باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: حسن سلطانی درباره برنامه «ماه خدا» و اجرای متفاوت در سحرگاه ماه رمضان صحبت کرد.
بیش از یک دهه است که «ماه خدا» در نابترین لحظات معنوی ماه مبارک رمضان از قاب پنجره شبکه یک سیما میهمان سحرگاهی ایرانیان است. برنامهای که سعی کرده از رقبای سحرگاهیش عقب نماند و هرسال حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد.
حسن سلطانی چند سالی است، اجرای برنامه «ماه خدا» را به عهده دارد، او برای بیشتر مخاطبان با گویندگی خبر شبکه سراسری در دهه شصت و هفتاد شناخته شده است، از نیمههای دهه هفتاد بیشتر اجرای برنامههای ترکیبی بهویژه در حوزه معارف اسلامی را به عهده گرفت و در این سالها به صورت متناوب مجری برنامههای مختلف معارفی و معرفتی است. به بهانه برنامه «ماه خدا» با او گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
این مجری درباره برنامه های معارفی گفت: «همزمان که در حوزه سیاسی کار میکردم تجربه برنامه معارفی در رادیو و شبکه دو را داشتم و مجری برنامه مسابقات قرآن نیز بودم. بعد از پایان کارم در حوزه سیاسی به خاطر تعلق خاطر به برنامه معارفی در این حوزه فعالیتم را ادامه دادم.»
وی ادامه داد: «البته سال ۷۹ مدیر گروه معارف شبکه خبر و سردبیر خبر مذهبی بودم و از سال ۸۳ با شبکه تهران برای برنامه «تا نیایش» و شبکه سه برای برنامه «مصباح» همکاری کردم.»
سلطانی بیان کرد: «در ضمن اولین تجربه برنامه سحرگاهیام به سال ۵۸ در رادیو همدان برمیگردد، همچنین سال ۵۹ در رادیو اهواز برنامه سحر را اجرا کردم تا اینکه در سال ۸۰ برنامه سحرگاهی زنده تلویزیونی در شبکه خبر را تجربه کردم و دو سالی هم در شبکه قرآن اجرا داشتم تا اینکه از سال ۹۱ اجرای برنامه شبکه یک را به عهده گرفتم.»
وی درباره علت پذیرش برنامه سحرگاهی توضیح داد: «ماه مبارک رمضان برکات پرفروغ و نورانی دارد و اوج آن هم در لحظات ناب سحرگاهیست. فرصت مغتنمی که اگر فرصت خدمت پیش بیاید، استقبال میکند تا از ذوق، سلیقه، مطالعات خود بتواند خدمتگذار مهمانان سفره احسان الهی باشد.»
مجری برنامه «ماه خدا» اظهار کرد: «خوشترین اوقات برای من لحظات سحری است و هیچ گاه احساس خستگی نمیکنم و همواره سعی کردم با عشق، علاقه، ارادت و به عنوان انجام وظیفه دینی و افتخار از آن نام ببرم.»
سلطانی درباره سحری نخوردن خود توضیح داد: «حدود ۱۳ سال است که به دلیل اجرا، سحری نمیخورم، من آخرشب حوالی ۱۲ شب منزل غذا میخورم و از خوردنیهایی که روی میز برای من وجود دارد، تنها یک لیوان آب جوش سهم من است.»