اعظم اسلامی مجد
دعوا کردن آنها هیچ ارتباطی با حس عاطفی بین آنها ندارد.
وقتی که کودکان وارد مراحل دیگری از رشد میشوند و نیازهایشان تغییر میکند، مسلما رفتارهایشان نیز عوض میشود و خود به خود بسیاری از این مشکلات و مسائل حل میشوند.
پدر و مادرها وقتی که شاهد و ناظر مجادله و حتی زد و خورد فرزندانشان هستند، به شدت ناراحت میشوند و حتی اغلب کنترل اوضاع را از دست میدهند.
خانهای که همیشه در آن دعوا و نزاع است، خانهای که همیشه در آن دعوا و نزاع است، خانه پراسترسی است و این استرس همه را درگیر خواهد کرد.
دانستن اینکه چگونه و با در پیش گرفتن چه شیوهای میتوان کودکان را تشویق به صلح و آرامش کرد، گام موثری در کنترل جنگ و جدلها میباشد لذا به پدر و مادرها توصیه میکنیم به جای استرس و نگرانیهای بیجا در فکر استفاده از این راهکارها برای کنترل اوضاع و حفظ حریم خانواده، باشند.
چرا خواهر و برادرها دعوا میکنند؟
دلایل متعددی باعث بروز این رفتارها در کودکان یک خانواده میشوند که مهمترین آنها حس حسادت است.
تغییر نیازها، نگرانیها، برخی نارساییها و ناتوانیها، ویژگیها و خصوصیات فردی، الگوبرداری و... از سایر عوامل موثر در این زمینه هستند.
کودکی که به بیماری و یا ناتوانی و مشکلاتی مشابه دچار است، نیاز به توجه و کمک بیشتر از سمت والدین و اطرافیان دارد و همین مساله باعث به وجود آمدن حس حسادت در کودکان دیگر خانواده میشود.
هر کودک، شخصیت و ویژگیهای منحصر به خودش را دارد که بسته به شخصیت مستقل خودش با محیط ارتباط برقرار میکند و با آن سازگاری میکند.
برخی از کودکان خیلی سریع عصبانی میشوند و پرخاش میکنند و عدهای آرام و ریلکس هستند و دیرتر عصبانی میشوند.
الگوبرداری از دیگران مخصوصا والدین عامل مهمی در این زمینه است. اگر والدین مرتبا در حال پرخاشگری و نزاع با یکدیگر باشند، نمیتوان از کودکان انتظار آرام بودن و تهاجمی رفتار نکردن داشت.
بیشک زد و خورد خواهرها و برادرها در محیط خانه، برای هیچکس خوشایند نیست. بسیاری از والدین حتی نمیدانند که در چنین مواقعی باید چکار کنند
. ما به شما چند روش توصیه میکنیم تا با بهرهگیری از این روشها بتوانید آرامش بیشتری را در منزل خود حکمفرما کنید.
کمک کنید تا فرزندانتان رابطه دوستانهتری با هم داشته باشند
شما میتوانید با در پیش گرفتن برخی روشها رابطه عاطفی بین افراد خانوادهتان را محکمتر کنید. مثلا سر میز غذا به نکات مثبت خانواده داشتن و لذت در کنار هم بودن، اشاره کنید جوری که توجه آنها به حرفهای شما جلب شود.
به فرزندان خود بیاموزید که عشق و محبت خود را به یکدیگر نشان دهند. تمرکزتان روی ایجاد رابطههای شادتر و صمیمیتر بین فرزندانتان باشد.
- اگر فرزندانتان بر سر چیزهایی مثل ریموت، کنترل تلویزیون و بازیهای ویدئویی جنگ دارند، برای آنها برنامهریزی کنید مثلا برای هرکدام زمان مشخصی را در نظر بگیرید، اگر باز هم به جنگ کردن ادامه دادند، این بار آن وسیله یا چیزی که به خاطرش با هم جنگ میکنند را بردارید و اجازه استفاده به هیچ کدامشان را ندهید.
- گاهی اوقات لازم است که فرزندانتان مدتی از هم جدا باشند. بنابراین با برنامهریزی زمانهایی را فراهم کنید که از هم جدا هرکدام به انجام فعالیتی بپردازند وقتی که یکی از بچهها به کاری مشغول است، خودتان را با آن دیگری مشغول کنید و برعکس. به این ترتیب بعد از مدتی، روحیه جنگیدن و نزاع کردن در بین فرزندانتان، کاهش مییابد.
- همه چیز در خانواده همیشه نمیتواند به صورت یکسان تقسیمبندی شود. گاهی اوقات یکی از بچهها نیاز به محبت و توجه بیشتری دارد.
اگر قرار باشد شما همیشه به ساز هرکدام به صورت جداگانه برقصید، باید تمام کارهای دیگرتان را رها کنید و فقط در پی جلب رضایت آنها و رفع نیازها و خواستههایشان حرکت کنید.
همیشه همه چیز را نمیتوان به صورت یکسان و عادلانه تقسیم کرد و بدون قسمت کردن نیز کودکان میتوانند شادی کنند و لذت ببرند.
کودکی که به بیماری و یا ناتوانی و مشکلاتی مشابه دچار است، نیاز به توجه و کمک بیشتر از سمت والدین و اطرافیان دارد و همین مساله باعث به وجود آمدن حس حسادت در کودکان دیگر خانواده میشود.
هر کودک، شخصیت و ویژگیهای منحصر به خودش را دارد که بسته به شخصیت مستقل خودش با محیط ارتباط برقرار میکند و با آن سازگاری میکند.
برخی از کودکان خیلی سریع عصبانی میشوند و پرخاشگری میکنند و عدهای آرام و ریلکس هستند و دیرتر عصبانی میشوند.
الگوبرداری از دیگران مخصوصا والدین عامل مهمی در این زمینه است. اگر والدین مرتبا در حال پرخاشگری و نزاع با یکدیگر باشند، نمیتوان از کودکان انتظار آرام بودن و تهاجمی رفتار نکردن داشت.
بیشک زد و خورد خواهرها و برادرها در محیط خانه، برای هیچ کس خوشایند نیست. بسیاری از والدین حتی نمیدانند که در چنین مواقعی باید چکار کنند.
ما به شما چند روش توصیه میکنیم تا با بهرهگیری از این روشها بتوانید آرامش بیشتری را در منزل خود حکمفرما کنید.
- برخی قوانین را در خانه وضع کنید مثلا قوانینی مربوط به محبت کردن و احترام گذاشتن به یکدیگر، گاهی اوقات دور هم بنشینید و درباره این قوانین با هم صحبت کنید.
- در لحظات آرامش فرزندانتان به آنها روشها و شیوههای درست حل مشکلات را بیاموزید.
زمانی که وارد مرحله جنگ و دعوا شدهاند، یاد دادن و آموزش این نکات به فرزندان چندان ثمری نخواهد داشت بلکه باید در زمانی مناسبتر این کار را انجام دهید.
هر مشکلی راهحلی دارد و میتوانید با همفکری هم راهی پیدا کنید که با بهرهگیری از آن مشکل جنگیدن و دعوا کردن بچهها کاهش یابد.
- تفاوتهای بچهها را بپذیرید و هرکدام از فرزندان شما شخصیت جداگانهای دارد و این تفاوتها نباید باعث شوند که به هریک برچسبی بچسبانید و لقبی به او بدهید. باهوش، جذاب، مهربان، وحشی، خروس جنگی و...
فرزندانتان را با ویژگیهای منحصر به فردشان بپذیرید و مشکلات را به شیوههای منطقی حل کنید نه با لقب دادن و اسم گذاشتن.
- مقایسه نکنید. هر کدام از فرزندانتان به خودش حق میدهد به جای آنکه آنها را با هم مقایسه کنید، هدفها و توقعات آنها را مورد ارزیابی قرار دهید.
- احساسات فرزند خود را سرکوب نکنید و آنها را ندیده نگیرید. معمولا این اتفاق در مورد کودکی که بیشتر خشم میکند، بیشتر اتفاق میافتد.
روانشناسان معتقدند که خشم باید تخلیه شود و نباید آن را سرکوب کرد. خشم نیز بخشی از شخصیت و ماهیت ما انسانهاست و گاهی اوقات خشمگین شدن یک امر کاملا طبیعی است.
اینکه موقع خشمگین شدن بچهها و شکایت کردنشان، شما نیز خشمگین شوید و نتوانید رفتارهای خود را کنترل کنید، غیرعادی است.
همیشه نباید توقع داشته باشیم که همه شاد باشند
به دست آوردن رضایت همه اغلب کار بسیار دشواری است.
البته درک این جمله برای کودکان تقریبا غیرممکن است ولی به هرحال برای ما بزرگترها پذیرفتنی است ما نمیتوانیم همیشه در آن واحد رضایت همه را به یک اندازه جلب کنیم.
حتی اگر تمام تلاش خود را کنیم که همه چیز عادلانه تقسیم شود باز هم میزانی نارضایتی در یکی دیده میشود.
در ضمن همیشه مسئولیت حل مشکلات و آرام کردن بچهها با شما نیست پس این نکته را به آنها بگویید که باید خودشان مشکلاتشان را حل کنند و خودشان عدالت را رعایت کنند.