Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
سه شنبه 6 آذر 1403 - 22:43

15
آذر
مبنای اصول اخلاقی در کودکان

مبنای اصول اخلاقی در کودکان

اگر رفتار کودکان را زیر نظر بگیرید و به گفت‌وگو‌های آنها گوش کنید، موارد ...

اگر رفتار کودکان را زیر نظر بگیرید و به گفت‌وگو‌های آنها گوش کنید، موارد متعددی از درک اخلاقی در حال رشد آنها خواهید یافت. آنها معمولاً در دو سالگی به رفتارهای پرخاشگرانه یا رفتارهایی که ممکن است به کسی صدمه وارد کند، با حالت آماده‌باش واکنش نشان می‌دهند. طولی نمی‌کشد که درباره اعمال خود و دیگران اظهارنظر می‌کنند؛ مثلاً: «من بچه بدی هستم؛ روی دیوار خط کشیدم» یا بعد از کتک خوردن از یک کودک همسال می‌گوید: «علی آدم خوبی نیست».

شکل‌گیری وجدان
این روزها، اغلب پژوهشگران با توجیه فروید در مورد شکل‌گیری وجدان مخالفند. توجه کنید که فروید فرض کرده انضباطی که موجب ترس از تنبیه و از دست دادن محبت والدین می‌شود، کودکان را ترغیب می‌کند به صورت اخلاقی رفتار کنند؛ اما کودکانی که والدین‌شان مرتباً از تهدید، کنترل، دستور یا فشار جسمانی استفاده می‌کنند، معمولاً بعد از صدمه‌زدن به دیگران کمتر احساس گناه می‌کنند. در مورد محبت نکردن (مثلاً زمانی که پدر یا مادر از صحبت کردن با کودک خودداری می‌کند یا عملاً به کودک می‌گوید که او را دوست ندارد)، کودکان اغلب بعد از بدرفتاری، به‌شدت خود را سرزنش می‌کنند. ممکن است آنها فکر کنند که: «من خوب نیستم و هیچ کسی مرا دوست ندارد» این کودکان وقتی که کار خلافی انجام می‌دهند، در نهایت ممکن است با انکار احساس گناه شدید، از خود محافظت کنند. بنابراین آنها وجدان ضعیفی را شکل می‌دهند. در مقابل، نوع خاصی از انضباط به نام القا iduction  به شکل‌گیری وجدان کمک می‌کند. القا عبارت است از نشان‌دادن تأثیر سوء رفتار کودک بر دیگران. به عنوان مثال وقتی به یک مهمانی یا یک مکان عمومی مثل پارک می‌روید، کودک شما در حین بازی مرتب دوستش را اذیت می‌کند، اسباب‌بازی‌اش را می‌گیرد و یا او را هل می‌دهد. شما چه می‌کنید؟ ممکن است مادری به فرزندش بگوید: «اگر تو همچنان او را هل بدهی، زمین می‌خورد و گریه می‌کند» یا: «چون عروسکش را به او پس نمی‌دهی، شدیداً غمگین می‌شود». القا حتی در مورد کودکان دوساله مؤثر واقع می‌شود؛ به شرط آنکه توضیحات آن با توانایی درک کودک متناسب باشد. علت اینکه القا مؤثر واقع می‌شود، این است که می‌تواند کودک را به معیارهای اخلاقی متعهد سازد.
القا چگونه این کار را انجام می‌دهد؟
1- به کودکان می‌گوید چگونه رفتار کنند تا بتوانند این اطلاعات را در موقعیت‌های بعدی به کار ببرند. 2- والدین با نشان دادن تأثیر اعمال کودک بر دیگران، همدلی و همدردی را ترغیب می‌کنند که این خود موجب رفتار نوعدوستانه می‌شود. 3- وقتی که برای تغییر رفتار کودک دلیل می‌آوریم، او ترغیب می‌شود معیارهای اخلاقی را بپذیرد، زیرا عاقلانه هستند. در مقابل، انضباطی که شدیداً به تهدید، تنبیه یا دریغ‌کردن محبت متکی است، کودکان را به قدری مضطرب می‌کند که نمی‌توانند به وضوح فکر کنند چه کاری باید انجام دهند؛ در نتیجه این روش‌ها باعث نمی‌شوند که کودکان قواعد اخلاقی را درونی کنند.

قواعد اخلاقی در کودکان
کودکان تقریباً در اواخر کودکی می‌توانند قواعد اخلاقی متعددی را بیان کنند؛ مثلاً بگویند: «قرار بود بدون پرسیدن، کاری انجام ندهی» یا: «حقیقت را بگو». علاوه بر این، وقتی آنها می‌گویند: «آخرین بار تو اینجا نشستی، حالا نوبت من است» یا: «منصفانه نیست، او بیشتر از من گرفت!»، درباره عدالت استدلال می‌کنند. همه نظریه‌های رشد اخلاقی تصدیق می‌کنند که وجدان در اوایل کودکی به‌تدریج شکل می‌گیرد و اکثر آنها قبول دارند که اصول اخلاقی کودک در ابتدا توسط والدین به صورت بیرونی، کنترل می‌شود و به‌تدریج معیارهای درونی آن را کنترل می‌کنند. افرادی که واقعاً اخلاقی هستند، فقط زمانی که مظاهر قدرت حضور دارند، کار درست انجام نمی‌دهند، بلکه به اصولی درباره رفتار خوب و همدردی معتقدند و در موقعیت‌های گوناگون از آنها پیروی می‌کنند. به عقیده فروید، کودکان پیش‌دبستانی از طریق همانندسازی با والد همجنسی که معیارهای اخلاقی او را می‌پذیرند، فرامن یا وجدان را تشکیل می‌دهند. فروید معتقد بود که اخلاق در پنج تا شش سالگی شکل می‌گیرد.

شكل‌گيري وجدان در كودك

سارا سه‌ساله مشغول بازی در وان خود بود که مقداری آب روی زمین ریخت. مادرش اورا به‌شدت سرزنش کرد و سارا به گریه افتاد. سارا که دختر مضطرب و حساسی بود، به‌قدری ناراحت شد که 10 دقیقه طول کشید تا مادرش او را آرام کند. روز بعد مادر سارا همسایه خود را دید که صبورانه از علی، پسر سه‌ساله‌اش که می‌خواست گل لاله‌ای را در حیاط بچیند، می‌خواهد که به گل‌ها دست نزند.علی که کودک فعال وحادثه‌جویی بود، به تذکر مادرش اعتنایی نکرد. هنگامی که او به گل لاله دیگری چنگ انداخت، مادرش او را گرفت، به او پرخاش کرد و وی را به داخل خانه برد. علی با لگدزدن، ضربه‌زدن و جیغ‌کشیدن فریاد زد: «مرا زمین بگذار، مرا زمین بگذار!»
چه چیزی واکنش‌های بسیار متفاوت سارا و علی را به انضباط راسخ والدین توجیه می‌کند؟
سرشت کودکان بر روش‌های تربیتی که مسؤولیت و اهمیت‌دادن به دیگران را ترغیب می‌کنند، تأثیر می‌گذارد. انضباط ملایم مادر (دلیل‌آوردن، درخواست‌های مؤدبانه، توصیه‌ها و حواسپرتی‌ها) در مورد کودکان کم‌روی دو یا سه‌ساله، شکل‌گیری وجدان در پنج‌سالگی را پیش‌بینی می‌کند.

اضطراب کودکان
وقتی کودک اضطراب اندکی دارد (مثل علی) و روش‌های انضباطی معمول مؤثر واقع نمی‌شوند، رابطه صمیمی با والدین یا مراقبان، راهبردی جایگزین برای شکل‌گیری وجدان است. والدین برای کمک به شکل‌گیری وجدان، باید شیوه‌های فرزندپروری خود را با سرشت فرزندان‌شان متناسب کنند. در مورد سارا تأدیب کلامی آرام، احتمالاً مؤثر واقع می‌شود. در مورد علی، برقراری رابطه گرم و عاطفی، در مواقعی که او رفتار متناسبی نشان می‌دهد، به درونی شدن اصول اخلاقی کمک می‌کند. گرچه والدین علی در مقایسه با والدین سارا باید از انضباط قاطعانه‌تری استفاده کنند، تأکید بر اعمال زور در مورد هر دو کودک، بی‌حاصل است.

انضباط
انضباط شدید، کودکان کم‌رویی مثل سارا که مستعد اضطراب هستند را به راحتی از پای در می‌آورد. انضباط ملایم برای ترغیب این کودکان به درونی کردن پیام‌های والدین، کافی است. اما کودکان تکانشی نظیر علی به مداخله‌های ملایم برای درونی ساختن پیام‌های والدین، پاسخ نمی‌دهند. با این حال، استفاده مکرر از روش‌های زورمدارانه نیز مؤثر واقع نمی‌شود، زیرا این روش‌ها خشم و رنجش را تحریک می‌کنند و اجازه نمی‌دهند کودک پیام‌های والدین را پردازش کند.

 

تعداد بازديد: 689 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز