تحریریه گروه ترجمه زندگی آنلاین
حوادث و رخدادهای فاجعه بار (چه طبیعی مانند زلزله و سیل و چه ساخته دست بشر مانند جنگها) میتوانند تغییرات بسیاری در زندگی مردم و به ویژه کودکان، به وجود آورند.
این حوادث معمولاً بزرگسالان را دچار اضطراب میکند، اما کودکان را در وضعیت روحی و روانی بدتری قرار میدهد.
مثلاً از دست دادن خانه برای یک کودک، به مفهوم از دست دادن همیشگی تنها خانهای است که داشته است.
بنابر تحقیقات سازمان ملل، قربانیان اصلی فجایع معمولاً کودکان هستند و هر ساله بیش از 100 میلیون کودک در معرض حوادث مختلف هستند.
علایم اضطراب رایج پس از حادثه
بسیاری از کودکان پس از هر رویداد مصیبت باری، دچار افسردگی و نگرانی میشوند. این علایم معمولاً با دیدن کابوسهای شبانه و یا مدام یادآوری حادثه، خود را نشان میدهند و یا برعکس دوست ندارند کوچکترین اشارهای به حادثه رخ داده شود و به طور کلی نگران هر حادثه دیگری خواهند بود.
بعضی مواقع کودک نمیتواند آرام بماند و در مدرسه دردسر درست میکند. از طرفی کودکان بسیار کوچک که هنوز مهارتهای کلامی پیدا نکردهاند، ممکن است نتوانند آشفتگی عمیق احساسیشان را بازگو کنند.
واکنش کودکان در سنین مختلف به حوادث ممکن است به صورت زیر باشد
کودکان زیر 5 ساله
* نشان دادن علایمی از ترس و وحشت
* مدام چسبیدن به والدین و یا مراقب خود
* گریه کردن و یا جیغ زدن و بیقراری
* بدون تحرک ماندن و یا برعکس بی هدف حرکت کردن
* مکیدن انگشت و یا شب ادراری
کودکان 6 تا 11 ساله
* از دست دادن علاقه خود به دوستان و بازی
* کابوس دیدن و داشتن مشکلات خواب
* زود رنج و یا عصبانی بودن
* داشتن مشکل در مدرسه و تکالیف درسی
* دچار مشکلات جسمی شدن
* ترسهای بیمورد داشتن
* افسرده شدن و احساس گناه کردن نسبت به اتفاق رخ داده
کودکان 12 تا 17 ساله
* مشکلات خواب و دیدن کابوس
* پرهیز از یادآوری حادثه
* تمایل به مصرف مواد مخدر
* بروز رفتارهای ناهنجار
* احساس تنهایی و گناه کردن
* دست کشیدن از تمام موضوعات مفرح و علاقه مندی ها
* داشتن افکار خودکشی
کمک به کودک مصیبت دیده
1- محدود کردن اخبار
تاجایی که میتوانید کودک را باید از شنیدن اخباری که حادثه مذکور را پوشش میدهد، دور کنید.
اجازه ندهید وارد شبکههای اجتماعی شود و یا از اینترنت استفاده کرده و این اخبار را مرور کند.
2- صحبت کردن با کودک
به کودکتان فرصت صحبت کردن بدهید و کاری کنید تا او از احساس خود با شما صحبت کند و سپس نگرانیها و ترسهای او را تأیید کنید.
این کار باعث میشود او احساس کند به عواطفش توجه شده و درک میشوند. البته اگر کودک علاقهای به صحبت کردن ندارد، او را مجبور به صحبت نکنید.
در اینگونه مواقع در خصوص کودکان کوچکتر میتوانید او را به نقاشی کشیدن، تشویق کنید و از روی طرحهایشان به احساساتشان پی ببرید.
در ضمن مهم است با او صادق باشید. اگر مشکلی وجود دارد، به او نگویید که همه چیز مرتب است.
3- فعالیتهای فیزیکی
انجام دادن فعالیتهای فیزیکی از مقدار هورمون آدرنالین در بدن میکاهد و باعث میشود کودک هنگام شب، خواب راحتی داشته باشد.
ورزش مورد علاقه کودک را انتخاب و او را به تحرک تشویق کنید. او را در بازیهای گروهی شرکت دهید تا در گروه احساس بهتری پیدا کنند.
احتمال دارد کودک ابتدا مقاومت کند اما بتدریج از فعالیتهای ورزشی و یا بازیهای دسته جمعی استقبال میکند.
4- رژیم غذایی سالم
غذایی که کودک مصرف میکند در بهبود حال روحی او بسیار مؤثر است.
بنابراین رژیم غذایی سرشار از میوههای تازه و سبزیجات، پروتئینهای با کیفیت و چربیهای سالم، به ویژه اسیدهای چرب امگا 3، برای او درنظر بگیرید.
5- بازسازی اعتماد و امنیت
رویدادهای فاجعه بار میتوانند نگاه کودک به دنیا را تغییر دهند و او ناگهان دنیا را محلی بسیار خطرناک و ترسناک ببیند.
برای کمک به کودک باید تا جایی که میتوانید محیط خانه را عاری از استرس کنید.
برنامههای قابل پیش بینی برای زندگی او ترتیب دهید تا احساس کند میتواند دوباره روی زندگی و کارهای خود کنترل داشته باشد.
در برابر او هرگز از اضطراب و نگرانیهای خود نگویید. به قولهایی که میدهید، عمل کرده و بدین ترتیب، آهسته آهسته، اعتماد و امنیت را در وجود او بازسازی کنید.
کمک به کودک هنگام عزاداری
درک مرگ به ویژه مرگ عزیز، برای کودک بسیار پیچیده و دردناک است. محبت، صبر و شکیبایی و زمان لازم است تا کودکی بتواند از عهده چنین دردی برآید.
اگر کودکی با مرگ یکی از عزیزانش مواجه شد با روشهای زیر میتوانید او را متوجه شرایط کرده و دردش را تسکین دهید:
* وقتی فردی در خانواده فوت میکند، بهتر است خیلی زود موضوع به کودک گفته شود. این کار بهتر از این است که او از کس دیگری بشنود.
هنگام گفتن موضوع باید تن صدایتان کاملاً معمولی باشد زیرا اگر نجواکنان موضوع را مطرح کنید او وحشت زده میشود.
* یکی دیگر از اعضاء خانواده و یا کسی که کودک با او احساس نزدیکی میکند باید موضوع مرگ عزیز رفته را مطرح کند تا در صورت لزوم بتواند از نظر عاطفی کودک را حمایت کند.
* توضیحاتی که به کودک داده میشود باید کاملاً صادقانه و در محدوده فهم او باشد. و هرگز مرگ را با کلماتی مانند او خوابیده است تشبیه نکنید.
این موضوع کودک را بیشتر گیج کرده و حتی ممکن است از خوابیدن بترساند.
* گاهی اوقات ممکن است کودک تا هفتهها حتی ماهها، در مورد مرگ سؤالهای تکراری بپرسد. هر بار با صبر و شکیبایی و بدون عصبانیت، سوالش را پاسخ دهید.
البته این سؤالها به خاطر این نیست که میخواهند حقیقت مرگ را بفهمند. بلکه آنها میخواهند بدانند داستان هنوز هم همان است و آیا ممکن است فرد متوفی برگردد.
* کودک در چنین شرایطی ممکن است به شدت احساس اندوه کند یا تا مدتی حس غریبی داشته باشد. بد نیست همراه او اندکی گریه کنید.
* بهتر است کودک در مراسم تدفین شرکت کند اما او را هرگز نباید مجبور به این کار کرد.
* به او محبت کنید و بگذارید احساس امنیت کند. او را مطمئن سازید که با کمک دیگر اعضاء خانواده از این غم و اندوه عبور خواهید کرد.
* اجازه دهید او احساسات خود را کلامی و غیرکلامی- مثل نقاشی کشیدن – ابراز کند.
* اگر بیش از یک کودک در خانواده هست، باید به یاد داشته باشید که ممکن است واکنش آنها با هم به طور کل متفاوت باشد.
همچنین به تمام کودکان چه کوچک و چه بزرگتر تمام حمایتتان را ارائه دهید و کودک بزرگتر را با این فکر که او بهتر درک میکند فراموش نکنید. گاهی کودک بزرگتر رنج بیشتری میبرد.
* عکس فرد فوت شده را از کودک دور نکنید. لازم است او گاهگاهی خاطراتی را که با عزیزش داشته است مرور کند.
حتی بد نیست خاطرات خوب را با هم مرور کنید. این کار به کودک آرامش میدهد.