دکتر محمدرضا وفا و همکاران؛ متخصصین تغذیه
همیشه، در این مورد كه چگونه والدین میتوانند یاد بگیرند كه بهترین غذاها را برای كودكان خود انتخاب كنند صحبت شده است اما در مورد غذایی كه شما نمیتوانید انتخاب كنید چهطور؟
اگرچه خوب است كه فكر كنید كنترل كاملی بر روی رژیم غذایی كودكتان دارید، بیابید واقعبین باشیم.
به محض اینكه كودكان به مهدكودك یا مدرسه وارد میشوند، در مواجهه با غذاهایی قرار میگیرند كه خارج از كنترل شما است.
حتی اگر ناهار را خودتان به دقت بستهبندی كنید، كودكانتان وارد محیطی میشوند كه سایر انتخابهای غذایی میتواند آنها را وسوسه كند و بیشتر كودكان به بعضی اشكال یا برخی به غذایی كه مستقیما در مدرسه تهیه شود متكی هستند.
البته، این امر میتواند به عنوان یك كمك واقعی باشد. برنامه ملی نهار مدرسه در بعضی کشورها "به عنوان مصوبه امنیت ملی، برای حفاظت از سلامت و رفاه كودكان جامعه و برای تشویق مصرف داخلی محصولات كشاوزی مغذی و سایر غذاها" اجرا می شود.
با قبول اینكه تامین غذای مغذی با هزینه نسبتا كم یا رایگان برای كودكان، یك علاقه ملی است، این قانون در كاهش گرسنگی و سوءتغذیه بین كودكان و برداشتن مقداری از بار مالی والدین نقش مهمی دارد.
اهداف برنامه ملی ناهار مدرسه میتواند قابل تحسین باشد، اما امروزه محیط تغذیه بسیاری از مدارس عمیقا ناقص است.
ناهارهایی كه در مدارس سرو میشوند میتوانند ناسالم یا ناخوشایند باشند، بویژه زمانی كه آبنبات، نوشابه گازدار و سایر غذاهای ناسالم به طور فزایندهای در حال نفوذ به مدارس هستند، سلامتی كودكان را از ناهارهای سرو شده در رستوران مدرسه دور میكنند.
الف) برنامه ناهار مدرسه چگونه عمل میكند
برنامه ناهار مدرسه یك برنامه ملی كمكی است كه در آن دولتها به مدارس شركتكننده برای هر وعدهای كه سرو میكنند یارانههای پولی و محصولات كشاورزی میدهد.
مدارس میتوانند از فهرستی شامل بیش از صد غذا به نام غذاهای اعتباری كه توسط دولت ملی توزیع میشوند، انتخاب كنند.
غذاهای اضافی بسته به مازادها به طور مكرر در دسترس قرار داده میشوند و در عوض مقیاسهای خاصی برای اطمینان از اینكه كودكان نیازمند به غذا دسترسی دارند وجود دارد.
كودكان خانوادههایی كه درآمدشان كم است یا زیر 130 درصد خط فقر است، واجد شرایط وعدههای غذایی آزاد هستند، در حالیكه آنهایی كه درآمدشان بین 130 و 185 درصد خط فقر است میتوانند وعدههای غذایی را با قیمتی كمتر دریافت كنند.
در عوض حمایت ملی، این مدارس باید وعدههای غذایی را كه از راهكارهای تغذیهای خاص پیروی میكنند ارائه نمایند.
از سال 1995، USDA در جهت بهبود وضعیت تغذیه غذاها با كاهش دادن چربی، چربی اشباع، كلسترول و محتوای سدیم غذاها، هم زمان با تامین بیشتر میوهها، سبزیها و دانهها عمل كرده است.
بهتر است غذاها شامل بیش از 30 درصد كالری از چربی نبوده و حاوی كمتر از 10 درصد چربی اشباع باشند.
ناهارهای مدرسه بهتر است یك سوم از توصیههای خوراكی روزانه (RDAs) برای پروتئین، ویتامین A، ویتامین C، آهن، كلسیم و كل كالری را تامین كنند.
در طی سالها، مدارس در تغییر روش پخت، مصرف گوشتهای لخم و اجتناب از سسهای پر از چربی اشباع، همزمان با افزودن انواع سبزیها و میوهها به غذاها بهتر و بهتر شدهاند.
امروزه طراحهای غذای مدرسه میتوانند طراحی غذاها را براساس گروهبندی قدیمی غذا (یعنی میوهها و سبزیها، گوشت یا جانشینهای گوشت، دانهها و نانها و شیر)، انتخاب كنند یا میتوانند آنها را براساس یك آنالیز كامپیوتری و محتوای ماده مغذی، غذاهای مختلف طراحی كنند.
كیفیت ناهارهای مدرسه كاملا بین مدارس مختلف و مناطق مدرسه متفاوت است- برنامههای سالمتر اغلب آنهایی هستند كه در نواحی مدارس ثروتمندتر هستند كه استطاعت نوآوری را دارند.
در برنامه ناهار مدرسه، تمایلات رقابتی USDA حتی بیشتر آشكار است، زیرا صرفا غذاهایی برای مدارس مهیا میشوند كه از طریق مازادهای كشاورزی در دسترس باشند.
خیلی رك و راست بگوییم دولت ملی، محصولات مازاد كشاورزی را میخرد و آنها را به مدارس برای استفاده در ناهارهایشان میفرستد.
این برنامه مثل یك موقعیت برد- برد به نظر میرسد؛ كشاورزان یارانههایی برای محصولاتشان میگیرند، كودكان تغذیه میشوند و غذا به هدر نمیرود.
برنامه ملی غذا تضمین میكند كه كودكان غذاهای نسبتا مغذی دریافت كنند و این امر با بهبود سلامتبخشی غذاهایی كه مهیا میكند دائما در حال بهتر شدن است.
این برنامه از بسیاری جهات یك برنامه قابل تحسین است، كمبودهایش را ابراز میكند. اما فایده این غذاها بستگی به این دارد كه كودكان واقعا آنها را بخورند و در مدرسههای بیشتر و بیشتری، ماشینهای فروش و اسنكبارها1 كودكان را از انتخابهای سالمتر در رستوران سلف سرویس گمراه میكنند.
آیا كودكتان را فقط به خوردن سالمترین غذاها تشویق میكنید و سپس مقادیر زیاد شیرینیها را در اطراف خانه قرار میدهید؟
این دیوانگی است و این پیامد دقیق ایجاد استانداردهای تغذیهای برای ناهار مدارس است در حالیكه ماشینهای فروش پر از آبنبات و نوشابه گازدار درست خارج از اتاق ناهارخوری قرار دارند. نمیتوان راه بهتری را برای آسیب زدن به تغذیه خوب تصور كنم.
ب) بستهبندی كردن یا بستهبندی نكردن؟
با تمام این نگرانی درباره ناهارهای مدرسه، آیا والدین درصوت امكان، باید تقریبا تمام ناهارهای كودكانشان را بسته بندی كنند؟
كیفیت ناهارهای مدرسه از مدرسهای به مدرسه دیگر متفاوت است، بنابراین اول برنامه ناهار مدرسه كودكتان را بررسی و تایید كنید.
ناهارهای بستهبندی شده به والدین بیشترین كنترل را بر روی آنچه كودكانشان میخورند میدهند. اما بسیاری والدین صرفا زمان كافی برای بستهبندی هر ناهار را ندارند، و آنها نباید احساس كنند كه با اعتماد بر ناهار مدارس در حق كودكانشان كوتاهی میكنند.
گفته میشود، اگر نگران كیفیت غذاهای مدرسهتان هستید، بسته بندی یا تناوب بین ناهارهای خانه و ناهارهای مدرسه میتوانند بهترین انتخاب باشد.
بستهبندی كردن ناهار، غذاهای سالم را كه درباره آن صحبت كردیم برای خوردن كودكان جالب و آسان میكند.
غذاهای ناسالم بستهبندی شده نیز كه در هر جا مشاهده میشوند، بدلیل راحتی مصرف توجه شما را جلب میكنند- مانند پاكتهای كلوچهها و چیپس، نوشیدنیهای شیرینشده با رنگهای جذاب و شیرینی شكلاتی. محصولاتی مانند بسته نهار آماده، یك غذای آسان بستهبندی شده را عرضه میكند اما اغلب با یك شیرینی و نوشیدنی شیرینشده همراه با آن و با قیمتی بیشتر عرضه میشوند.
به جای وابسته بودن به این غذاهای راحت، معمولا سالمتر و اقتصادیتر است كه غذاهایی را بخرید كه خودتان آنها را انتخاب میكنید و در بستههای فردی و ظرفهای پلاستیك كوچك بسته بندی كنید.
سعی كنید آنها را به مقدار زیاد تهیه كنید – برای مثال، به اندازه یك هفته قطعههای هویج در وعدههای غذایی فردی قرار دهید.
امروزه بسیاری از فروشگاهها غذاهای سالمتر بسته بندی شده برای كودكان را عرضه میكنند- مانند سس سیب بدون قند، كراكرهای گندم كامل، قطعات هویج با سس گوجه فرنگی و پنیر رشتهای كمچرب.
هدف از تغذیه كودكان با غذاهای سالم جهت دادن آنها به سمت جستجوی شیرینی توسط خودشان نیست.
علاوه بر این كودك شما ناهارش را همراه با همكلاسیهای خود، همراه با ناهارهای بستهبندی شده توسط والدینشان با عقاید متفاوت درمورد تغذیه خواهد خورد.
اگر او احساس كند ناهارش خیلی یكنواخت و خستهكننده است ممكن است به سمت تهیه غذا از ماشینهای فروش یا دوستانش برود.
اگر سعی شما در پركردن ناهار كودك تنها با سالمترین غذاها نتیجه معكوس داد، با كودكتان صحبت كنید تا به توافقی برسید.
برای مثال میتوانید غذاهایی را كه تاحدی شیرین هستند اما با اینحال مقداری ارزش تغذیهای نیز دارند مثل ماست میوهای، تكههای شكلات، شیرشكلات یا بیسكویتها یا میانوعدههای تهیه شده از غلات كامل را پیشنهاد كنید.
تمام بچهها گهگاهی به كلكهایی نیاز دارند، مساله این است كه راههایی بیابیم كه در عین راضی كردن آنها با رژیم غذایی سالم نیز سازگار باشد.
ج) از رقابت آگاه باشید
برنامه ناهار ملی، فقط كنترل حداقلی بر سایر غذاهایی كه در مدرسه فروخته میشوند دارد، این غذاها اغلب "غذاهای رقابتی" نامیده میشوند زیرا بر سر پول و جلب توجه كودكان با ناهارهای ملی رقابت میكنند.
USDA فروش هر نوع غذایی را كه دارای "حداقل ارزش تغذیهای" باشد در محیط و زمانی كه غذاهای مدرسه فروخته میشوند ممنوع میكند.
این غذاها غذاهایی هستند كه قادر به تامین حداقل 5 درصد مقدار مجاز توصیه شده روزانه (RDA) مواد مغذی كلیدی نباشند- غذاهای ناسالم (هله هوله) كامل مانند نوشابه گازدار، آدامس و بعضی آبنباتها.
اما این غذاها میتوانند هر جایی خارج از ناهارخوری یا سایر مواقع روز فروخته شوند و غذاهای نسبتا ناسالم مانند بستنی، كه شامل مقدار زیادی قند و چربی اشباع است، اما حداقل 5 درصد RDA از كلسیم و پروتئین را تامین میكند، میتوانند درست در كنار ناهارهای ملی به فروش برسد.
به همین دلیل است كه مخصوصا بررسی و تایید خواهشهای غذاهای رقابتی در مدرسه كودكتان مهم است.
ممكن است بپرسید، چرا مدارس میخواهند با در دسترس قرار دادن غذای ناسالم برای دانشآموزانشان به آنها صدمه بزنند؟
جواب، در بیشتر موارد، پول است. مدیران مدرسه استدلال میكنند كه برای حمایت از عملكردهای مدرسه به پول به دست آمده از بوفه و سایر غذا فروشیها وابستهاند و تشكیلات مدرسهای، تیمهای ورزشی، انجمنهای اولیا و مربیان و سایر سازمانها، همگی فروش غذاها، به ویژه غذای ناسالم را به عنوان منبع اصلی حمایت مالی میدانند.
ما همگی دوست داریم، مدرسههایمان برای تامین فرصتهای آموزشی بهتر برای كودكان پول بیشتری دردست داشته باشند.
اما به یاد داشته باشید پولی كه مدرسه از فروشهای غذایی به دست میآورد از خود بچهها به دست میآید و مدرسه در عوض پولشان، غذاهایی پر از قند، چربی و كالریهای اضافه را كه همگی عادات غذایی ناسالم را ترویج میدهند به كودكان میدهد.
آیا درست است كه از رژیمهای غذایی بد كودكان حتی به عنوان آموزش خودشان سود ببریم؟ اگر مدارس از نظر مالی به خوردن غذاهای ناسالم توسط كودكان وابستهاند، چگونه میتوانند به ترویج سلامت و تغذیه دانشآموزانشان علاقهمند باشند؟ همانطور كه میبینید حل این مسئله مشكل است.