دکتر محمدرضا وفا و همکاران؛ متخصصین تغذیه
پس از دو سالگی، كودكان قابلیت خوردن انواع زیادی از غذاها را پیدا كردهاند.
آنها میتوانند همراه با سایر اعضای خانواده در وعدههای غذایی شركت كنند، هر چند در بعضی از غذاها برای پیشگیری از خفگی باید تغییرات خاصی داده شود.
اما در حالیكه قادر به خوردن غذای بزرگسالان هستند، كودكان خردسال نیازهای تغذیهای خاصی جدا از اعضای بزرگسال خانواده دارند.
این نیازهای خاص ممكن است كاملا برای والدین روشن نباشد، اما كودكان، بزرگسالان كوچك نیستند و بنابراین عادات غذایی بزرگسالان ممكن است همیشه متناسب با نیازهای آنان نباشند.
تفاوت اصلی بین نیازهای كودكان و بزرگسالان این است كه بدن كودكان هنوز در حال رشد است، بنابراین بهخصوص برای آنان مهم است كه یك رژیم غذایی غنی از مواد مغذی داشته باشند.
آنچه كه بافت جدید برای ساخته شدن لازم دارد از هیچ بهدست نمیآید: رژیم غذایی آنها باید مواد خام را برای این كار فراهم كند.
برای مثال، پروتئین برای ساخت سلولهای جدید استفاده میشود و در بدن نقش حیاتی دارد. و نیاز كودكان برای كلسیم بیشتر است، چون مواد معدنی برای ساخت استخوانهای درحال توسعه لازم هستند.
سایر ویتامینها و مواد معدنی نیز برای كودكان حیاتیتر از بزرگسالان هستند، چون یك كمبود میتواند با یك فرایند مهم در دوران تكامل تداخل كند و سبب یك آسیب درازمدت شود.
خوشبختانه، نوپاها به این مشكلات كمتراز دو سال اول حساسند، چون رشد سریع دوره نوزادی آهستهتر شده و به یك مقطع آرامتری رسیده است.
اما فراهم كردن یك رژیم غذایی غنی از مواد مغذی نهایتا كمك خواهد كرد مطمئن شویم آنها به بزرگسالان سالمتری تبدیل خواهند شد.
تفاوت دیگر این است كه كودكان به غذای كمتری نسبت به بالغین نیاز دارند، و برخی مواقع حتی كمتر از آنچه والدین ممكن است فكر كنند.
همانطور كه در فصل قبل گفتیم، كودكان و خردسالان توانایی این كه بدانند چه زمانی گرسنهاند و چه مقدار باید بخورند را دارند.
والدین اغلب جور دیگری فكر میكنند و سعی میكنند كودكان را با هر ترفندی وادار به خوردن غذای بیشتر كنند با این اعتقاد كه آنها به اندازه كافی نمیخورند.
بچههایی كه قادرند هرموقع گرسنه بودند غذا بخورند و محدودیتی در غذا ندارند تقریبا همیشه به اندازه لازم برای رشدشان كالری دریافت میكنند.
والدین باید به قدرت بدن برای تنظیم دریافت برای خود اعتماد كنند و كودكان را تشویق كنند، هنگامیكه سیر شدند خوردن را متوقف كنند.
والدین همچنین میتوانند درباره عادات غذایی فرزندانشان نگران باشند.
یك مطالعه جدید در فنلاند عادات غذایی یك گروه از كودكان پنجساله كه والدینشان آنها را كمغذا میدانستند را با گروه كنترل كه اصطلاحا عادی نامیدند، مقایسه كرده است.
محققان دریافتند كه كمغذاها كالری كمتری از غذاهای گرم و كالری بیشتری از میانوعدهها دریافت میكردند.
اما درانتها هیچ تفاوت تغذیهای واقعی بین دو گروه وجود نداشت.
هرچند بچهها در یك وعده، غذای كمتری میخورند، ممكن است به دفعات بیشتری برای خوردن نیاز داشته باشند، معمولا سه وعده غذای كوچك همراه با چند میانوعده در طول روز.
چون میانوعدهها سهم بزرگی در دریافتهای روزانه كودك دارند، میتوان آنها را" وعدههای كوچك" درنظر گرفت و استحقاق همان توجه تغذیهای كه به وعدههای اصلی میكنید را دارند.
به عبارتی دیگر، یك میانوعده چیزی بیشتر از آنی است كه كودك شما را تا وعده شام سیر نگه میدارد.
بلكه فرصتی برای اضافه كردن مقداری میوه، سبزی، منابع پروتئینی، و سایر اجزاء یك رژیم متعادل است.