نیازهای زنان زندانی به حمایتهای چندبخشی در دوران زندان و پس از آزادی از زندان برای کسب تواناییهای لازم برای انطباق با زندگی در جامعه آزاد تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اما در بحث آسیبشناسی زنان زندانی اصل خودِ جرم، نکتهای است که باید به آن پرداخته شود.
اینکه این قشر چه جرمی مرتکب شدهاند و برای چه خلافی در زندان هستند.
جمعی از خانمهایی که در زندان هستند ممکن است با توجه به نوع شخصیت و ظرفیتشان برای مثال ممکن است آنسوشیال یا ضداجتماعی باشند.
این افراد آزاد شدنشان غیرازاین نیست که دوباره به همان کار قبلیشان برگردند.
اگر بدون درمان آزاد میشوند چون کانونی در خانواده برایشان وجود ندارد، دوباره وارد سطح جامعه میشوند و همان مشکلاتی که از قبل داشتند را دنبال میکنند و ادامه میدهند، اگر بازپروری نشوند.
کارآموزی زندانیان زن
آن چیزی که بیش از همه میتواند به این خانمها کمک کند، استفاده از سیستم مددکاری و کارآموزی است.
یعنی اینکه این افراد در مدتی که در زندان هستند بتوانند برای مستقل زندگی کردن یک کسبوکار و یک پیشهای را فرابگیرند، یک مهارتی را یاد بگیرند که اگر باز از خانه بیرون آمدند دچار این مشکل نشوند که ندانند که درآمدشان را باید از کجا تأمین کنند و دوباره وارد همان بازی قبلی شوند.
زنان به لحاظ تفاوتهای بیولوژیک، روانشناختی و اجتماعی که با مردان دارند در زندگی با مسائلی مواجه هستند که در برخی موارد متفاوت با مردان است.
حتی وقتی زنی مرتکب جرمی میشود اگرچه قانون برای او مجازات یکسانی با مردی که همان جرم را انجام داده، در نظر میگیرد و در اینجا ممیزه جنسیتی وجود ندارد اما به جهت تفاوتهای ذکرشده میان زنان و مردان، در برخی موارد نیاز است که در وضع قانون یا اجرای آن و همچنین در ارائه تسهیلات و خدمات ویژه مجرمان توجهات خاصی به زنان صورت گیرد.
از آنجاییکه خانوادههای زندانیان در معرض مشکلات و آسیبهای متعددی هستند لازم است که نهادهای مختلف ازجمله بهزیستی و انجمن حمایت از زندانیان خدماتی را به آنها ارائه دهند تا از شدت آسیبها و مشکلاتشان کاسته شود. بخشی از اقداماتی که برای کمک به خانواده زندانیان انجام میگیرد شامل کمکهای مالی است که در بودجه سالانه کشور نیز مبالغی به این منظور اختصاص داده میشود.
این کمکها در سه دستهبندی توانمندسازی خانوادهها درزمینه سلامت، توانمندسازی اقتصادی خانوادهها و برگزاری کلاسهای توجیهی و توانمندسازی معنوی قابل دستهبندی است.
همانطور که مشخص است زنان در مقایسه با مردان با مشکلات بیشتری وارد زندان میشوند و در دوران زندان نیز با مشکلات بیشتری دستوپنجه نرم میکنند.
از این موارد میتوان این نتیجه را گرفت که زنان با مشکلات بیشتری نیز محیط زندان را ترک خواهند کرد.
مشکلاتی که اگر تمهیداتی برای آن اندیشیده نشود بهاحتمالزیاد بازگشت دوباره آنان به محیط زندان را تضمین کنند.
بخشی از عدم توجه را باید در ناشناخته بودن چنین مشکلاتی و درعینحال نسبت کم زندانیان زن میتوان جستوجو کرد.
از سویی باید توجه داشت طرحهایی نظیر مجازاتهای جایگزین حبس بهگونهای مورد تصویب و اجرا قرار بگیرند که کمترین معایب را برای زنان و جامعه به همراه داشته باشند.
هرچند در دولت یازدهم شهیندخت مولاوردی؛ معاون وقت رئیسجمهور در امور زنان و خانواده اعلام کرد در لایحهای که قوه قضائیه در رابطه با ساماندهی و مجازاتهای جایگزین حبس دارد معاونت امور زنان و خانواده نیز پیشنهادات خود را اعلام کرده و دستگاه قضا آنها را پذیرفته است.
البته، جزئیاتی در این رابطه مطرح نشد و بهمنماه سال گذشته اصغر جهانگیر؛ رئیس سازمان زندانها اعلام کرد اگر طبق قانون تسهیلات و ارفاقاتی برای زنان لحاظ و ملاحظاتی ابلاغ شود، در زندانها عملیاتی خواهد شد اما اگر قانون اصلاح نشود، این پیشنهاد بههیچوجه عملیاتی نخواهد بود.
در حال حاضر نیز پس از گذشت قریب به یک سال از این اظهارنظر، خبر دیگری از مجازاتهای جایگزین حبس زنان نشد.
توجه به علت اصلی جرم
ما باید در این قضایا به این نکته که علت اصلی ارتکاب جرم این افراد چه بوده است خیلی اهمیت بدهیم و بعد با یک کارشناسی دقیق متشکل از روانپزشک، آسیبشناس، جامعهشناس، روانشناس یا جرمشناس اجتماعی باشد، مشکلشان را تشخیص داد.
اگر که مشکلشان، مشکل اخلاقی یا اختلال شخصیت است به نظر میرسد که اینها باید در محیطهای کارآموزی و کسب و مهارتهای زندگی و تغییرات رفتاری جای عمل داشته باشند نه اینکه به سطح خانواده برگردند و مفاسد قبلی را پیگیری کنند و دوباره وارد جامعه شوند که در این صورت آش همان است و کاسه همان.
اما اگر در سطح حقوقی به این مسئله نگاه کنیم قضیه فرق میکند.
برای مثال به خاطر تصادف یا به خاطر اختلافات مالی یا چکهای برگشتخورده یا مسائلی که بههرحال ربطی به شخصیت آدمها ندارد، یعنی مسئله شخصی و روانی نیست و به دلیل این موارد در زندان هستند طبیعتاً باید برای آزادی آنها تلاش و کوشش کنیم.
چونکه مجموعه شرایط خانواده معمولاً بدون حضور مادر گرانیگاه خودش را از دست میدهد و دیگر آن خانواده ثبات ندارد و در این زمینه لازم است که تلاشهایی صورت بگیرد چراکه نقش پدر هرچند که در خانواده مهم است اما بهصورت گرانیگاهی نیست و بیشتر نقش حمایتی دارد. بنابراین حضور مادر در خانواده از الزاماتی است که باید به آن توجه خاصی مبذول داشت.
سازمان زندانها تسهیلاتی که در این زمینه میتواند قائل شود، ملاقات با خانواده، مرخصیهای کوتاهمدت یا استفاده از مددکاری. در این زمینه مهمترین سازمانی که میتواند به زندانها کمک کند، سازمان بهزیستی است.
این سازمان میتواند مددکار در اختیار سازمان زندانها قرار دهد و مشکلات خانوادهها را بهطور دقیق موردبررسی قرار دهند و زمانی بیشتری را برای این افراد و این خانوادهها بگیرند.
برای افراد کار در تولیدیها یا در خود زندان یا درجاهای دیگری که امکانش هست بهگونهای که درآمدشان به خانواده برسد و درنهایت زمان ملاقات و بازپروری را بیشتر کنند.
گام اصلی مددکاری است
اما گام اصلی مددکاری و بررسی وضعیت این افراد است.
گام دوم هم این است که به آنها یک حرفه یاد بدهند و کارآموزیهای لازم را بگذرانند تا به آن مهارتهای اجتماعی که لازم است، دست یابند.
در این زمینه انواع و اقسام کارهایی وجود دارد به شرطی که بتوانند سرمایه مقتضی و مختصر را در اختیار آنها قرار دهند.
کارهایی از جمله قالیبافی، آرایشگری، خیاطی و هر حرفهای که برای بازپروری لازم باشد به افراد آموزش دهند.
در این راستا مؤسسات کارآموزی و انجمنهای فنی و حرفهای اینها خودشان امکانات اولیه را در اختیارشان قرار میدهند و به آنها میگویند که چهکارهایی را باید انجام دهند.
همچنین در این زمینه نهادهای عمومی مانند خیریهها و سازمانهای مردمنهاد میتوانند در حرفهآموزی به این قشر کمک کنند.