لوسبازی کودکان در میهمانیها
آیا شما دختر یا پسر کوچولویی دارید که موقع خرید کردن در مغازهها آبرویتان را میبرد، و با جیغ و فریاد و کوبیدن خود بر زمین نظر همه را به خود جلب میکند؟
آیا شما کودک لوس و بدقلقی دارید که مدام غر میزند و وقتی به مهمانی میروید، بیشتر لوس و بیادب میشود و شما را جلوی همه عصبانی و ناراحت میکند؟!
متأسفانه والدین زیادی به روانشناسان مراجعه میکنند و از رفتارهای زشت و لوس بازیهای کودکان خود ناله میکنند و میگویند بشدت به تنگ آمدهاند. اگر چه هنوز هم در جهان، تعداد والدینی که نسبت به فرزندان خود تنبیهات خشن و تربیتهای منسوخ شده جسمی یا روانی اعمال میکنند زیاد است، اما این دسته از والدین هم که گرفتار کودکان لوس و بد قلق و آزاردهنده هستند، واقعاً حق دارند شاکی باشند. چون زندگی با افراد لوس و بیادب و غرغر و خیلی سخت است، حتی اگر دختر یا پسر کوچولوی خود ما باشد!
علل بدرفتاری و بد قلقی کودکان
معمولاً کودکان به چند دلیل بدرفتاری و بدقلقی میکنند. ما چهار تا از مهمترین آنها را انتخاب کردهایم و نحوه برخورد با آن را نیز به طور خلاصه توضیح خواهیم داد. این چهار علت عبارتند از:
میخواهم شما را کنترل کنم، پس بدرفتاری میکنم!
این روزها، بچهها به شدت قدرتطلب شدهاند و کارهای عجیب و غریبی میکنند تا موجب ناکامی والدین شوند. در چنین حالتی بهتر است والدین در مقابل رفتارهای کورکورانه آنها عقبنشینی تاکتیکی کنند! چون کودک نسبت به بزرگسال، از رشد فکری کافی و تشخیص صلاح یا غیر صلاح برخوردار نیست و ممکن است برای پیروزی دست به اشتباهی وحشتناک بزند. پس بهتر است والدین چنین کودکانی، قدرت کودکشان را در ظاهر بپذیرند، در ظاهر عقبنشینی کنند و به او فرصت انتخاب مجدد بدهند. برای مثال کودکی را در نظر بگیرید که اتاقش نامرتب و کثیف است و آن را به هیچ وجه مرتب نمیکند و از طرفی برای اثبات قدرت خود حاضر است از هر راهی بر علیه فرمان والدین عمل کند. عقبنشینی در مورد او به این صورت است:
«ببین عزیزم، تو باعث شدی که من تسلیم شوم، میبینم که نمیشود تو را مجبور کرد که اتاقت را مرتب کنی. اگر تو واقعاً نمیخواهی اتاقی مرتب و تمیز داشته باشی، من نمیتوانم مجبورت کنم. جروبحث هم فایدهای ندارد. اگر برایت مهم است که در یک اتاق نامرتب زندگی کنی، خوب، زندگی کن».
برای این که پدر و مادر موفقی باشید، فرزندتان را بفهمید، احساس و خواستههایش را درک کنید، با او ارتباط برقرار کنید و علت رفتارهایش را با حفظ خونسردی، کشف کنید. مراقب باشید که با فرزندان باهوشتان تصنعی رفتار نکنید.
عصبانی هستم، پس بدرفتاری میکنم!
بیشتر پدر و مادرها، در مقابل کودکی که فحش میدهد، یا با عصبانیت و خشونت رفتار میکند گارد منفی میگیرند و متوجه نیستند هرقدر رفتار کودک بدتر باشد، به مهر و محبت بیشتری نیاز دارد و در این حالت، والدین باید قاطع ولی مهربان باشند. حتی بعضی از والدین، برای آن که جلوی کار اشتباه فرزندشان را بگیرند به او فحش میدهند یا او را کتک میزنند، اما این کارها هم به هیچ وجه نتیجه مثبتی ندارد. در چنین حالتی بهتر است هنگام فحش دادن فرزندمان او را تنها بگذاریم و به او بگوییم: «تو عصبانی هستی، میدانم. اما من تو را عصبانی نکردهام، من فقط اجازه ندادم آن کار را انجام دهی. اگر فحش دادن تو را راضی میکند، من جلویت را نمیگیرم، اما مجبور نیستم که بمانم و حرفهایت را بشنوم». به این ترتیب او احساس میکند حرفهای بیمعنایی زده و بدین وسیله به محبت یا توجه نخواهد رسید و بهتدریج سعی میکند رفتار جدیدی را جایگزین کند.
ناتوان یا بیمارم، پس هیچ کاری را به من واگذار نکن!
تمارض، یک حیله قدیمی است که در اکثر خانوادهها پیش میآید. اگر تمارض فرزندمان را بپذیریم در واقع به او پاداش میدهیم و تشویقش میکنیم تا هر وقت تکلیف یا وظیفهای به او محول شد به تمارض پناه ببرد!
برای حل این مشکل، بهترین راه این است که فرض کنیم واقعاً مریض است و مثل یک مریض با او رفتار کنیم و نگذاریم از تلویزیون، کتاب قصه، غذاهایی که دوست دارد یا اسباب بازیهایش استفاده کند، زیرا «مریض» است! اگر با کودکی که تمارض میکند به این شکل رفتار کنید، ظرف یک روز از کار خود پشیمان خواهد شد.
به من توجه کن وگرنه بدرفتاری میکنم!
همه کودکان، طالب جلب توجه بزرگترها، خصوصاً والدین خود هستند و در حالت عادی سعی میکنند با شیرینکاری نظر دیگران را جلب کنند، اما متأسفانه کودکانی که احساس حقارت میکنند، جلوی مهمانها لوس و بیادب میشوند، چون میدانند والدین جلوی مهمانها، و به خاطر حفظ آبرویشان بیشتر به آنها توجه خواهند کرد! در چنین مواردی راه حل این است که نه والدین و نه مهمانها، به رفتار نامطلوب کودک توجه نکنند. در این صورت به رفتار بد او هیچ پاداش (یعنی هیچ خوراک توجهی) ندادهاند و کودک به مرور رفتارش را ترک خواهد کرد.
کودکانی که تصور میکنند موجود بد و شروری هستند (که متأسفانه این تصور نیز از اطرافیان به آنها منتقل میشود) برای جلب توجه دیگران، کارهای غیرمنطقی و حتی احمقانه انجام میدهند. در این حالت هم بهترین روش، بیاعتنایی به بدرفتاری او است، چون در چنین شرایطی اگر به او بخندیم یا پرخاش کنیم، در واقع آنچه را که او خواسته به او دادهایم و رفتار بد را در او تقویت کردهایم. برای مثال وقتی کودکتان با غذایش بازی میکند و چیزی نمیخورد، به او نگویید: «ناهارت را بخور، همه بچهها آرزوی چنین غذایی را دارند و...» چون در این حالت به رفتار بد او توجه کردهاید. به جای این حرفها به او بگویید: «اگر دوست نداری، غذا نخور. الآن بشقابت را برمیدارم و میتوانی بروی بازی کنی. اما باید بدانی تا شام هیچ چیز برای خوردن نیست. تصمیمت را بگیر که میخواهی چکار کنی». با این روش مسئولیت رفتار کودک را به خودش واگذار میکنید. ضمناً پیامد رفتار او نیز به خودش میرسد. البته در این حالت باید مراقب باشید که تا شام چیزی نخورد.
اول درک بعد ادب کردن
همیشه و البته امسال هم اولین توصیه من به والدین این است: قبل از آن که بر رفتار بد، ناشایست و آزار دهنده فرزندتان متمرکز شوید، سعی کنید رفتار و عمیقترین احساسات او را بفهمید تا بتوانید خودتان علت رفتار فرزندتان را کشف کنید و سپس آن علت را برطرف نمایید، نه آن که رفتار فرزندتان را مانند پتک بر سرش بکوبید! اگر هدف کودک را از بدرفتاری بدانید، بر طرف کردن مشکل، به طور باورنکردنی راحتتر میشود. پس برای درک علت بدرفتاری فرزندتان از خود بپرسید او با این رفتار ناراحتکننده قصد دارد به چه چیزی برسد؟ بدین ترتیب تمرکز شما به طور خودکار، بر علت رفتار قرار میگیرد نه ظاهر آن.
ضمناً به این نكته هم دقت داشته باشید كه آنچه باعث ایجاد نوعی رفتار خاص یا ناراحت كننده یا حتی مطلوب در فرزندان ما میشود عمدتاً به رفتار و تربیت خود ما به عنوان پدر یا مادر برمیگردد و در بسیاری موارد این ما هستیم كه باید بینش یا رفتار خود را تغییر دهیم تا رفتار كودكمان اصلاح شود (چیزی كه معمولاً پذیرش آن برای والدین كمی مشكل است). همچنین برخی رفتارهای كودكان با توجه به سن و سال آنها طبیعی است و نباید انتظار داشته باشیم كودك ما مانند خود ما یا افراد بزرگسال رفتار كند.