اشتباهات تربیتی والدین
«اشتباهات تربیتی» برای توصیف افرادی که نمیتوانند به نوجوانان شان کمک کنند تا افراد بزرگسال موفق و شادی شوند، استفاده میشود. آنها در راستای اهدافشان گام بر نمیدارند. این والدین سرشان آنقدر با مسئولیتهای دیگر شلوغ است که نمیتوانند زمانی را صرف آموختن اینکه چگونه والدینی فعال و خوب شوند، کنند، آنها تربیت فرزند را کار بسیار سخت و دشواری میدانند و تصور میکنند که از عهده آنها خارج است یا در بدترین سناریو قرار دارند، آنها والدینی هستند که اصلا به تربیت صحیح اهمیت نمیدهند. با وجودی که امیدواریم همه والدین دستکم تلاش صادقانه خوبی را نثار فرزندانشان کنند، متاسفانه، همیشه اینگونه نیست. ما همچنین دوست داریم دستکم والدینی که در اطرافمان میشناسیم جزء این دسته از والدین نباشند یا خودمان هیچیک از این عادات بد را نداشته باشیم.
اما انسان جایزالخطا است و ما هم ممکن است برخی از این رفتارهای تربیتی بد را داشته باشیم. اما زمانی که اشتباهات ما هدف تربیتی ما را تحت تاثیر قرار میدهد، آن زمان است که عادات تربیتی بد ما واقعا میتواند به یک نوجوان صدمه بزند. خبر خوب این است که اگر متوجه شوید خودتان این اشتباهات و عادات بد را انجام میدهید، میتوانید رفتارتان را تغییر دهید. حتی خبر بهتر این است که اگر چنین کاری کنید نوجوانتان نیز همین کار را خواهد کرد، و شما را الگوی خود قرار میدهد.این کار خودش آموزش مهارت تربیتی جدیدی برای تربیت درست و صحیح است. در اینجا اشتباهات تربیتی بد را بیان میکنیم. امیدواریم که شما جزء این دسته از والدین نباشید و اگر متاسفانه در این دسته جای داشتید حتما خودتان را تغییر دهید.
جیغ كشیدن
داد و فریاد کردن به هیچ وجه. با وجود اینکه قابل درک است که تحت شرایطی ممکن است کنترلمان را از دست بدهیم و صدایمان را بلند کنیم، اما والدینی که تمام مدت در حال داد و فریاد زدن هستند و از جیغ و فریادشان به عنوان تکنیک تربیتی برای محقق کردن قانون و نظم استفاده میکنند در حال استفاده از مهارت تربیتی بدی هستند. نظم و مقررات زمانی که فرزندانمان به نوجوانی میرسد باید کمی تغییر کند، اما همیشه باید شفاف و موثر باشند.
اشتباه تربیتی در مورد فرزندان
اشتباه تربیتی این است كه درگیر زندگی نوجوانتان نشوید. این موضوع فراتر از دانستن این است که فرزندتان کجا و یابا چه کسانی بیرون میرود؛ شما به عنوان والدین یک نوجوان باید بدانید که فرزندتان وقتی بیرون میرود ترجیح میدهد چه کاری انجام دهد. زمانی که والدینی بدانند فرزندشان دوست دارد که بسکتبال بازی کند و برای بازی و مسابقه شبانه بسکتبال به باشگاه میرود، آن والدین فقط با پرسیدن اینکه بازی بسکتبال چطور بود میتوانند در جریان و ارتباط با نوجوانشان قرار بگیرند. آنها میتوانند مکالمهای داشته باشند، که اطمینان و اعتماد نوجوان و رابطهشان را مستحکمتر سازد. والدین میتوانند به نوجوان کمک کنند تا انتخابهای دیگری هم علاوه بر بازی بسکتبال و دیدن یک بازی پیدا کنند. شناخت نوجوانان موقعیت برد- برد را ایجاد میکند که به والدین کمک میکند تا نوجوانانشان را به سمت زندگی رضایت بخش و پرثمری هدایت کنند.
تلاش نکنید که دوست فرزند نوجوانتان باشید
نوجوانان هم سن و سالانی دارند که برایشان دوستان خوبی هستند. آنها نیاز ندارند که ما هم همه همتمان را بگذاریم تا آن بخش از زندگیشان را ارضا کنیم، نوجوانتان آنقدر دوست در کنارش دارد که در صورت نیاز به آنها مراجعه کند. آنها دیگر به دوست نیاز ندارند بلکه آنها والدینی سالم، منطقی و آگاه میخواهند. آنها نیاز دارند تا ما مسئولیت والدین آنها بودن را بپذیریم. این بدین معنی است که ما باید رفتار دوستانهای با آنها داشته باشیم، مهربان، عاشق آنها، منطقی، واقع بین، جدی و قاطع باشیم. این فراتر از این است که یکی از والدین رتبه و شانش را تا حد یک دوست تنزل دهد، که باید جداً از این اشتباه اجتناب کنید. فراموش کردن اینکه فرزندتان هم شرایط خودش را دارد. زندگی ما سرشار از استرس است، کار، مراقبت و رسیدگی به خانه، انجام هر روزه کارهایی که همه شان مسئولیت ما است و بر دوش ما هستند، همه این کارها استرسزا هستند.
در جایگاه والدین ما نباید آنقدر اسیر و درگیر دنیای خودمان شویم که فراموش کنیم فرزندانمان هم برای خودشان مسائلی دارند که در مورد آنها نگران و مضطرب میشوند. شاید زمانی که از فرزندمان میخواهیم میز شام را بچیند برایمان چندان اهمیتی نداشته باشد که او منتظر پیامی از طرف شخص خاصی است، اما این برای آنها مهم است. ممکن است انتظار داشته باشید فرزندتان در زمان مشخصی بخوابد، اما تقصیر آنها نیست که مسابقه آنها با تاخیر انجام شده یا طول کشیده است یا معلم آنها برای شب تکالیف خیلی زیادی تعیین کرده است. این وظیفه آنها است و باید بدان بپردازند. نوجوان شما هم نسبت به سایرین مسئولیت دارد، استرس و نگرانی و چیزها و کارهایی که باید به آنها بپردازد و یا از آنها مراقبت کند، وی را درگیر و مضطرب میکند. هر چند که این موارد به نوجوانان اجازه نمیدهد که هر کاری دلشان میخواهد انجام دهند، اما والدین زمانی که دارند فرزندانشان را از پیچوخم نوجوانی و بلوغ عبور میدهند و هدایت میکنند، حتما باید این موارد را مد نظر داشته باشند.
به نوجوانتان حق انتخاب و تصمیمگیری ندهید.
والدین گاهی باید عقب بمانند و به نوجوانان اجازه دهند تا اشتباهاتی کنند و پیامد آن و راه حل آن را هم ببینند و بیابند؛ اگر ما موقعیت و شرایط را تحت کنترل داشته باشیم، آنها هیچ گاه یاد نمیگیرند که اگر مرتکب خطا و اشتباهی شدند چطور آن را اداره و مدیریت کنند. عقب ماندن و نظاره کردن، به جای رفع و رجوع اشتباهات و مشکلات نوجوانمان در 12 تا 17 سالگی بسیار سادهتر از زمانی است که وی به 19 سالگی رسیده است. بگذارید با عواقب کارها، تصمیمگیریها و اشتباهاتشان مواجه شوند و درسهای ارزشمندی از آنها بیاموزند. کمک به نوجوان تا به عادات خطرناک و مخرب خودش ادامه دهد اشتباه تربیتی بزرگی است. نوجوانان اشتباه میکنند و مواد مخدر، الکل، رفتارهای نادرست آمیزشی، نمرات پایین در مدرسه و غیره از جمله این عادات بد و خطرناک هستند. این رفتارهای خطرناک میتواند در زندگی نوجوان تان تبدیل به مشکلات جدی شود و مانع موفقیت وی در زندگی گردد.
در حالیکه برای والدین نوجوان ضروری است به حریم خصوصی او احترام بگذارند، اما همچنین باید بر آنچه که نوجوان مان انجام میدهد و درگیر آن است، نظارت و کنترل داشته باشیم و بتوانیم به آنها کمک کنیم تا درگیر رفتارهای خطرناک نشوند و از آنها دور بمانند. نوجوان باید در خانه محدودیت داشته باشد. زمانی که به نوجوانتان اجازه میدهید که هر کاری میخواهد بکند، آنها کنترل را در اختیار خواهند گرفت و در طولانی مدت شما دیگر والدین آنها نخواهید بود؛ آنها شما را کنترل خواهند کرد به جای اینکه شما آنها را کنترل کنید. این بدین معنی است که آنها فرصت عالی موفقیت را از دست خواهند داد. تربیت فرزند در هر حال سخت و دشوار است و تربیت یک نوجوان به مراتب مهمتر و سختتر از آن است. و مسئولیت سنگینی به عهده والدین است که بتوانند فرزندشان را به سلامت از بحران نوجوانی و بلوغ عبور دهند و راهی سالم و روشن به سمت زندگی موفق به آنها نشان دهند. در طی این مسیر دشوار و پر فراز و نشیب موفق باشید.