Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1403 - 15:30

15
شهریور
زن در قرآن: همسران پیامبر اسلام (ص) (بخش دوم)

زن در قرآن: همسران پیامبر اسلام (ص) (بخش دوم)

اساساً نگاه کلی آن حضرت به مقوله ازدواج چه بود و به چه دلیل و برای رسیدن به چه هدفی دست به ازدواج‌های متعدد یازید؟ مورخان و مفسران مسلمان در تعداد همسران پیامبر قول واحدی ندارند.

دکتر حسین رهنمایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

 

در بخش پیشین به پرسشی پیرامون چگونگی و فلسفه ازدواج اول پیامبر اکرم (ص) پرداختیم.

همان‌گونه که ملاحظه نمودید، با توجه به زمان، زمینه و چگونگی این ازدواج تصور هوس‌بازی و زنبارگی در مورد پیامبر منطقاً قابل‌قبول نیست.

اکنون سؤال مذکور را به ازدواج‌های بعدی آن حضرت تسری می‌دهیم تا ببینیم آیا ازدواج‌های بعدی پیامبر از نظر فلسفه و علت با ازدواج اول تفاوت ماهوی داشتند یا خیر؟

و اساساً نگاه کلی آن حضرت به مقوله ازدواج چه بود و به چه دلیل و برای رسیدن به چه هدفی دست به ازدواج‌های متعدد یازید؟

مورخان و مفسران مسلمان در تعداد همسران پیامبر قول واحدی ندارند.

علت این اختلاف ایرادات سندی و متنی در مورد منابع تاریخی، تشابه اسمی برخی از زنان به یکدیگر و پاره‌ای ابهامات دیگر است.

گروهی از محققان تعداد ازدواج‌های بعد از خدیجه را 10 مورد، برخی 11 و تعدادی بر عدد 13 تأکید داشته‌اند.

منابع تاریخی مهریه زنان پیامبر به جزام حبیبه را برابر 400 یا 500 درهم ذکر کرده‌اند مهریه‌ام حبیبه چهارصد دینار بود که از سوی نجاشی پادشاه حبشه پرداخت‌شده بود و پیامبر چیزی پرداخت نکرد[1].

از میان نام‌های ذکرشده دو نفر (خدیجه و زینب بنت خزیمه) پیش از پیامبر دیده از جهان فرو بستند. بنابراین 9 نفر در زمان رحلت آن حضرت در قید حیات بودند.

در این بخش به بررسی ماجرای ازدواج و زندگی 8 نفر از همسران پیامبر (زینب دختر خزیمه، سوده دختر زمعه، حفصه دختر عمر، ام سلمه، جویریه دختر حارث، صفیه دختر حی بن اخطب، ام حبیبه دختر ابوسفیان، میمونه دختر حارث) خواهیم پرداخت.

به خواست خدا در بخش بعد درباره بقیه همسران پیامبر (ماریه، عایشه و زینب) که ازدواجشان بیش از بقیه زنان هدف انتقاد منتقدان و مخالفان اسلام واقع‌ شده است خواهیم پرداخت.

هدف از بررسی تک‌تک ازدواج‌ها دریافت فلسفه ازدواج از نگاه پیامبر (ص) است.

  • زینب دختر خزیمه

 زینب در جاهلیت از زنان بزرگوار و بافضیلت بود، او را «ام المساکین» می‌گفتند، زیرا به فقرا و مساکین نیکی و مهربانی زیادی می‌نمود.

پس از شهادت عبدالله بن جحش همسر اول زینب، که از شهدای احد بود وی از نظر اقتصادی دچار مشکلاتی شد از همین روی پیامبر جهت حمایت از او و حفظ ا آبرو و موقعیتش با وی ازدواج کرد. این زندگی مدت زیادی نپائید.

هنوز چند ماهی نگذشته بود که زینب بر اثر بیماری دار فانی را وداع نمود. وی در بقیع به خاک سپرده شد.

  • سوده دختر زمعه

حدود یک سال بعد از وفات خدیجه پیغمبر سوده دختر «زمعه» را به عقد نکاح خود درآورد.

سوده زن باایمانی بود که پیش از آن به دلیل سخت‌گیری کفار قریش به همراه همسر خود سکران بن عمرو به حبشه هجرت کرده بود.

او در آنجا همسر خویش را از دست داد از آن‌ پس آخرین تکیه‌گاه خود را نیز از دست داد.

اگر به میان قبیله خود بازمی‌گشت، بدون تردید مورد آزار و احیاناً کشته شدن قرار گرفته یا وی را مجبور به بازگشت از اسلام می‌نمودند.

از سوی دیگر زندگی بدون این‌که سایه مردی بر سر داشته باشد با سختی‌های فراوان روبرو بود.

پس‌ازآنکه پیامبر (ص) از وضع او آگاهی یافت وی را به عقد خویش درآورد تا هم وی را از حمایت مالی نماید و هم از مجاهدات همسرش سکران بن عمر که در غربت از دنیا رفت قدردانی کند و به مؤمنین بیاموزاند که نسبت به سرنوشت همگنان خویش بی‌تفاوت نباشند و عهده‌دار حل مشکلات همدیگر باشند.

سوده در آخرین سال خلافت خلیفه دوم از دنیا رفت [2].

  • حفصه دختر عمر

حفصه دختر عمر بن خطاب خلیفه دوم است. او در سال پنجم پیش از بعثت به دنیا آمد.

وی در سال‌های حضور پیامبر در مکه مسلمان شد و پس از چندی به دلیل فشار و آزار مشرکان قریش به همراه همسرش خنیس بن حذافه که او هم مسلمان شده بود به مدینه هجرت کرد.

چندی بعد خنیس به دلیل بیماری درگذشت.

حفصه پس از مرگ شوهرش، در  سال سوم هجری، به همسری پیامبر اکرم (ص) درآمد. او به توصیه نقل پیامبر اکرم (ص) خواندن و نوشتن آموخت.

بنا به نظر اکثر مفسرین آیات ابتدایی سوره تحریم درباره حفصه و عایشه نازل شد.

در این آیات خداوند رفتار خیانت بار دو تن از زنان پیامبر را مورد مذمت قرار داد همچنین از این‌که پیامبر به خاطر رضایت خاطر همسران خود حلال خدا را بر خود حرام کرده است نیز انتقاد شده است.

در این باب روایات زیادی نقل‌شده است.

خلاصه آن‌ها این است که روزی حَفْصه با اجازه رسول خدا (ص) به خانه پدرش رفت. هنگامی‌که به خانه بازگشت متوجه خلوت پیامبر با ماریه در حجره خود شد.

او که به خشم آمده بود پیامبر را مذمت کرد که چرا در حجره من با کنیزی خلوت کردی و آبروی مرا نزد زنانت بردی.

پیامبر (ص) برای خشنودی او ماریه را بر خود حرام کرد و از او خواست تا این خبر را پنهان دارد. ولی حفصه عائشه را از ماجرا آگاه نمود.

آن دو نیز با هم علیه رسول خدا دست‌به‌یکی شدند تا وی را آزار دهند اما خداوند پیامبر را از توطئه آن‌ها آگاه نمود.

عده دیگرى از مفسرین معتقدند، زینب، یکى از زنان پیامبر عسل مطبوعی داشت، پیامبر هرگاه برای خوردن صبحانه به اتاق او می‌رفت بیش از بقیه درنگ می‌کرد.

این کار بر عائشه و حفصه گران آمد لذا با یکدیگر و سایر زنان توطئه‌چینى کردند تا نظر پیامبر را نسبت به عسل و صاحب عسل تغییر دهند لذا قرار گذاشتند هرگاه پیامبر نزد آنان بیاید، به او بگویند که دهنت بوى بد می‌دهد.

پیامبر تحت تأثیر فضاسازی زنان خویش خوردن عسل زینب را بر خویش حرام نمود. و این باعث نزول آیات ابتدائی سوره تحریم شد.[3]

به هر ترتیب ماحصل داستان این می‌شود که دو نفر از همسران پیامبر که به‌احتمال نزدیک به‌یقین حفصه و عایشه بوده‌اند باعث رنجش پیامبر و تحریم امر حلال بر او گشتند.

طبق مفاد آیات مذکور خداوند پیامبرش را از دسیسه‌چینی زنانش باخبر ساخت.

پیامبر بخشی از آنچه می‌دانست را به آن دو گفت و بخشی را همچنان مخفی نگاه داشت. آن دو از مطلع شدن پیامبر از دسیسه مخفی خود شگفت‌زده شدند.

در این میان بگومگوهای دیگری در میان پیامبر و همسرانش ردوبدل شد که باعث آزردگی ایشان گشت تا جایی آن حضرت مدتی از آن دو نفر کناره گرفت آن دو نیز سخن از جدایی و طلاق به میان آوردند.

در نهایت خداوند این دو نفر را به توبه و دلجویی از رسول خدا فراخواند:

اگر [شما دو زن‌] به درگاه خدا توبه كنيد [بهتر است‌]، واقعاً دل‌هایتان انحراف پیداکرده است. و اگر عليه او به يكديگر كمك كنيد، در حقيقت، خدا خودسرپرست اوست، و جبرئيل و صالح مؤمنان [نيز ياور اويند] و گذشته از اين، فرشتگان [هم] پشتيبان [او] خواهند بود.

اگر پيامبر، شمارا طلاق گويد، اميد است پروردگارش همسرانى بهتر از شما: مسلمان، مؤمن، فرمان‌بر، توبه‌کار، عابد، روزه‌دار، بيوه و دوشيزه به او عوض دهد. (تحریم،3-5)

درباره آیات سوره تحریم و شأن نزول آیات آن در بخش‌های بعدی باز سخن خواهیم گفت.

اتفاق دیگری که حفصه در آن نقش داشت نگاه‌داری نسخه مکتوب قرآن در خانه خویش بود.

این موضع به دوره خلافت پدر حفصه، خلیفه دوم بازمی‌گردد جمع‌آوری قران بود. عمر، نسخه جمع‌آوری‌شده قران که در زمان ابوبکر تهیه‌شده بود را به امانت نزد دخترش حفصه گذاشت.

این نسخه در خانه حفصه باقی بود تا اینکه عثمان تصمیم به تنظیم قرائات قرآن گرفت. مبنای عمل خلیفه سوم همان نسخه‌ای بود که نزد حفصه بود.

او نیز پس از اتمام کار، صحیفه را به حفصه بازگرداند. هنگامی‌که حفصه از خروج عایشه بر ضد امام علی آگاه شد تصمیم گرفت به وی ملحق شود اما برادرش او را از این تصمیم منصرف ساخت [4] بااین‌حال وی قلباً طرفدار عایشه باقی ماند[5].

حفصه در سال ۴۵ هجری  روی در نقاب خاک کشید. [6]

مروان بن حکم، که در آن هنگام امیر مدینه بود، بر جنازه وی نماز خواند  و او را در بقیع به خاک سپرد[7].

  • ام سلمه

نام اصلی وی هند دختر ابی امیه مخزومی است. وی در سال‌های نخست بعثت پیامبر به همراه همسرش عبدالله بن عبدالاسد مخزومی به اسلام درآمد. و به دلیل آزار فراوان قریش مجبور به هجرت به حبشه و سپس به مدینه شد.

روایات مربوط به سفیران قریش در حبشه و مناظرات ایشان با جعفر بن ابی‌طالب در حضور نجاشی پادشاه حبشه از طریق ام سلمه نقل‌شده است. عبدالله در جنگ احد مجروح و پس از مدتی از دنیا رفت.

ام سلمه که از مهاجرین بود پس از مرگ عبدالله تنها شد و روزگار سختی را فراروی خود می‌دید.

با این‌حال وقتی پیامبر به وی پیشنهاد ازدواج داد به علت داشتن فرزندان وسن بالا امتناع كرد اما به سفارش فرزندش سلمه حاضر به ازدواج با پیامبر شد.

امام صادق (ع)، ام سلمه را پس از خدیجه (س)، بافضیلت‌ترین زن پیامبر (ص) دانسته است.

فضایل وی در حدی بود که برخی از مورخان وی را موردحسادت عایشه  دانسته‌اند. [8]

  • جویریه دختر حارث

نام اصلی وی برّه بود او دختر حارث بن ابی ضرار، رئیس قبیله بنی المصطلق بود. همسر اول او مسافع بن صفوان بود.

در شعبان سال ششم هجری،  پیامبر (ص) خبر یافت که بنی‌المصطلق آماده جنگ برعلیه مسلمین شده‌اند.

پیامبر به همراه سپاه اسلام به سویشان حرکت کرد و در منطقه‌ای به نام «مُرَیسیع» با آن‌ها روبرو شد.

مسلمانان به دستور پیامبر ابتدا آنان را به اسلام دعوت کردند، اما سپاهیان بنی المصطلق از پذیرش اسلام روی برتافتند و با مسلمین درگیر جنگ شدند.

این جنگ با شکست بنی المصطلق و اسارت تعدای از ایشان خاتمه یافت. ازجمله این اسراء، برّه دختر رئیس قبیله بود.

در آن دوران بودجه دولتی و مکانی برای نگاهداری اسیران وجود نداشت وطبق رسم آن زمان اسیران بین نیروهای رزمنده تقسیم می‌شدند تا تحت مراقبت و نگاهداری ایشان قرار بگیرند.

آن‌ها مخیر بودند که اسیر مذکور را نزد خود نگاه­دارند ویا در صورت صلاحدید رایگان یا در مقابل دریافت فدیه او را آزاد کنند. برّه در سهم ثابت بن قیس بن شمّاس و پسرعمویش قرار گرفت. ‌ 

آن‌ها با او قرار گذاشتند که با پرداخت هفت مثقال طلا می‌تواند خود را آزاد کند. ‌برّه با وساطت یکی از صحابه نزد پیامبر آمد، برای پرداخت مبلغ مذکور، از حضرت طلب کمک کرد؛ پیامبر (ص) فرمود: «کاری بهتر از این هم هست» پرسید: «چه‌کاری؟» فرمود: «تعهدی که کردی می‌پردازم و تو را به همسری برمی‌گزینم»، برّه قبول کرد.

پیامبر مبلغ فدیه را پرداخت و او را آزاد نمود سپس از وی خواستگاری نمود، برّه پذیرفت و همسر پیامبر شد. برّه به معنای حلقه در بینی و کنایه از زن زیبایی است که همسر خود را دربند می‌آورد، پیامبر این اسم را خوش نمی‌داشت لذا نام او را به جویریه (مصغّر جاریه) تغییر داد.

او نیز همچون دیگر همسران پیامبر، ملقب به‌ ام المؤمنین شد.

با انتشار خبر آزاد شدن دختر رئیس قبیله و خویشاوندی او با پیامبر، مردم مدینه با این استدلال که این اسرا اکنون از بستگان پیامبر هستند همه اسیران بنی المصطلق را آزاد کردند.

تعدادی از اسرای آزادشده مسلمان شدند و سوگند خوردند زین پس در سپاه مسلمین بجنگند.

مدت‌ها بعد حارث، پدر جویریه، برای پرداخت فدیه دخترش، به همراه شترانی چند، رهسپار مدینه شد؛ در میانه راه دوتا از شتران را درجایی مخفی کرد و سپس با بقیه شتران، نزد رسول خدا (ص) آمد و ضمن پیشکش هدایای خود، درخواست استرداد دخترش را نمود.

پیامبر فرمود: «پس کجایند آن دو شتری که در فلان دره مخفی کرده‌ای؟» حارث و پسرانش با شنیدن این سخن، مسلمان شدند. آنگاه پیامبر جویریه را نزد خود طلبید و از وی خواست بین ماندن پیش پیامبر و رفتن با پدر به قبیله یکی را انتخاب کند.

جویریه اما اقامت وزندگی نزد رسول خدا را بر همراهی خانواده قبلی خود ترجیح داد.

برخی از مفسرین جویریه را از کسانی می‌دانند که پس از نزول‌ آیه ۵۱ سوره احزاب‌، که‌ در آن خداوند پیامبر را در طلاق‌ همسرانش ‌مخیر کرد، پیامبر از ایشان کناره‌گیری‌ نمود.

جویریه پنج یا شش سال با رسول خدا (ص) زندگی کرد؛  متأسفانه منابع تاریخی اطلاعات زیادی از زندگی او نقل نکرده‌اند.

وی از پیامبر صاحب فرزند نشد و پس از رحلت ایشان باکسی ازدواج نکرد و نهایتاً در سال ۵۶ ق، در زمان خلافت معاویه در مدینه درگذشت. مدفن وی در قبرستان بقیع است. [9]

6- صفیّه دخترحییّ بن اخطب از بزرگان یهود و رئیس قبیله بنی نضیر بود. با ظهور اسلام و هجرت پیامبر خدا به مدینه اندک‌اندک بین قبیله او با پیامبر تعارضاتی پدید آمد.

این تعارضات و اختلافات نهایتاً باعث دشمنی میان ایشان مسلمین شد و نهایتاً کار ایشان به جنگ کشیده شد. جنگ به شکست یهودیان و الزام ایشان به خروج از مدینه انجامید.

عده‌ای از سران بنی‌نضیر ازجمله حیی بن اخطب، کنانه بن ربیع و دیگران به خیبر پناه بردند و در قلعه‌های آنجا ساکن شدند.

مدتی بعد بین یهودیان خیبر و پیامبر نیز جنگ سختی درگرفت که به شکست یهودیان و فتح قلعه‌های خیبر منتهی شد.

در این جنگ کنانه ابن ربیع شوهر صفیه کشته شد و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان گشت. در جریان فتح قلعه عده‌ای از زنان ازجمله صفیه به اسارت گرفته شدند.

یکی از یاران پیامبر که مأمور انتقال صفیه و زنی دیگر بود آن‌ها را از کنار اجساد کشته‌شدگانشان عبور داد.

پیامبر که از جریان آگاه شد صحابی مذکور را توبیخ کرد و گفت: «مگر مهر و عاطفه از دل تو رخت بربسته که این دو زن را از کنار اجساد عزیزان خود عبور دادی»؟

سپس از جای برخاست و عبا بر سر «صفیه» افکند و برای استراحت او نقطه‌ای را معین کرد، و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که محمد او را برای خود برگزیده است.

صفیه به پیشنهاد رسول خدا (ص) مسلمان شد و از اسارت رهایی یافت. در پی آن به عقد حضرت درآمد و ازآن‌پس او نیز چون سایر زنان پیامبر مأمور به رعایت حجاب گردید.

گزارش‌هایی از آزار برخی از همسران پیامبر نسبت به او در منابع آمده است.

از جمله روزی پیامبر از علت گریه او پرسید: وی در پاسخ گفت دو تن از همسرانت مرا آزرده‌اند، آنان می‌گویند ما از صفیه برتریم چون همسر و دخترعموی رسول خدا هستیم.

پیامبر به او فرمود: چرا نگفتی پدر من هارون، عمویم موسی و شوهرم محمد است. [10]

صفیه تا آخر عمر پیامبر در کنار وی زیست. او در بیماری وفات رسول خدا به‌شدت محزون بود و می‌گفت: «ای رسول خدا به خدا سوگند دوست می‌دارم بیماری تو بر جان من وارد شود و تو سالم شوی» [11]

 او در سال سی‌وپنج هجری و در پی محاصره خانه خلیفه سوم به کمک وی شتافت و از خانه خود تا خانه خلیفه معبری گشود تا به وی و همراهانش آب و غذا برساند.

صفیه در سال پنجاه هجری در مدینه درگذشت؛ سعید بن عاص بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

7- امّ حبیبه دختر ابوسفیان

ام‌حبیبه دختر ابوسفیان، دشمن سرسخت پیامبر بود. وی علیرغم مخالفت شدید پدرش به همراه همسرش عبدالله بن جحش مسلمان شد و به حبشه مهاجرت کرد.

عبدالله در حبشه براثر تبلیغات مسیحیان از آیین اسلام دست کشید و به دین مسیحیت گروید و در همان‌جا از دنیا رفت. 

بدین ترتیب ام حبیبه بی‌سرپرست شد وقتی این خبر به پیامبر رسید کسی را به حبشه فرستاد تا وی را به مدینه بیاورد.

پس از انتقال به مدینه به عقد پیامبر درآمد.

ازدواج پیامبر با ام حبیبه باعث شد تا آن حضرت به‌عنوان خویشاوند ابوسفیان ابزاری جهت کاهش خشونت بین مسلمانان و مشرکان در دست داشته باشد و بدین ترتیب از دامنه شدت دشمنی او و قریش نسبت به مسلمانان بکاهد و از سوی دیگر ام حبیبه هم عاملی مؤثر برای تبلیغ اسلام در خانواده‌های مکیان باشد. [12]

می‌گویند هنگامی‌که ابوسفیان برای تمدید مدت پیمان صلح با مسلمین، به مدینه آمده بود، به خانه دخترش، ام حبیبه، رفت و خواست روی بستر پیامبر بنشیند، اما ام حبیبه بی‌درنگ آن را جمع کرد و گفت: «این بستر رسول خداست و سزاوار نیست مردی کافر و مشرک بر آن بنشیند.»

ابوسفیان از این رفتار دخترش سخت برآشفت و خانه وی را ترک کرد.

ام حبیبه، پس از رحلت پیامبر به دلیل گرایشات قبیلگی به هواداران بنی امیه پیوست و در پیش آمدهای سیاسی از دیدگاه ایشان حمایت می­‌کرد.

مهم‌ترین اقدام سیاسی او پس از کشته شدن عثمان، فرستادن پیراهن آغشته به خون وی نزد برادر خود معاویه، به دمشق  بود. [13]

همچنین پس از شهادت محمد بن ابی بکر، از فرط خوشحالی گوسفندی کباب کرد و برای عایشه که خواهر محمد بود فرستاد، عایشه از این اقدام وی بسیار ناراحت شد. [14]

سرانجام ام حبیبه در سال 44 قمری دار فانی را وداع گفت.

8- میمونه دختر حارث بن حزن، آخرین زنی است که به عقد پیامبر درآمد. وی پیش از آن دو بار ازدواج‌کرده بود، اولین ازدواج او با مسعود بن عمرو ثقفی بود كه به طلاق انجامید.

وی سپس با ابو رهم بن عبدالعزی ازدواج كرد اما دیری نپائید که همسر دومش از دنیا رفت و او را تنها گذاشت. [15]

در سال ۷ هجری هنگامی‌که پیامبر (ص) به همراه سایر مسلمانان برای انجام عمرة القضا راهی مکه شدند، عظمت جمعیت مسلمانان و جلوه گری شخصیت رسول خدا او را به شگفتی انداخت و مهر رسول خدا را در دل وی انداخت.  

او از طریق خواهرش ام الفضل که همسر عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر بود این موضوع را به اطلاع پیامبر رساند.

پیامبر، جعفر بن ابی‌طالب را جهت خواستگاری به‌سوی او فرستاد. گویند هنگامی‌که خبر خواستگاری رسول خدا (ص) به او رسید، سوار بر شترش بود.

در این هنگام از سر شادمانی فریاد برآورد:  «شتر و کسی که سوار آن است، از آنِ خدا و رسولش باد» و در پی آن وی خویشتن را به پیامبر بخشید و برای عقد خود مهریه نخواست.

بخشی از آیه ۵۰ سوره احزاب در مورد او نازل شد.

«زن مؤمنی که خود را به پیامبر بخشید».

پیامبر پس از ازدواج با میمونه برای انجام عمره وارد مکه شد و تصمیم گرفت به مناسبت این عروسی، مهمانی ترتیب دهد و بزرگان و خویشان میمونه را به این مهمانی دعوت کند؛ ولی قریش به این بهانه که طبق قرارداد صلح حدیبیه مهلت توقف سه‌روزه پیامبر و مسلمانان در مکه به پایان رسیده است مانع برگزاری مراسم شدند [16]، از همین روی مراسم عروسی در خارج از مکه در منطقه‌ای به نام «سَرَف» در بین راه مکه و مدینه انجام شد.

سپس میمونه به همراه رسول خدا به‌سوی مدینه رهسپار شد.[17] پیامبر (ص) برای سکونت میمونه حجره‌ای در نظر گرفت و مانند دیگر همسرانش برای او شأن و جایگاهی قرارداد.

میمونه علاوه برام الفضل خواهر ام‌المؤمنین زینب‌ بنت خزیمه و اسماء بنت عمیس همسر جعفر بن ابیطالب  نیز بود.

رسول خدا (ص) در حدیثی از میمونه، ام‌الفضل و اسماء بنت عمیس به عنوان اخوات مؤمنات نام برد [18].

از احوالات او پس از وفات پیامبر (ص) اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما از روایاتی که از وی نقل شده، می‌­توان ارادت وی به امام علی (ع) را استنباط کرد.

نقل شده است در زمان خلافت امام علی (ع) یکی از آشنایان میمونه به ملاقات وی آمد و از در افتادن در فتنه‌ای که به واسطه اختلاف برخی از صحابه بزرگ با علی داشتند اظهار ناراحتی کرد.

میمونه به او گفت: آیا تو با علی (ع) بیعت کرده بودی؟ مرد گفت: بله. گفت: پس برگرد و از صف او جدا نشو، به خدا قسم او نه گمراه است و نه گمراه می‌کند.

مرد گفت: ای مادر، آیا حدیثی از رسول خدا (ص) درباره علی (ع) روایت می‌کنی؟ میمونه گفت:

رسول خدا (ص) فرمود: علی نشانه حق و پرچم هدایت است. علی شمشیر خداست که بر کافران و منافقان آخته است.

هر که او را دوست بدارد، به دوستی من وی را دوست داشته و هرکه با وی دشمنی کند به دشمنی من با وی دشمن شده و هرکه من یا علی را دشمن دارد، در حالی خدا را ملاقات می‌کند که او را حجتی نباشد[19].

در شماره بعد معرفی سایر همسران پیامبر ونکات قرانی روابط ایشان با آن حضرت را پی خواهیم گرفت.

[1] - ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ ق، ج ۱، ص ۴۶

[2] -. برخی از محدثین اهل سنت همچون ابوداود و حاكم و ترمذى در صحيح خود شأن نزول آیه 128 نساء را در مورد مصالحه سوده با پیامبر و واگذاری نوبت خود به عایشه دانسته‌اند.

[3] -  صحیح بخاری ج ۳ ص ۱۳۷-۱۳۸ در تفسیر سوره تحریم و ج ۳ ص ۱۷۲. همچنین روایاتی در همین مضمون: بخاری ج ۴ ص ۲۲. صحیح مسلم ج ۲ ص ۱۱۱۰-۱۱۱۱ کتاب طلاق باب ۵.

[4] - طبری محمدبن جرير، تاريخ‌الطبرى: تاريخ‌الامم والملوك، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، 1967/، ج ۴، ص ۴۵۱، ۴۵۴؛

[5] - ابن ابی‌الحدید، ج ۱۴، ص ۱۳

[6] - ابن‌سعد؛ ج ۸، ص ۸۶ زبیربن‌بکّار، ص ۴۰؛ طبرانی، ج ۲۳، ص ۱۸۹

[7] - در قبرستان باب الصغیر دمشق نیز قبری به نام حفصه وجود دارد.

[8] - ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج ۲، ص

[9] - ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالكتب العلمیه، ۱۹۶۸ م، ج ۸، ص ۱۲۰؛

[10] - الاصابه، ج ۸، ص ۲۱۱؛

[11] - طبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۳۹

[12] - همسران پیامبر، عقیقی بخشایشی، ص 64-63

[13] - مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ ق /۱۹۶۵ م.، ج ۲، ص ۳۵۳

[14] - ابن جوزی (۶۵۴ ق)، سبط، تذکره الخواص، منشورات شریف رضی، قم، ۱۴۱۸ ق.، ص ۱۰۲

[15] - ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰ م، ج ۸، ص ۱۰۴

[16] - بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ ق، ج ۴، ص ۳۳۰

[17] - ابن هشام، السیرة النبویه، دار الفکر، ج ۲، ص ۶۴۶؛

[18] - ابن‌ عبد آلبر، یوسف‌ بن‌ عبدالله، الاستیعاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1992، ج ۴، ص ۱۹۰۹

[19] - شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ ق، ص ۵۰۵-۵۰۶

 

برچسب ها: زن در قرآن، همسران پیامبر، زنان پیامبر، زینب دختر خزیمه، سوده دختر زمعه، حفصه دختر عمر، ام سلمه، جویریه دختر حارث، امّ حبیبه دختر ابوسفیان تعداد بازديد: 532 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز