نویسنده: فریبرز لرستانی «آشنا»
تصویرساز: مرضیه صادقی
تحریریه زندگی آنلاین : توی کتاب من، یک جوجه اُردک خوابیده است. من برایش لالایی میخوانم. مادرِ جوجه اُردک پیش من میآید و آهسته میگوید: «عزیزم، جوجهام خواب است. نمیخواهد برایش لالایی بخوانی».
من خجالت میکشم. دیگر لالایی نمیخوانم. مادرِ جوجه اُردک به من نزدیک میشود، با مهربانی توی گوشم میگوید: «وقتی جوجهام از خواب بیدار شد، با هم بازی کنید».
من خوشحال میشوم و آهسته توی گوش او میگویم: «چه خوب، حتما».
بیشتربخوانید:
هاپ هاپو