رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره
دوستی را به فرزندانمان آموزش دهیم!
دوستی چه نیست؟
رابطه ابزاری در یک ارتباط دوستی، هدف نه فقط بر طرف کردن احتیاجات، بلکه «وجود» طرف مقابل است.
به همین دلیل سوءاستفادههای دوستان از هم، شریک جرم ساختن دوستان، حسابگری در دوستی و بهرهکشی از دوست، در واقع دوستی محسوب نمیشوند و چنین رابطهای نیز تنها به شرایط موجود وابسته است و نمیتواند پایدار بماند.
رابطه همصحبتی نیز اغلب با دوستی اشتباه گرفته میشود، هر چند همصحبتی در بین دوستان واقعی هم از اهمیت بالایی برخوردار است و موضوع ارتباطات دوستی همیشه بر سر مسائل عمیق و کلی زندگی نیست.
صحبت کردن شاد و لذتبخش، در دوستی واقعی هم برآورده میشود، اما در بسیاری از موارد و به خصوص در مورد انسانهای تنها، وقتی با دیگری گپی میزنند، خیلی زود از این ارتباط یک رابطه دوستی را نتیجه میگیرند.
هم صحبتی میتواند شرط لازم باشد، چون دوستان و خصوصا دوستان مونث (دخترها و زنها) از طریق گفتگو با هم مرتبط میشوند، اما این شرط به هیچ وجه کافی نیست.
رابطه دیداری
بعضی دیگر گمان میکنند چون شخصی را زیاد میبینند، با او رابطه دوستی دارند، اما واقعیت این است که کمیت دیدار طرفین نسبت به کیفیت آن نقش مهمی بازی نمیکند.
آنچه گروهی را که مرتب یکدیگر را در یک مکان عمومی ملاقات میکنند، کنار هم نگه میدارد، نیاز شخصی هر کدام از آنها برای گپ زدن، گذراندن وقت و تنوع است و نه الزاماً علایق و خواستهها و خصوصیات مشترک بین آنها، آنگونه که بین دوستان وجود دارد.
محکهای دوستی
هدف رابطه
شدت و قدرت یک دوستی بسته به این است که هدف آن رابطه تا چه حد وجود شخص مقابل است، البته منظور ایفای نقش یک قهرمان در دوستی نیست، زیرا بر طرف کردن احتیاجات یکدیگر و دوست داشتن وجود طرف مقابل، در یک ارتباط دوستی با هم وجود دارند و این کاملا طبیعی است.
معنی دوستی، بخشش دائمی و یکطرفه هم نیست، بلکه بخشش و گرفتن، با هم توأم هستند، اما مشکل اینجا است که بعد از بررسی یک ارتباط این نتیجه گرفته شود که بر آوردن نیازهای روزمره در آن، نقش خیلی اصلیتری داشته است تا اینکه هدف آن ارتباط، وجود خود دیگری بوده باشد، مثل ارتباطی که در آن به جز زمان امتحانها، هیچ انگیزهای برای دیدار وجود ندارد.
میزان تعادل در رابطه
شدت یک دوستی، به تعادل نیز بستگی دارد. آیا توجه داشتن به همدیگر، در حال تعادل قرار دارد؟
آیا آن دیگری به همان اندازه که من به او و زندگیش توجه نشان میدهم و مایل به شرکت در آن هستم، به زندگی من علاقه و توجه دارد؟
معمولاً جواب این سؤال را با یک نگاه دقیق در یک گفتگو میتوان به دست آورد.
چه کسی از روی توجه از دیگری در باره اوضاع و احوالش سؤال میکند؟
محک دوری
کیفیت یک رابطه دوستی گاهی با دوری مشخص میشود.
خیلی از مسائل زندگی، در دوری چهره واقعی خود را نشان میدهند و این در مورد دوستی نیز صادق است.
کسی که از نظر مکانی از دیگری دور میشود، میتواند با توجه به آنچه از دوستیشان باقیمانده است بهتر به پاسخ این سؤال برسد که اصولاً در ارتباط آنها، چه چیزهایی وجود داشته است.
حالا که برقراری ارتباط نسبت به گذشته سختتر شده است، قدرتها و ضعفهای ارتباط، خود را بهتر نمایش میدهند.
بعضی، دوستان واقعی خود را تازه میشناسند و بسیاری هم این واقعیت تلخ را تجربه میکنند که قابل جایگزینی بودهاند.
با رفتن آنها، دیگری که چندان هم از سنخ و جنس آنها نیست، جایشان را به راحتی گرفته است.
گفتگو درباره اختلافات
پیش آمدن اختلاف، به یک ارتباط دوستی خوب تعلق دارد و جزئی از آن است.
اما آنچه براي یک ارتباط دوستی خطرساز است، این است که در ذهن دو طرف به دلایل مختلف حس ناگواری نسبت به دیگری به وجود بیاید و کمکم رشد کند، بدون اینکه در مورد آن حرف زده شده و موضوع حل شده باشد.
چنین روندی باعث میشود که در طول زمان، طرفین کمکم از برخورد با یکدیگر اجتناب کنند و ارتباطشان در لیست اولویتهای هم، هر روز بیشتر به سمت پایین حرکت کند.
ما باید به فرزندانمان یاد بدهیم که با دوستانشان بهموقع صحبت و گفتگو کنند و مودبانه، اما جدی ابراز وجود کرده و از آزردگیهایشان صحبت کنند.
سخن آخر
ارتباطهای انسانی ارضاکننده و تکمیلکننده، جزء با ارزشترین چیزهايي هستند که در حیات فردی ما وجود دارند.
کیفیت زندگی و خوشبختی ما به عمق و کیفیت ارتباطمان با شریک زندگی، خانواده، فرزندان و دوستانمان وابسته است.
یک دوست خوب، به طور اتوماتیک یک دوست خوب باقی نمیماند، بلکه برای ادامه یک رابطه دوستی در طول زندگی، نیاز است مرتبا به نهالهای دوستیمان آب و نور بدهیم و از رابطههایمان مراقبت کنیم.
با الهام از مقاله دكتر مارتين هِشت
برگرفته از مجله روانشناسی امروز
بیشتر بخوانید: