به قلم : دکتر صدیقه رضایی ؛ دکترای روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ؛ عضو نظام روانشناسی و مدرس دانشگاه
تحریریه زندگی آنلاین : میخواهم در مورد نقاشی کودکان و احساساتشان کمی بیشتر با همدیگر صحبت کنیم؛
نقاشیهای کودکان: پنجرهای به دنیای احساساتشان (حتی در زمان جنگ)
کودکان همیشه آنچه را که در قلبشان میگذرد، با کلمات بیان نمیکنند. گاهی بهترین راهشان برای نشان دادن شادی، غم، ترس یا حتی اضطراب، نقاشی کشیدن است. در دنیای پرتلاطم امروز که اخبار ناراحتکننده مثل جنگ ممکن است به گوش بچهها برسد، نقاشیهایشان میتواند آینهای از احساسات درونیشان باشد. بیایید با هم ببینیم این نقاشیها چه رازهایی را برای ما بزرگترها فاش میکنند و چگونه میتوانیم از دریچه هنر به آنها کمک کنیم.
نقاشی: زبانی بدون کلمه
وقتی کودکی درباره جنگ، بمباران، یا خانههای خراب نقاشی میکشد، لزوما به این معنی نیست که دقیقا آن صحنهها را دیده است. خیلی وقتها، این نقاشیها نشانههای اضطراب، ترس یا سردرگمی او از چیزهایی است که شنیده یا احساس کرده است. اینجا است که نقاشی مثل یک دوست مهربان عمل میکند و به کودک کمک میکند احساسات سنگینش را روی کاغذ بریزد.
چگونه این نقاشیها را «بخوانیم»؟ (راهنمایی برای پدرها، مادرها و مربیان)
به جای تفسیر سریع، گوش دهید: مهمترین کار این است که به کودک فرصت بدهیم درباره نقاشیاش حرف بزند. به جای گفتن «این که دودِ انفجاره!»، بپرسید: «دوست داری درباره نقاشیات به من بگی؟» یا «این آدمک کوچولو (یا این خانه) چه احساسی داره؟» شنونده خوبی باشید بدون قضاوت.
به رنگها و خطوط توجه کنید (اما خیلی سفت و سخت نه): استفاده زیاد از رنگهای تیره مثل مشکی، قهوهای تیره یا خاکستری، یا خطوط شکسته و تیز و فشرده، ممکن است نشانه اضطراب یا عصبانیت باشد. نقاشیهای بسیار کوچک یا فشرده در یک گوشه کاغذ هم ممکن است نشانه نگرانی باشد، اما یادمان باشد، گاهی کودک فقط آن رنگها را دوست دارد! همیشه از خودش بپرسید.
موضوعات تکرارشونده را ببینید: اگر کودکی مدام خانههای خراب، ابرهای سیاه و صاعقه، سربازان یا اشک میکشد، این میتواند نشانه این باشد که ذهنش درگیر این مسائل است.
تغییرات ناگهانی را جدی بگیرید: اگر کودکی که همیشه آفتاب و گل میکشید، ناگهان شروع به کشیدن صحنههای تاریک و ناراحتکننده کرد، این یک علامت مهم است که شاید نیاز به توجه و گفتوگوی بیشتر دارد.
فضای امن ایجاد کنید: به کودک بفهمانید که کشیدن هر نقاشی، اشکالی ندارد، حتی نقاشیهای ترسناک یا غمگین. بگویید: «ممنون که نقاشیات رو به من نشون دادی. کشیدن چیزهایی که توی ذهنته، گاهی کمک میکنه احساس بهتری پیدا کنی.»
بیشتربخوانید:
پیکاسو کوچولوی مـا
نقاشی درمان نیست، اما کمک میکند!
کشیدن این صحنهها، مثل این میماند که کمی از بار سنگین دلش را روی کاغذ خالی کند. وظیفه ما بزرگترها این است:
- فضایی امن و بدون قضاوت برای بیان هنری آنها فراهم کنیم.
- گوش دادن فعال و همدلانه داشته باشیم.
- احساساتشان را تایید کنیم: «میبینم که این خبرها تو رو نگران کرده، حق داری.»
- امیدواری و امنیت را تقویت کنیم: بعد از شنیدن حرفهایش، روی چیزهای خوب و امن زندگی تمرکز کنیم. شاید کشیدن یک کبوتر صلح، یک رنگینکمان روشن بعد از یک نقاشی تاریک، یا یک خانه محکم و قشنگ با هم، ایده خوبی باشد.
- در صورت نیاز از متخصص کمک بگیریم: اگر اضطراب کودک بسیار شدید است، مدام کابوس میبیند، یا رفتارش به طور قابلتوجهی تغییر کرده، مشورت با یک روانشناس کودک بهترین راه است.
یادمان باشد: هر نقاشی یک داستان منحصر به فرد است: هدف ما تفسیر دقیق مثل یک روانکاو نیست، بلکه ایجاد ارتباط، درک احساسات کودک و حمایت از او است. با همدلی و احترام به هنر کودکان، میتوانیم به آنها کمک کنیم تا احساسات سخت خود را بهتر مدیریت کنند و امید را در دلهای کوچکشان زنده نگه داریم.
با هم دنیایی رنگارنگ و صلحآمیز برای کودکانمان نقاشی کنیم!
کودکان ترسهای خود را - از جمله ترس از جنگ - گاهی با کلمات بیان میکنند، و گاهی این ترسها را در نقاشیهایشان نشان میدهند. اگر کودکی در معرض اخبار جنگ، صحبتهای بزرگترها، یا تصاویر اضطرابآور قرار بگیرد، ممکن است این نگرانی به شکلهای زیر در نقاشیاش ظاهر شود:
نشانههای بصریِ ممکنِ «ترس از جنگ» در نقاشی کودکان
صحنههای تخریب
o خانههای ویران، ساختمانهای ریخته، دیوارهای ترکخورده یا شهرهای سوخته.
o درختان شکسته، زمینهای خشک و بیثمر، طبیعت مرده.
عناصر تهدیدآمیز
o هواپیماهای جنگی، تانکها، سربازان با اسلحههای بزرگ (حتی به شکل ساده شده کودکانه).
o بمبها و انفجارها (اغلب به صورت دایرههای تیره با خطوط تیز به اطراف).
o ابرهای سیاه و بسیار بزرگ، صاعقههای خشن، باران سیاه.
احساس درماندگی و ناامنی
o آدمکهای کوچک، تنها و گمشده در فضایی بزرگ و خصومتآمیز.
o چهرهها با دهانهای باز (فریاد) یا چشمهای بسیار بزرگ و گرد (ترس).
o اشکهای واضح و بزرگ روی صورت افراد یا حتی خورشید.
o پناهگاهها، سردابهای تاریک، یا افراد در حال فرار یا پنهانشدن.
استفاده افراطی از رنگهای تیره و خشن
o غالب بودن مشکی، قهوهای تیره، خاکستری، قرمز تند (نماد خون یا خشونت) و بنفش پررنگ.
o خطوط محکم، فشاری، شکسته و تیز.
o فضای کلی نقاشی تاریک، متراکم و بدون نقاط روشن.
بیشتربخوانید:
تفسیر روانشناختی نقاشی کودکان
حذف عناصر مثبت آشنا
o نبودن خورشید، گلها، درختان سبز، رنگینکمان یا حیوانات دوستداشتنی که قبلا در نقاشیهای کودک حضور داشتند.
نکته بسیار مهم: تفسیر نکنید، گفتوگو کنید!
دیدن این نشانهها به معنای تشخیص قطعی ترس شدید یا آسیب نیست. هر کودک منحصر به فرد است. مهمترین کار شما به عنوان والد یا مربی این است:
- فضای امن برای گفتوگو بسازید: بگذارید کودک بداند هر نقاشیای قابل پذیرش است.
- از خود کودک بپرسید
o «دوست داری درباره نقاشیات برام تعریف کنی؟»
o «این (اشاره به عنصر خاص مثل هواپیما یا خانه خراب) داستانش چیه؟»
o «این آدم کوچولو (یا حیوان) چه احساسی داره؟»
o «تو موقع کشیدن این نقاشی چه احساسی داشتی؟»
- گوش دهید و احساسش را تأیید کنید
o «میبینم که این صحنهها ترسناک به نظر میرسن.»
o «حق داری اگر اخبار جنگ باعث نگرانیت شده.»
o «کشیدن این چیزها گاهی میتونه کمک کنه احساس بهتری پیدا کنیم.» (به جای انکار: «نترس، اینجا که جنگی نیست!»)
- به دنبال «نیاز» پشت نقاشی باشید
o آیا کودک نیاز به اطمینانخاطر دارد؟
o نیاز به درک احساساتش دارد؟
o نیاز دارد امنیت خود را چک کند؟ («ما اینجا در امنیت هستیم»)
- پس از شنیدن، امید و کنترل را تقویت کنید
o پیشنهاد کشیدن یک نقاشی جدید با هم: یک قلعه امن، یک نماد صلح (کبوتر و گل سفید)، یک رنگینکمان بعد از باران.
o تأکید بر مهربانی، کمکرسانی (کشیدن افرادی که به هم کمک میکنند) و امید.
چه زمانی نگرانکنندهتر است و نیاز به توجه ویژه دارد؟
- تکرار مداوم این مضامین در اکثر نقاشیها، بدون تغییر.
- تغییر ناگهانی و چشمگیر در سبک نقاشی (مثلا از شاد و رنگارنگ به تیره و خشن).
- همراهی نقاشی با تغییرات رفتاری مانند: کابوسهای مکرر، شبادراری، پرخاشگری غیرمعمول، انزوا، اضطراب جدایی شدید و مشکلات تمرکز.
در این موارد
- گفتوگوی عمیقتر و حمایت عاطفی قویتر ارائه دهید.
- فضای آرام و قابل پیشبینی در خانه و محیط آموزشی ایجاد کنید.
- محدودیت شدید در مواجهه با اخبار ناراحتکننده اعمال نمایید.
- از یک روانشناس یا مشاور کودک مجرب کمک تخصصی بگیرید. نقاشیها میتوانند ابزار ارزشمندی برای متخصصان در فرآیند درمان باشند.
یادمان باشد: نقاشی کودک درباره جنگ، لزوما بازتاب یک رویداد واقعی نیست، بلکه اغلب بیان احساس ترس، نگرانی و سردرگمی او از چیزی است که میشنود یا درک میکند. با گوش دادن همدلانه و پذیرش بدون قضاوت، به او کمک میکنیم بار این احساسات را سبکتر کند و امنیت را در آغوش هنرش دوباره بیابد.
پیامدهای ترس و اضطراب جنگ بر کودکان: تحلیل جامع آسیبهای جسمی، روانی و اجتماعی
جنگ و درگیریهای مسلحانه اثرات ویرانگری بر سلامت روان و رشد کودکان دارد که فراتر از آسیبهای فیزیکی است. بر اساس مطالعات متعدد، کودکان در معرض جنگ با افزایش ۱۰ برابری خطر ابتلا به اختلالات روانی مواجه هستند. در اینجا به تفصیل به عوارض چندبعدی این پدیده میپردازیم:
مشکلات جسمانی و بیماری
- اختلالات خواب و کابوسهای مکرر: بیش از ۷۹ درصد کودکان مناطق جنگی مانند غزه دچار کابوسهای شبانه میشوند که منجر به خستگی مزمن و اختلال در رشد میگردد.
- تظاهرات روانتنی: سردرد، دلدرد، مشکلات گوارشی و تپش قلب از واکنشهای شایع بدن به استرس جنگ هستند که در ۳۰تا۴۰ درصد کودکان مشاهده میشود.
- تضعیف سیستم ایمنی: استرس مزمن با کاهش ایمنی بدن، کودکان را مستعد بیماریهای عفونی و سوءتغذیه میکند، بهویژه در شرایط کمبود منابع غذایی.
مشکلات زیادی در بهداشت روانی
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD): ۲۲.۷ درصد کودکان جنگزده علائمی مانند فلشبک، اجتناب از محرکهای مرتبط با ترما، و بیشبرانگیختگی را تجربه میکنند. در غزه، ۹۶ درصد کودکان «احساس نزدیکی مرگ» را گزارش کردهاند.
- افسردگی و اضطراب فراگیر: ۱۳.۸ درصد کودکان پناهجو دچار افسردگی بالینی هستند که با احساس ناامیدی و بیپناهی همراه است. ۴۹ درصد کودکان غزه حتی «آرزوی مرگ» داشتهاند.
- تخریب حس امنیت درونی: کودکان در مناطق جنگی توانایی تصور آیندهای امن را از دست میدهند و جهان را محیطی غیرقابل پیشبینی میپندارند.
مشکل در ابراز هیجانات و رفتارهای مناسب اجتماعی
- پرخاشگری و انزوا: ۷۳ درصد کودکان مناطق جنگی رفتارهای تهاجمی نشان میدهند، در حالی که ۷۷ درصد از صحبت درباره تجارب تروماتیک اجتناب میکنند.
- بازگشت به رفتارهای کودکی (Regression): مکیدن شست، شبادراری و وابستگی شدید به والدین از نشانههای شایع در کودکان زیر ۱۰ سال است.
- اختلال در عملکرد تحصیلی: تعطیلی مدارس، کاهش تمرکز و اختلالات حافظه موجب افت آموزشی میشود. در اوکراین، ۵.۷ میلیون کودک از دسترسی به آموزش محروم شدهاند.
عوارض بلندمدت
- چرخه انتقال خشونت: کودکانی که در معرض خشونت جنگی قرار میگیرند، ۳ برابر بیشتر در معرض گرایش به رفتارهای خشونتآمیز در بزرگسالی هستند.
- اختلال در شکلگیری هویت: جدایی از والدین (بهویژه در پناهندگان) و از دست دادن شبکههای اجتماعی پایههای هویتی کودک را متزلزل میکند.
- آسیبپذیری اقتصادی: اختلال در تحصیل و مهارتآموزی، فرصتهای شغلی آینده را محدود کرده و چرخه فقر را تداوم میبخشد.
راهکارهای محافظتی (بر اساس منابع علمی)
- مدیریت مواجهه با اخبار: محدودیت در تماشای اخبار جنگ و استفاده از فیلترهای محتوایی برای کاهش قرارگیری در معرض تصاویر خشونتآمیز.
- بازیهای درمانی
o نقاشی احساسات: استفاده از هنر برای بیان ترسها بدون نیاز به کلام.
o ایجاد «خانه امن»: ساخت پناهگاه نمادین با پتو و بالش برای تقویت حس امنیت.
o عروسکدرمانی: بیان غیرمستقیم احساسات از طریق عروسکها.
- گفتوگوی همدلانه: صحبت با زبان ساده، بدون انکار ترس کودک («میدانم میترسی، طبیعی است») و تأکید بر حضور محافظتی والدین.
- تقویت تابآوری
o برنامه روزانه منظم (غذا، خواب و بازی) برای ایجاد پیشبینیپذیری.
o تمرینهای تنفسی («نفسهای جادویی») برای کاهش اضطراب حاد.
- حمایت تخصصی: مداخله روانشناختی در موارد مشاهده علائم پایدار (بیش از یک ماه) مانند شبادراری یا کابوسهای مکرر.
در ادامه راهکارهای عملی و گامبهگام برای کاهش عوارض ترس و اضطراب ناشی از جنگ بر کودکان ارائه میشود.
مدیریت محیط و فضای رسانهای
- فیلتر اخبار جنگ
o کودکان زیر ۱۰ سال را کاملا از تماشای اخبار جنگ دور نگه دارید.
o برای نوجوانان، حداکثر ۱۰ دقیقه در روز اخبار را با همراهی والدین و با توضیح ساده («این اتفاق در جای دیگری است، ما اینجا ایمن هستیم») نمایش دهید.
- ایجاد «زمان بدون موبایل»: ساعات مشخصی (بهویژه قبل از خواب) را به فضای بدون اخبار اختصاص دهید.
فعالیتهای درمانی مبتنی بر بازی و هنر
(فعالیت، روش اجرا و تأثیر)
نقاشی آزاد تخلیه هیجانات منفی
دادن کاغذ سفید بزرگ و مدادشمعیهای رنگی: «هر احساسی داری رو بکش، مهم نیست شکلش چیه.»
بازی «خانه امن» تقویت حس کنترل و امنیت
ساخت پناهگاه با پتو، بالش و چراغ قوه: «بیا اینجا رو با هم قویترش کنیم!»
عروسکگردانی بیان ترسها بدون مواجهه مستقیم
استفاده از عروسک برای گفتوگوی غیرمستقیم: «به نظرت این عروسک الان چه حسی داره؟ چطور میتونیم بهش کمک کنیم؟»
ساختن «جعبه آرامش» کاهش اضطراب هنگام حملات هراس
جعبهای پر از اشیاء حسی: سنگ صاف، گل خشک و عکس خانواده.
گفتوگوی همدلانه و پاسخ به سوالات سخت
پذیرش ترس بدون انکار
نگویید: «نترس، اینجا جنگی نیست!»
بگویید: «میفهمم که این خبرها ترسناکه. من هم گاهی نگران میشم، اما ما الان در امنیت هستیم.»
- پاسخهای ساده به سوالات
o «چرا مردم میجنگند؟»: «گاهی بزرگترها در حل مشکلاتشان اشتباه میکنند، اما خیلیها هم دارند برای صلح تلاش میکنند.»
o «آیا به ما هم حمله میشه؟»: «ما الان در خانه ایمن هستیم. پلیس، آتشنشانها و پزشکان همیشه از ما محافظت میکنند.»
تقویت تابآوری جسمی و روانی
- برنامه روزانه منظم
o ساعت ثابت خواب / بیداری، وعدههای غذایی و بازی حتی در شرایط بحران.
- تمرینهای تنفسی
o «نفس جادویی»: دم عمیق (۴ ثانیه) / نگهداری (۲ ثانیه) / بازدم آرام (۶ ثانیه).
- فعالیتهای حسی
o بغل گرفتن محکم، ماساژ دست با کرم و جویدن آدامس (برای کاهش تنش عضلانی).
مشارکت در اقدامات مثبت
- کمکهای نمادین
o جمعآوری اسباببازی برای کودکان مناطق جنگی یا کشیدن نقاشیهای امیدبخش با پیام «دوستت داریم.»
- داستانهای قهرمانانه
o خواندن داستانهایی درباره نجاتگران (پزشکان و امدادگران) به جای تمرکز بر خشونت.
شناسایی علائم هشدار و زمان مراجعه به متخصص
در صورت مشاهده هر یک از این موارد برای بیشتر از ۱ ماه:
- کابوسهای مکرر همراه با جیغ زدن در خواب
- شبادراری پس از دوره کنترل مثانه
- پرخاشگری شدید (شکستن وسایل و آسیب به خود یا دیگران)
- انزوای کامل و امتناع از صحبت کردن
مراجعه فوری به روانشناس کودک الزامی است.
نکته طلایی
«کودک نیاز دارد بداند جهان هرچند گاهی ترسناک است، اما همیشه کسانی هستند که از او محافظت کنند.»
تمرکز خود را بر تقویت دلبستگی ایمن بگذارید:
- در آغوش گرفتن روزانه (حداقل ۲۰ دقیقه تماس پوستی)
- گفتن جملات اطمینانبخش: «هر اتفاقی بیفته، کنارت هستم.»
نتیجهگیری
کودکان قربانیان خاموش جنگ هستند که ترس آنها در نقاشیهای تیره، بازیهای تکرارشونده خشونتآمیز و شبادراریهای پایدار متجلی میشود. مطالعات نشان میدهند تا ۴۰۰ میلیون کودک در سه دهه اخیر مستقیما تحت تأثیر جنگ قرار گرفتهاند. با این حال، تابآوری کودکان قابلتقویت است؛ ایجاد «جعبه جادویی» حاوی عکسهای خانوادگی و یادداشتهای امیدبخش، حفظ آغوش امن والدین و دسترسی به خدمات رواناجتماعی میتواند از عمق آسیبها بکاهد. پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت(WHO) بر مداخلات چندسطحی تأکید دارد: از حمایتهای خانوادگی تا سیاستگذاریهای کلان برای احیای مدارس و زیرساختهای اجتماعی.
«کودکان نهتنها قربانیان جنگ هستند، بلکه بهترین امید ما برای شکستن چرخه خشونت میباشند.»
گراسا ماچل، فعال حقوق کودکان.









