. هرچند ملکی وقتی حضور در این برنامه را پذیرفته بود، قواعد این حضور و احیانا برخوردهای اینچنینی را هم در نظر داشت. کمااینکه چند سال است در فضای مجازی هم با چنین واکنشهایی حتی بدتر و صریحتر و خارجتر از حد روبهرو میشود و از آن به نفع خود بهره میجوید.
فکر بکر و نیاز به خنده
هومن حاجیعبداللهی، قهرمان فصل اول جوکر، دلیل موفقیت این برنامه را دو نکته میداند: فکر بکر و احتیاج این روزهای مردم به خنده و شادی.
او میگوید: احسان علیخانی یک آدم امتحان پسداده، کاربلد، مدیر و گرداننده لایق و خیلی عالی است. برخی این نقد را به او وارد میکنند که برنامه جوکر، کپی است، اما من میپرسم کجای دنیا کپی نیست؟ این کار در ۱۶ کشور دنیا کپی شده است و همه آنها هم اجراهای موفقی بودهاند. احسان هم که همیشه به تمیزکاری و کارهای شیک معروف است، آمد و این کار را ایرانیزه کرد و در قالب یک اثر ایرانی به نام جوکر تولید کرد و تحویل مردم داد. خدا را شکر میکنم که بازتاب خیلی خوبی هم داشت و خودم بهشخصه نتیجه مثبت و رضایتمندی از آن را در کوچه و خیابان میبینم.
حاجیعبداللهی ادامه میدهد: اگر ما کارهای موفقی را در تلویزیون میبینیم، علاوهبر کیفیت بالای کارها به دلیل اقبال مردم است که بهصورت رایگان مینشینند و آن آثار را میبینند، ولی اینکه مثل نمونه جوکر، مردم هزینه کنند و بابت دیدن آن پول بدهند و کار اینقدر موفق باشد و همه راضی باشند، فکر میکنم حسن خیلی بزرگی محسوب میشود. ضمن اینکه تاکید میکنم بهدلیل احتیاج زیادی که مردم این روزها به خنده و شادی و نشاط دارند و جامعه بسیار گرفتار مشکلات است، فکر میکنم برنامه جوکر حداقل باعث شد مردم ذرهای از مشکلات خود را فراموش کنند و ذهنشان را برای ساعتی به جای دیگری ببرند و بخندند.