سیده معصومه شمس : کارشناس روانشناسی و هنری ؛ عضو انجمن قصهگویی استان البرز
تحریریه زندگی آنلاین : دروغ واژهای است آشنا برای اکثر ما. دروغ به معنای وارونه جلوه دادن حقیقت و واقعیت است. بسیاری از انسانها در زندگی خود دروغ را تجربه کردهاند و بسیاری نه تنها تجربه کردهاند، بلکه به کرات و در موارد مختلف از دروغ استفاده میکنند و در اصطلاح دروغگوهای خوبی هستند. دروغ نیز مانند تمام خصلتهای بد و ناپسند بسیار نکوهش شده است، اما عدهای به راستی با دلایل مختلف دست به این عمل شنی و زشت میزنند و در عوض در مقابل این سوال که چرا دروغ؟! توضیحات مختلفی را عنوان میکنند و سعی در موجه جلوه دادن این عمل میکنند. به هر حال آنچه مسلم است و واقعیت دارد، دروغگویی در دنیای بزرگسالی است که غیرقابلانکار میباشد، ولی همین بزرگترها که به راحتی آب خوردن دروغ میگویند، وقتی از یکی از کودکان دروغ بشنوند، بسیار عصبانی شده و بر او خورده میگیرند. از آنجا که فهم بین واقعیتها و دروغ بسیار مشکل است، فهماندن و آموزش آن به کودکان مستلزم زمان است. دروغگویی در کودکان کوچکتر بیشتر از سر خشنود کردن والدین و یا ناراحت ننمودن آنها به وجود میآید. بچههای کوچک خوب میدانند مادر یا پدر و یا بزرگترها از چه چیزهایی ناراحت و یا از چه چیزهایی خوشحال میشوند. برای همین به هیچ عنوان دوست ندارند که اولیای خود را عصبی و برآشفته ببینند، بلکه ترجیح میدهند با طفره رفتن و یا کتمان واقعیت آنها را از خود راضی نگه دارند. کودک کوچکی که به ابزارهای نجاری پدرش بدون اجازه و مخفیانه دست زده و یکی از آنها را گم و یا خراب کرده است، به چشمان پدر زل میزند و اظهار بیاطلاعی میکند و یا دختر بچهای که اتفاقی دکوری گران قیمت مادر را شکسته است، اینگونه نشان میدهد که حتی روحش از این ماجرا بیخبر است و یا مثالهایی از این دست... .
بیشتربخوانید:
8 رفتار کودک که نباید نادیده بگیرید
دکتر ژان پیاژه، روانشناس تکاملی، اثبات کرده است که بچهها تا حدود 4 سالگی برای رضایت و خوشحالی والدین رفتارهایی را انجام میدهند، مانند نمونههایی که عنوان شد. به هر حال مسئله در اینجا است که بچهها تا حدود 9 ماهگی مرز بین واقعیت و خیال را نمیدانند و درک حقیقت و دروغ برای کودکان نیاز به زمان دارد.
دکتر اپل بی، در مصاحبه با کودکان بسیاری که عمدتا بین 6 تا 9 ساله بودند، متوجه شد که فقط 18 درصد از شش سالهها فرق بین واقعیت و دروغ را فهمیدهاند.
پس از آمار تحقیقی میتواند موضوع خیلی مهمی را برایمان روشن سازد. زمانی که کودک به تشخیص میان واقعیت و تخیلات میپردازد، یاد میگیرد که دروغ، دروغ است، حتی اگر مصلحتی باشد.
در هفت سالگی کودک مفهوم کار خوب و یا بد را درک میکند و این سن سنی است که دروغهایش به خاطر ترس از تنبیه والدینش و یا ترس از مجازات خداوند است. دکتر پیاژه اعتقاد دارد که کودک حدود 11 و یا 12 سالگی متوجه واقعیتها میشود و این نشاندهنده بلوغ کودک میباشد. کودک در این سن میخواهد اعتماد دیگران را به خود جلب کند و نیاز به پذیرفته شدن از طرف جامعه دارد و در واقع آرمانهای کودک و شخصیت کودک اینجا است که شروع به شکلگیری میکند، بنابراین با این توضیحات دروغگویی در سنین مختلف شکلهای به خصوص خودش را دارد و در هر سن دروغگویی متفاوت است.
پس اگر کودک دروغ میگوید به راحتی به او برچسب دروغگویی نچسبانید، بلکه با او متناسب با سن و سالش و بر اساس سطح درک و فهمش رفتار کنید و راهحل مناسب با سنش پیدا نمایید.
چند پیشنهاد برای برخورد درست با کودکان برای جلوگیری از دروغگویی
حقیقت و واقعیت را به کودکان بیاموزید
به کودکان خصوصا کودکان 3 و 4 ساله فرق بین واقعیت و غیر واقعیت را بیاموزید. در شرایط خاص و در مواقع به خصوصی میتوانید به کودکان این تفاوت را آموزش دهید، مثلا در مواقع بازی. در هنگام بازی، موقعیتهایی به وجود میآید که به راحتی میتوان از رویا و واقعیت به بچهها توضیح داد، مثلا در مواقعی که والدین با لباسهای مبدل ادای هیولا و یا شخص خارقالعادهای را درمیآورند، به بچهها تفهیم کنند که این واقعی نیست و فقط یک بازی خیالی انجام میدهند و با آنها در مورد اشخاص و موجوداتی صحبت کنند که واقعی نیستند تا مرز دروغ و واقعیت و تفاوت میان آنها را تشخیص دهند و بدانند که رویاها ممکن است آرزوهای انسان باشند که واقعیت ندارند و فقط در ذهن تصور میشوند، مثل اسب سفید بال دار و یا بتمن و یا لولو که در ادبیات عامیانه ما به کار میروند.
بیشتر بخوانید:
عادت نه گفتن در کودکان و نحوه برخورد با آن
الگوی رفتاری کودکان باشید
بچهها و کودکان دقیقا همانند دوربین فیلمبرداری عمل میکنند. هر چه را که میبینند و میشنوند، ضبط کرده و دقیق همان رفتار را انجام میدهند. مخصوصا از کسانی که آنها را دوست دارند و یا تحت تاثیر آنها باشند. والدین اولین و مهمترین کسانی هستند که کودکان از آنها مو به مو الگوبرداری میکنند. پس شما به عنوان والدین، مسئول رفتار خویش و کودک هستید. پس در به کار گرفتن الفاظ و رفتار متناسب با فرهنگ و هنجارهای اجتماعی رفتار کنید تا کودکان به خوبی فرق بین اشتباه و واقعیت را بیاموزند. وقتی در صف ایستادهاید و به دروغ میگویید خیلی وقت است که آنجا هستید و یا در خانه هستید و به دروغ پشت تلفن به همکار یا دوستانتان میگویید سر کار هستید. یا وقتی پولی پسانداز دارید، اما وقتی کسی از شما درخواست داشته باشد، به دروغ هزار دلیل غیر حقیقی برای توجیه پول ندادن به کار میگیرید، و هزاران رفتار غیر واقعی و دروغین که حتی تصورش را هم نمیکنیم که دروغ است را ناخودآگاه به کودکان آموزش میدهیم. پس الگوی رفتاری مناسبی باشید.
باعث دروغگویی کودک نشوید
اینقدر سختگیر و یا دیکتاتور نباشید که کودک از ترس بخواهد دروغ بگوید. در هنگام کار اشتباه کودک سوال نکنید، بلکه با یک جمله خبری به اصل ماجرا بپردازید، مثلا اگر کودک شیشه شکلات را هنگام برداشتن شکسته است و میگوید گربه یا باد بود، نگویید دروغ نگو، بگویید: «فکر نمیکنم گربه یا باد زورش به این شیشه برسه، به نظرم تو این کار رو کردی!»
بیشتر بخوانید:
8توصیه برای کاهش استرس کودکان
برای راستگویی پاداش بدهید و آن را تقویت کنید
شما باید رفتارهای درست و شایسته کودک مثل راستگویی او را تشویق کنید و او را به رفتارهای پسندیده ترغیب کنید. او را برای راستگوییهایش تشویق کنید، مثلا وقتی کار اشتباهی مرتکب شده، ولی راستش را به شما میگوید، به او بگویید رفتارش عالی است و خوشحالید از اینکه او حقیقت را گفته است و بعد جریمه کار نادرستش را تعیین کنید. برای این کار جدول و یا دفتری تهیه کنید. هر پاسخ راست کودک را در حضورش یادداشت کنید و برای راستگویی به او جایزه بدهید و از پیامدهای دروغگویی برایش صحبت کنید و راستگویی را تقویت نمایید.
برای دروغگویی جریمه مخصوصی در نظر بگیرید
به کودک تفهیم کنید در هر صورت گفتن راست بهتر است و شما از راستگویی کمتر عصبانی میشوید تا زمانی که او مخفی کاری میکند و یا دروغ میگوید و در صورت دروغگویی جریمه و تنبیه او دو برابر خواهد بود، البته در تنبیه این نکات را در نظر داشته باشید که تنبیه آنقدر سخت نباشد که او ترجیح بدهد دروغ بیشتری بگوید. تنبیه مداوم و سخت موجب گریز کودک از تنبیه میشود و او به دروغگویی خواهد پرداخت. در ضمن اول کودک را به خاطر کار اشتباه و رفتار نادرستش تنبیه کنید. بعد به خاطر دروغگویی تنبیه نمایید و علت تمام تنبیه شدنها را به کودک بگویید و به او دقیق توضیح دهید، مثلا اگر تنبیه بی اجازه برداشتن بستنی بوده، دو روز از خوردن بستنی محروم شود، ولی به خاطر دروغگویی، یک هفته محروم شود. در نهایت در صورت دروغگویی مداوم و جدی کودکان با یک متخصص و اهل فن ارتباط بگیرید، زیرا کودکان بزرگتر از ده سال که عادت به این کار دارند، ممکن است دچار مشکلات عاطفی و روانی بسیار جدی شده باشند. ما در مورد دورههای سنی خاص که بچهها دست به دروغگویی میزنند صحبت کردیم، اما اگر کودکی اصلا از این رفتار خود احساس ناراحتی و پشیمانی نمیکند، نمیتوان به سادگی از آن گذشت و باید حتما با یک متخصص مشورت شود.