پیشگیری از اختلالهای مربوط به خوردن در كودكان
میان والدین و كودكانی كه تمایل به كمخوری و یا پرخوری دارند، مدام بحث و گفتگوی فراوانی در میگیرد. آنها سعی میكنند خود پندارنده فرزندشان را درباره جنبههای مثبت رفتارهای مربوط به خوردن بالا ببرند و توجهشان را به بیماریهای ناشی از اختلالات تغذیهای جلب كنند.
كلا شیوه نگرش والدین نسبت به غذا و تغذیه میتواند تاثیر فراوانی بر دیدگاه فرزندان نسبت به خوردن یا نخوردن داشته باشد. همچنین نظر والدین درباره وضعیت جسمانی خودشان میتواند به نگرش كودك نسبت به وضعیت جسمانی خود تاثیر گذارد. خانوادههایی كه دارای فرزندان مبتلا به بیاشتهایی روانی هستند از یك یا چند ویژگی زیر برخوردارند:
محدودیتهای بیش از اندازه خانوادگی حمایتهای بیش از اندازه خانوادگی
علائم انعطافپذیری و خشكی رفتار اختلافها و تعارضهای خانوادگی
روشهای درمانی
با درمان زود هنگام اختلالها و عادتهای مربوط به خوردن در دوران خردسالی و كودكی میتوان از تاثیرگذاری آنها بر روند رشد و زندگی سالم كودك كاست. برای درمان این گروه از اختلالها روشهای گوناگونی به كار برده میشود، از جمله رفتار درمانی، شناخت درمانی، دارو درمانی و خانواده درمانی.
رفتار درمانی: برای درمان اختلال پرخوری عصبی در كودك، رفتار درمانگر در تلاش است كه با تقویت عزتنفس و خویشتن داری و به كارگیری روشهای سالم كاهش وزن، به كودك كمك كند تا رفتارهای درستی در مقابل پرخوری انتخاب كند. و همچنین رفتار درمانگر هم میكوشد با دادن پاداشهای متنوع از یك طرف و منع كودك یا نوجوان از رفتارهای تغذیهای ناخوشایند و رعایت الگوی سالم تغذیهای حمایت و تشویق كند.
رواندرمانی: در دوران درمانی فردی، درمانگر سعی میكند با ایجاد رابطهای دوستانه و اعتماد برانگیز نظر كودك را درباره آثار مخرب رژیمهای غذایی سنگین و فشرده جلب كند و سعی دارد رضایت او را از وضعیت جسمانیاش بالا ببرد.
شناخت درمانی: تغذیه عادی كودك معمولا، تحت كنترل عامل اشتهای اوست. وقتی كودك سیر میشود، دست از خوردن میكشد. وقتی كودك با احساس اینكه باید بخورد یا نخورد به سیری یا گرسنگی خود توجه میكند، این چرخه معیوب در آنها منجر به عادات كماشتهایی یا پرخوری میشود. به همین دلیل درمانگر سعی میكند دیدگاه و نگرش كودك را نسبت به تغذیه تغییر دهد تا بتواند با جایگزین كردن دیدگاهها و نگرشهای سالم نسبت به تغذیه، عادات خوردن یا نخوردن را در آنها پرورش دهد.
خانواده درمانی: در خانواده درمانی نیز تاكید بیشتر بر تعاملات و روابط اعضای خانواده با یكدیگر درخصوص رعایت الگوهای سالم تغذیه و فعالیت مناسب است. اگر پدر و مادری نسبت به رفتارها و عاداتهای غذایی فرزندشان نگران هستند، بهتر است این موضوع را با او در میان گذارند و تا زمانی كه مشكل به حد بحرانی و جدی نرسیده. در صدد رفع آن برآیند.
ممكن است كودك از این صحبتها عصبانی شود و حالت دفاعی به خود بگیرد در این صورت بهتر است والدین سعی كنند توجه فرزندانشان را به این موضوع جلب كنند كه ممكن است ناراحتی او نگران كننده نباشد ولی خوب است با متخصص تغذیه مشورت كنند و برنامهای منظم برای خوراك روزانه او تهیه كنند.
در این مقطع وظیفه پدر و مادر آن است كه كودك را از علاقه و محبت خود نسبت به او و سلامتیاش با خبر كنند و او را مورد حمایتهای دوستانه و صمیمانه خود قرار دهند. آنها باید بكوشند تا صحبتهایشان جنبه تهدید كننده نداشته باشد تا كودك از همكاری با آنها سرباز نزند.
دارو درمانی: در برخی موارد كه بیماری كودك به حد بحران رسیده باشد، پزشك متخصص تشخیص میدهد كه با خوردن داروهای آرامبخش میتواند قدری از علائم بیماری را كاهش دهد و موجب تقویت و اشتهای بیمار شود.
برای خواندن بخش اول - اختلال خوردن در كودكان - اینجا کلیک کنید.