بیژن بنفشهخواه با اشاره به جای خالی کمدینهای حرفهای در حوزه سریالسازی میگوید تلویزیون امثال مدیری و عطاران را فراری داده است. بنفشهخواه سالهاست در عرصه سریالهای طنز فعالیت دارد؛ او کمتر اهل گفتگوهای صریح درباره فعالیتهای تلویزیونی خود است اما در این گفتگو فراتر از بازی خود در سریالهای تلویزیونی حرف زد و درباره موضوعاتی چون جای خالی امثال رضا عطاران و مهران مدیری در حوزه سریالسازی طنز، درآمد هنرمندان و حواشی مربوط به معافیت مالیاتی، تجربه بازی در نقشهای جدی سخن گفت. مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
این چند وقت در مجموعههای مختلفی حضور داشتید اما شاید هیچ کدام به اندازه نقش دکتر مهاجر در «فوق لیسانسهها» دیده نشد، این کاراکتر چه جذابیتهایی برای خود شما داشت؟
بزرگترین مشکل ما در مجموعههای طنز فیلمنامه است، چون نویسنده خوب کم داریم و از بین اینها کارهایی که به ما پیشنهاد میشود کم هستند. کارهایی که از لحاظ مالی به توافق برسیم یا شرایط کار به گونهای باشد که سر کار برویم و حضور در سریالهایی مثل «فوق لیسانسهها» یک اتفاق خوب است. در این سریال نه تنها شخصیت دکتر مهاجر بلکه کل شخصیتهای اصلی درآمده بود و بازیگرها میدانستند کاراکتر در هر موقعیتی چه واکنشی دارد. ناراحتی و عصبانیت آنها و تمام خصوصیات فردی یک نفر با اطرافیان پرداخت شده بود. ارتباط شخصیتها و خود کاراکترها به تدریج کامل و ملموستر شدند با اینکه «فوق لیسانسهها» نوعی فانتزی داشت که شاید همه آن را نپسندند اما خروجی خوبی را برای سریال رقم زد.
کم شدن سریالهای طنز برای شما به عنوان بازیگر این مجموعه چقدر اهمیت دارد؟
خیلی بد است. مردم نیاز دارند ساعتهایی بخندند شاد شوند و سرگرم شوند. سال به سال دارد بدتر میشود و تلویزیون چندان کمدی نمیسازد، برخی از کمدی سازان را هم خودشان فراری دادند مثل رضا عطاران یا مهران مدیری به جای اینکه سریال بسازد «دورهمی» را تولید میکند. حیف نیست؟ مدیری باید سریال بسازد.
حضور این کارگردانان چقدر برای بازیگران تضمین برای یک کار خوب و حرفهای است؟
مدیری و عطاران یا حتی سعید آقاخانی کارگردانانی هستند که مثل سروش صحت میتوانید بدون فیلمنامه با آنها قرارداد ببندید، من اگر در سینما کار کنم و زندگیام از لحاظ معیشتی بچرخد در تلویزیون کار نمیکنم. چون اوضاعش خیلی خراب است همه بازیگران سریالها از تلویزیون طلب دارند. من خودم بابت دو سریال هنوز طلب دارم.
و این برخلاف تصوری است که برخی فکر میکنند همه بازیگران وضعشان خوب است و پول زیاد هم میگیرند!
همه جای دنیا وضع بازیگرها بد نیست و دستمزدهای بالا میگیرند ولی این برای همه صدق نمیکند. من فکر نمیکنم بیش از حدود ۱۰۰۰ بازیگر حرفهای داشته باشیم. از طرفی درصد خیلی کمی هستند که دائم کار میکنند و هم دستمزدهای بالا میگیرند.
اکنون موجی بهعنوان ضدسلبریتی در تلویزیون راه افتاده که به برخی هنرمندان خائن هم میگویند و نمیدانم قضیه چیست! یا قضیه مالیات به راه افتاده و کسانی که درباره مالیات هنرمندان حرف میزنند، به این فکر نمیکنند که ما فقط حدود ۲۰ سوپراستار سینما داریم که دستمزدهای بالا میگیرند، باقی مثل کارگرها حقوق و دستمزد دریافت میکنند.
شاید حتی برخی از رانندهها در پروژههای سینمایی و تلویزیونی ماهی سه یا چهار میلیون تومان میگیرند. تعداد بازیگرانی که ۴۰۰ و ۵۰۰ میلیون تومان به بالا میگیرند و یا درصدی از فروش دریافت میکنند انگشت شمار است. حتی باید بازیگری را که یک سال است در خانه بیکار است را هم به حساب بیاورند، خود من معمولاً سرکار هستم ولی بازیگری که چند سال است نه در تلویزیون است نه در سینما باید در این مباحث نظر گرفته شود. حتی برخی از این بازیگران هم کارهای تجاری دیگری دارند و یا برخی از تهیهکنندهها میخواهند از مالیات فرار یا پولشویی کنند و وارد سینما میشوند و فیلم میسازند که مالیات ندهند و بیشتر باید جلوی همین افراد را گرفت.
فکر میکنم تلویزیون زمانی مالیات کسر میکرد
بله خود من با «جنگ ۳۹» در سال ۷۲ بازیگری را شروع کردم دقیقاً ماهی ۲۰ هزار تومان حقوقم بود که تلویزیون در جا پنج درصد مالیات کم میکرد و میشد ۱۹ هزار تومان و بعد از آن سالها قانون گذاشتند هنرمندان به خاطر وضع فلاکت بارشان مالیات ندهند، چون همه بازیگران که ۲۰۰ میلیون به بالا نیستند.
البته عدهای میگویند برخی از تهیهکنندههای تلویزیون از بازیگران جدید پول هم میگیرند و به این ترتیب وارد این حرفه میشوند.
خب وقتی تلویزیون پول نمیدهد چنین راههایی باز میشود، چون تهیهکننده راهی ندارد. اگر سریالهای دهه ۶۰ و ۷۰ را ببینید، همه حرفهای هستند و چند درصد بازیگران جوان و چهرههای جدید هستند. الان برعکس شده است چون برای تهیهکننده نمیصرفد. بازیگر حرفهای بیاورد باید ماهی ۷۰ میلیون پول بدهد پس کسی را میآورد که از او پول هم بگیرد.
این باعث نمیشود که اعتبار تلویزیون زیر سؤال برود؟
مشخص است این همه خود تلویزیون سلبریتیها را میکوبد، مجریهایشان همه را با هم میکوبند و بعد برای مهمانیها و جشنهایشان دست به دامن همین سلبریتیها میشوند، بعد هم میگویند اینها تقاضای چند میلیونی دارند! حداقل موردی اسم بگویند. چرا همه هنرمندان را با هم خطاب میکنند. از طرف دیگر اگر به طور مثال من پول میگیرم برای حضور در یک برنامه تلویزیونی، برای ۲۶ سال و یک شب است و فقط هم در سال یکی دو برنامه میروم. ۲۶ سال کار کردم موهایم را در این کار سفید کردم.
تلویزیون جوابش این است که برخی هنرمندان را خودش معرفی و معروف کرده است.
یعنی خود هنرمندان زحمت نکشیدهاند؟ و اصلاً من اگر ۶ ماه بیکار شوم تلویزیون میآید کمک کند یا بیمهای در نظر بگیرد؟ باید در خانه بمانم و از جیب بخورم.
مجموعه «محکومین ۲» را هم بازی کردهاید که احتمالاً تا چند وقت دیگر به پخش برسد. در فصل اول «محکومین» هم حضور داشتید که آن قسمت اتفاقاً فضای تلخی هم داشت. بعد از این همه تجربههای کمدی بیشتر قرار است به سمت نقشهای جدی بروید؟
من کلاً عاشق بازیگری هستم برایم فرقی ندارد که در کار جدی یا کمدی حضور داشته باشم اما از این حیث دوست دارم در کارهای جدی بازی کنم که بدانم از پس آن برمیآیم. هرچند برخلاف تصورات، برای کمدینها خیلی راحتتر است که جدی بازی کنند. با این حال ما بازیگران کمی داریم که در هر دو حوزه موفق هستند مثلاً پرویز پرستویی هم در درام گریه در میآورد هم در کمدی از خنده مخاطب را منفجر میکند. ولی برای من فرقی نمیکند کار جدی باشد یاکمدی؛ هر دو جذابیت دارد. مخصوصاً همکاری با سید جمال سیدحاتمی خیلی حرفهای و خوب بود. در یکی از سکانسهای این سریال من زمین میخوردم و او اینقدر دقیق و حساس بود که به من گفت زمین خوردنت را کمدی نکن جدی باش. یا مثلاً به میمیک صورت من توجه داشت تا قالبی را که سالها با آن بازی کرده بودم به هم بزنم. به هر حال من تئاتر خواندهام ولی بیشتر در تلویزیون بیشتر بودهام و آن را هم دوست دارم اما ترجیحم این است که در سینما و تئاترهای خوب بیشتر حضور داشته باشم.