نوشته: اعظم حاجی یوسفی
تهیه و تنظیم: معصومه موسایی
بر هیچ کس پوشیده نیست که کودکان سرمایه های هر جامعه اند که باعث توسعه و پیشرفت آن جامعه میشوند.
این روزها دیگر نباید برای توسعه به سراغ فن آوری کارخانه ها و ابزاری که استفاده می کنند رفت چرا که این گونه چیزها را به راحتی میتوان خرید و یا حتی کپی کرد.
برای توسعه باید به سراغ چگونگی آموزش کودکان رفت و یا به عبارتی سری به پیش دبستان ها و دبستان ها زده و چگونگی آموزش را در این مکانها نقد و بررسی کرد.
آموزش هایی که کودکان و دانش آموزان، می بینند چه تاثیری بر مهارت زندگی و افزایش مشارکت اجتماعی آنان میگذارد؟
جوامع امروزی سعی بر افزایش مشارکت همه اقشار جامعه در انجام فعالیتهای اجتماعی و داوطلبانه دارند و این گونه جوامع به خوبی دریافته اند که تدابیر آموزشی باید از دوران کودکی اندیشه شود.
چرا که آموزش در سالهای اولیه زندگی افراد تاثیر ماندگاری بر زندگی آنها در بزرگسالی، دارد و این مهم اهمیت آموزش را در کودکی بیشتر میکند و حال اینکه آیا در جامعه ما بین تمام آموزش هایی که کودکان می بینند رد پایی از آموزش هایی هست که باعث شوند کودکان مان پرسشگر، خلاق، صبور، دارای روحیه گفتگو و تعامل، همکاری، مهربانی بی قید و شرط و با روحیه مشارکت جمعی تربیت شوند؟
مطالعات نشان داده است که مشارکت اجتماعی پایین و عدم حمایتهای اجتماعی بر روی سلامت افراد چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ روانی تاثیرگذار است.
در نتیجه مشارکت اجتماعی کودکان در روند رشد بهتر و سلامت آنها تاثیر به سزایی دارد.
پیمان نامه حقوق کودک نیز مشارکت اجتماعی کودکان را جزئی از حقوق آنها به حساب می آورد. حتی تحقیقات بین المللی نشان دهنده این است که کیفیت مشارکت اجتماعی کودکان، می تواند باعث موفقیت تحصیلی، شغلی و موقعیت اجتماعی آنها در آینده باشد.
برخی از صاحبنظران بر ایجاد فرصتهای بیشتر، برای مشارکت کودکان و تشویق و ترغیب آنها به این مهم تاکید دارند و اکثریت آنها بر نیاز آشکار آموزش کودک در زمینه حقوق و مسئولیت های اجتماعی تاکیدی ویژه دارند.
سازمان های بین المللی مانند یونیسف و صنروق بین المللی پول تاکید کرده اند که با آموزش می توان بر میزان مشارکت کودکان افزود و آنها را نسبت به حقوق فرد آگاه کرد.
روان شناسان معتقدند 7 تا 11 سالگی بهترین زمان برای آموزش و مهارت های اجتماعی به کودکان است.
لذا با طراحی برنامه هایی به منظور آموزش مهارت های زندگی و تشویق آنها به فعالیت های اجتماعی و داوطلبانه نه تنها می توان آنها را با حقوق خود آشنا بلکه به رشد شخصیتی و موقعیت اجتماعی آنها در آینده نیز کمک کرد.
متاسفانه این روزها قبح خیلی چیزها در جامعه ریخته و بی بند و باری اخلاقی رواج و کودکان معصوم بدون هیچ وسیله دفاعی نظاره گر هستند و کودکان آنطور که باید مجهز نشده اند تا به راحتی بتوانند بد را از خوب تشخیص و به آنها نه بگویند و شاید همین موضوع باعث شده که امروز آسیبهای اجتماعی با شتاب هر چه بیشتر بین آنها جولان داده و آنها را به راحتی در منجلاب خود گیر می اندازند.
کودکان، به ویژه نوجوانان به دلیل گذر از دوران وابستگی و ورود به دوران استقلال اجتماعی و تلاش برای ابراز وجود و دیده شدن به ویژه بین هم سن و سالان خود بسیار در تلاشند تا توانایی و استعدادهای خود را نشان دهند.
و از آنجا که این دوران و این موضوع کم اهمیت نیست، باید از کودکی نقشه راهی در اختیارشان قرار داد که در غیر این صورت ممکن است به بیراهه هدایت شوند.
برنامه ریزی برای این دوره حساس هیچ گاه زود نیست و نیاز به والدین آگاه، مربیان دلسوز و نقشه راهی است تا آنها را تربیت و مدیریت کند، کودکان باید رویارویی با آسیبها را تجربه و راه های مبارزه با آنها را بیاموزند.
سبک زندگی مهم ترین تعیین کنندهی مسیر زندگی، طرز تفکر و روابط اجتماعی است که این روزها متاسفانه با اشتغالات متعدد والدین در خارج از خانه و فقدان برنامه پرورشی و گسترش فضای مجازی نیاز است خانواده ها به این مهم اهمیت ویژه داده و دقت کافی به عمل آورند، در غیر این صورت کودکان در اقیانوس پرتلاطم جامعه سرگردان میشوند و قدرت تشخیص راه از بیراهه را نخواهند داشت.
اکثر دانش آموزانی که دچار انحراف اجتماعی و درگیر آسیبها می شوند، به دلیل جهل و ناآگاهی و عدم برنامه ریزی از سالهای نخست زندگی آنها است بنابراین خانواده ها باید آگاهانه تر از گذشته با نقشه راه و صرف وقت بیشتری به هدایتگری و تربیت کودک از همان سالهای نخست زندگی او بپردازند.
بعد از خانواده آموزش و پرورش مهم ترین نقش را در تربیت و هدایتگری کودکان و نوجوانان دارد.
این وزارت خانه با جمعیت صدها هزار نفری از معلمان در مقاطع مختلف، مشاوران و مدیران مدارس می تواند نقش مهمی را در نجات دانش آموزان از بزنگاه های اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
فرزندان امروز، فرزندان عصر ارتباطند، ما نمی توانیم منکر نفوذپذیری رسانه های مجازی، در کودکان و نوجوانان باشیم.
اینگونه رسانه ها بر روی افکار و عقاید دانش آموزان دگرگونی ایجاد می کنند و ما راهی نداریم جز تقویت مهارت های اجتماعی، علمی و عملی زندگی و ارتباطی کودکان و نوجوانان و باید این گونه آنها را مسلح کنیم.
بر اساس اعلام یکی از مسئولان دو درصد دانش آموزان معتاد هستند و قلیان و سیگار به عنوان سرگرمی روز به روز در حال گسترش و از طرفی روابط غیراخلاقی باعث انحرافات جنسی به ویژه در سن بلوغ میشود و متاسفانه چون ایدهی دیگری برای ابراز وجود به آنها نداده ایم این روش ها وسیله ای برای ابراز شخصیت در آنها شده و امروزه شاهد بروز آسیب های اجتماعی به اشکال متنوع و مختلف در جامعه هستیم.
آموزش و پرورش در آگاهی بخشی به دانش آموزان نقش مهم و برجسته ای دارد، چرا که چند میلیون دانش آموز در اختیار دارد که هر کدام حدود 5 ساعت از بهترین زمان های زندگی خود را روزانه در مدارس می گذرانند و این فرصتی است ارزشمند تا در کنار تمام دانش هایی که این گروه حساس می بینند نیکوکاری، فعالیتها و مهارت های اجتماعی را نیز بیاموزند و در این مسیر بعد از خانواده آموزش و پرورش مهم ترین نقش را ایفا می کند و باید ساعاتی را در هفته یا ماه به انجام فعالیتهای اجتماعی به دانش آموزان اختصاص دهد تا از این طریق بتوان علاوه بر شخصیت و فرصت ابراز عقیده، به دانش آموزان امکان رشد داده شود و آنها بتوانند اندیشه های ناب خود را بیرون ریخته و با به اجرا درآوردن آنها به اعتماد به نفس و موقعیتی برای ابراز وجود و شخصیت دست یابند.
در این راه نقش رسانه نیز کمتر از خانواده و آموزش و پرورش نیست رسانه ها باید با برنامه ریزیهایی در این زمینه ضمن آموزش و ترویج این فرهنگ به انعکاس فعالیتهای داوطلبانه دانش آموزان در جامعه بپردازند تا با ترویج و معرفی این گونه فعالیت ها به یک عادت ملی تبدیل شود.
وزارت بهداشت و درمان نیز در این امر می تواند نقش تاثیرگزاری داشته باشد.
این وزارتخانه میتواند این بحث را تحت عنوان سمینارها و همایش های علمی در دانشگاه ها مطرح و اساتید و دانشجویان را تشویق و ترغیب به تحقیق و بررسی در این گونه موارد و کاهش آسیب ها در جامعه و از جمله تاثیر نیکوکاری و فعالیتهای اجتماعی در رشد و شخصیت کودکان و نتایج را در اختیار عموم قرار دهد و آموزش ها و راه کارهای مناسب را در این زمینه در اختیار والدین قرار دهد.
از طرفی با برنامه ریزی برای آموزش و ترویج فرهنگ نیکوکاری و فراهم آوردن زیرساخت های فعالیت های اجتماعی کودکان می توان ضمن پرورش نسلی داوطلب آنها را از سنین پایین با آسیبها آشنا و راه های مبارزه با آنها را به دانشآموزان که سرمایه های اجتماعی هر مملکت هستند آموخت همچنین می توان با برگزاری مسابقاتی و تهیه جزوات و کتب آموزشی با مفاهیم ذکر شده در این راه بر سلامت روحی و جسمی این قشر تاثیرگزار بود.
در واقع دست آوردهای اینگونه اقدامات برای کاهش آسیبهای اجتماعی را میتوان در آیندهای نه چندان دور نظاره کرد البته می دانیم که باید در مسیری که آغاز کرده ایم صبور باشیم.
چنانچه سلامت اجتماعی و سلامت روانی بر مبنای سبک زندگی و بهبود فرآیندهای ساختاری در اولویت قرار بگیرند، آسیبهای اجتماعی و روانی کاهش چشمگیر می یابد و حتی سلامت جسمی و بهداشت جامعه ارتقاء یابد.
وزارت بهداشت می تواند به موازات سلامت جسمانی در زمینه سلامت اجتماعی و روانی به ویژه از سنین کودکی ایفای نقش کرده و سایر دستگاه ها و نهادهای اجتماعی را در انجام وظایف خود یاری کند.
لذا امید داریم بتوانیم با فراهم آوردن محیطی سالم و بهداشتی به جسم و روان کودکان مان امکان شکوفایی بدهیم.
یادمان باشد کودکان حق دارند با زندگی آن چنان که هست روبرو شوند و با آگاهی خود را با آداب و رسوم جامعه منطبق سازند.
و فراموش نکنیم تربیت کودکانی قدرتمند خیلی آسانتر از درمان بزرگسالان بیمار روحی و جسمی است.
امید داریم با تلاش دست اندرکاران و دلسوزان جامعه در آینده شاهد باشیم.
کودکان این مرز و بوم به جای خون بازی به بازی نیکوکاری و فعالیتهای خیرخواهانه و اجتماعی بپردازند.
لینک کانال تلگرام: @iranian_moud_charity
اینستاگرام: moud.charity