استقلال خود را به فرزندانتان نشان دهید
پدرم به شكار علاقه داشت. مادرم هم سرگرمیهای خودش را داشت. من از همان ابتدا آموختم كه انسانها علایق مختلفی دارند و باید به علایق یكدیگر و اوقاتی كه میخواهند برای خودشان تنها باشند، احترام بگذارند. (زن 41 ساله)
به یكدیگر لقبهای شیرین و دلچسب بدهید
به یاد دارم حتی مواقعی كه پدر و مادرم كمی رابطهشان با هم سرد میشد، باز هم یكدیگر را با القاب و اسمهای شیرین صدا میكردند؛ مثل عزیزم، خوب من، دلبندم و این علاقه عمیق آنها را نشان میداد و بسیاری از مسائل راحت و ساده تمام میشد. (دختر 24 ساله)
كارها و تفریحات خود را با هم تقسیم كنید
پدر و مادر من همیشه در حال كار و تلاش بودند. از صبح تا شب كار میكردند و بعد از بازگشت به خانه با هم غذا میخوردند و به بچهها و امور خانه رسیدگی و لذت تعمیر برخی از وسایل و نظافت خانه را با هم تقسیم میكردند. (مرد 31 ساله)
با یكدیگر یك تیم تشكیل دهید
پدر و مادر من وقت كمی را در كنار هم میگذراندند و معمولا نمیشد آنها را با هم یافت. من از همان كودكی میدانستم كه اگر چیزی از پدر بخواهم و او نه بگوید، حتما مادرم به آن پاسخ مثبت میدهد و برعكس، جواب منفی مادرم حتما جواب مثبت پدرم را در پی داشت. اما من و همسرم بعد از حرفهای بسیاری كه با هم زدیم، نتیجه گرفتیم كه باید با هم یك تیم دو نفره تشكیل دهیم و البته وقت بیشتری را به یكدیگر اختصاص دهیم. (زن 37 ساله)
اول زندگی مشترك، بعد فرزندان
پدر و مادرم به من آموختندكه زندگی مشترك باید همیشه در اولویت باشد و هرگز نباید اجازه دهیم كه مشكلات بچهها روی رابطه با همسرم سایه بیندازد. همچنین، بهترین هدیهای كه میتوانم به فرزندانم هدیه بدهم، یك رابطه شاد و سالم است. حالا من و همسرم بعد از ازدواج دخترمان و دوری از ما، با آنكه تنهاتر شدهایم، ولی همچنان شادیم؛ چرا كه هنوز همدیگر را داریم. (زن 49 ساله)
توجه به همسرتان را هرگز فراموش نكنید
پدر من همیشه مراقب مادرم بود و رفتار شایستهای با او داشت. با اینكه مادرم یك زن كاملا مستقل بود، ولی هر بار كه پدرم در را برایش باز میكرد و یا دسته گلی برایش میفرستاد، رضایت و خوشحالی بسیاری در چهرهاش هویدا میشد. (یك مرد 49 ساله)
برای خواندن بخش اول -والدین هوشمند فرزندان با نشاط- اینجا کلیک کنید.