Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1403 - 07:55

10
خرداد
هوش هيجانی و يا عاطفی (EQ)

هوش هيجانی و يا عاطفی (EQ)

هوش عاطفی كه به اختصار EQ ناميده مي‌شود، نوع متفاوتی از هوش است ...

هوش هيجانی و يا عاطفی (EQ)

 

 

هوش عاطفی كه به اختصار EQ نامیده می‌شود، نوع متفاوتی از هوش است و دلالت بر قلب‌های هوشمند می‌كند، نه مغزهای هوشمند. شواهد نشان می‌هد كه هوش عاطفی به همان اندازه توانایی فكر در زندگی اهمیت دارد و گاه حتی مهم‌تر است و در خوشبختی و موفقیت بسیار نقش دارد. هوش عاطفی به شما كمك می‌كند تا در ایجاد روابط و در كار موفق باشید و به اهداف خود دست یابید. مهارت هوش هیجانی را می‌توان همواره در سراسر زندگی ارتقا داد و با روش‌های زیر بهبود ببخشید:

 كاهش استرس  استفاده از طنز و بازی در مقابله با چالش‌ها   بالا بردن اعتماد به نفس   اتصال و ارتباط با احساسات خودتان   ارتباط برقرار كردن با دیگران

 

بهبود هوش هیجانی از طریق 5 مهارت كلیدی 

 كاهش استرس در كمترین زمان

هنگامی كه تحت استرس شدید قرار می‌گیرید، سعی كنید به احساسات و نیازهای خود توجه نشان دهید. اولین مهارت از هوش هیجانی، كنترل خود در طول استرس است؛ یعنی زمانی كه احساس ضعف می‌كنید، بتوانید استرس را كنترل كنید. این مهارت به شما كمك می‌كند تا متمركز شوید و با تعادل بتوانید راه‌حلی برای رفع مشكل بیابید. اولین قدم در كنترل استرس، درك آن است. بسیاری از ما در زمان استرس تا مدت‌ها در حالتی نامتعادل به سر می‌بریم و فراموش می‌كنیم كه باید آرام و راحت باشیم. هر فردی به نوعی متفاوت به استرس پاسخ می‌دهد. گروهی افسرده می‌شوند، برخی عصبانی و آشفته و عده‌ای نیز مضطرب. چگونگی كنترل استرس و به آرامش رسیدن به نوع واكنش نسبت به استرس بستگی دارد و هر فرد با روش خاصی آرام می‌شود. سعی كنید این روش را دریابید و متوجه شوید كه چه چیزهایی استرس شما را كاهش می‌دهد. بهترین روش برای كاهش استرس، استفاده از حواس بینایی، بویایی، شنوایی، لامسه و چشایی است؛ اگر چه واكنش افراد به داده‌های حسی نیز متفاوت است.

 

 ارتباطات غیر شفاهی

برای اینكه با دیگران ارتباط خوبی داشته باشید، به چیزی بیش از مهارت‌های كلامی نیاز دارید. برخی اوقات بیان ما نسبت به سیگنال‌های غیر شفاهی اهمیت كمتری دارد. به منظور حفظ ارتباط با دیگران و ایجاد اعتماد باید به آنچه نمی‌گوییم نیز آگاه باشیم و نشانه‌های غیر شفاهی را كنترل كنیم. همچنین باید این توانایی را داشته باشیم كه به نشانه‌ها و ارتباطات غیر شفاهی دیگران نیز به درستی پاسخ دهیم. ارتباطات غیر كلامی مهارت سوم هوش هیجانی و در واقع هدایت ارتباطات عاطفی است. پیام‌های غیر شفاهی ما حس علاقه، اعتماد، هیجان و میل به ارتباط به وجود می‌آورند و عدم آن ترس، سردر گمی و بی‌اعتمادی و بی‌علاقگی را در فرد ایجاد می‌كنند. بخشی از بهبود ارتباطات غیر شفاهی با توجه به عوامل زیر صورت می‌گیرد:  تماس چشمی  بیان و واكنش صورت   تُن صدا   نوع حركت و یا ژست   لمس   زمان‌بندی و سرعت

 

 برقراری ارتباط با احساسات

 

 لحظه به لحظه با احساس‌تان ارتباط برقرار كنید و چگونگی تاثیر آن بر افكار و اعمال‌تان را زیر نظر داشته باشید. آگاهی احساسی، كلید درك خود و دیگران است. بسیاری از افراد احساسات خود را نادیده می‌گیرند؛ به خصوص احساساتی همچون خشم، غم، ترس، شادی و ... و نمی‌دانند كه با نادیده گرفتن، تحریف و انكار آنها، در واقع آنها را از بین می‌برند. متاسفانه بدون آگاهی عاطفی از خود و عدم درك كامل انگیزه‌ها و نیازهای خود، در برقراری ارتباط موثر با دیگران ناتوان خواهیم بود.

 

 استفاده از شوخ طبعی در برابر چالش‌ها

طنز، خنده و بازی پاد زهرهای طبیعی مشكلات زندگی هستند. خنده استرس را كاهش داده و خلق و خو را بهبود می‌بخشد و سیستم عصبی ما را متعادل می‌سازد. توانایی استفاده از شوخ طبعی و بازی، مهارت چهارم هوش هیجانی است. این مهارت به روش‌های زیر به ما كمك می‌كند:  طنز و خنده موجب می‌شود تا با چشم پوشی از سرخوردگی‌ها و ناامیدی‌ها، دیدگاه جدیدی داشته باشیم و سختی‌ها و موانع را پشت سر بگذاریم.  با استفاده از شوخ طبعی ملایم می‌توانیم چیزهایی را بگوییم كه در غیر این شرایط بیان آنها برای‌مان مشكل است.  شوخی و بازیگوشی، خستگی را برطرف و ما را شارژ كرده و برای تلاش بیشتر ترغیب می‌كند.  خنده و شوخ طبعی ما را از تفكر سفت و سخت رها كرده و اجازه می‌دهد خلاقیت بیشتری داشته باشیم و چیزهای جدید را تجربه كنیم.

 

 حل و فصل با شیوه مثبت

درگیری و اختلافات در روابط، اجتناب‌ناپذیر است. در تمامی لحظه‌ها، دو نفر نمی‌توانند نیازهای مشابه، نظرات و انتظارات یكسان داشته باشند. این تفاوت‌ها بد نیستند و با حل اختلافات به روش سازنده و مفید حتی باعث تقویت اعتماد میان افراد می‌شوند. هنگامی كه اختلاف، جنگ، تهدید و یا تنبیه در كار نیست، می‌تواند ترویج آزادی، خلاقیت و اعتماد در ارتباط وجود داشته باشد.

 

هوش هیجانی دارای چهار توانایی اصلی است:

 خودآگاهی: توانایی به رسمیت شناختن افكار و احساسات خود و چگونگی تاثیر آنها روی رفتارمان، شناخت نقاط ضعف و نقاط قوت خود و اعتماد به نفس

  مدیریت خود: توانایی كنترل احساسات و رفتار، مدیریت احساسات به روش صحیح، داشتن ابتكار و عمل، تعهد و انطباق با شرایط در حال تغییر

  آگاهی اجتماعی: توانایی درك احساسات، نیازها و نگرانی‌های سایر مردم، احساس راحتی اجتماعی، تشخیص قدرت پویا در یك گروه و یا یك سازمان

 مدیریت ارتباطات: توانایی ایجاد و یا حفظ یك رابطه خوب، برقراری ارتباط، نفوذپذیری، كار خوب در یك تیم و مدیریت تعارض هوش هیجانی (EQ) در مقابل هوش معنوی (IQ). بسیاری از ما آموخته‌ایم كه با احساسات اطمینان نكنیم و تصور كنیم كه احساسات، اطلاعات مغز را تحریف می‌كنند و كلمه احساسی نشان دهنده ضعیف بودن و خارج از كنترل بودن است كه اغلب به كودكان نسبت داده می‌شود.

ما همیشه به كودكان می‌گوییم: «احساسی نباش» و گاها به پسر بچه‌ای كه در پارك گریه می‌كند، می‌گوییم: «گریه نكن، تو بزرگ شدی، عاقلانه تصمیم بگیر و احساسی نباش» و ... از سوی دیگر، قدرت افراد در منطق، ریاضیات، هجی كلمات و ... به آنها كمك می‌كند تا نمرات بهتری بگیرند و پله‌های موفقیت را به سمت دانشگاه و مسیرهای شغلی طی كنند. همین امر، موجب می‌شود تا افراد تصور كنند كه IQ نفش مهم‌تری در زندگی دارد؛ در حالی كه بسیاری از افراد با تحصیلات دانشگاهی درخشان وجود دارند كه به لحاظ اجتماعی كاملا ناموفق هستند. بله درست حدس زدید، چیزی در روند آموزشی آنها فراموش شده و آن هوش هیجانی است.

 

 

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی، توانایی شناخت، درك و مدیریت احساسات به روش‌های مثبت و سازنده و در واقع به رسمیت شناختن حالت عاطفی خود و دیگران است. EQ، تعامل با دیگران به گونه‌ای است كه آنها با ما رفتار می‌كنند.

 

 

بهبود هوش هیجانی

همه ما می‌دانیم كه تفاوت بزرگی میان دانش و رفتار وجود دارد و با استفاده از دانش می‌توانیم در زندگی خود تغییر ایجاد كنیم. چیزهای بسیاری در دنیا وجود دارند كه می‌دانیم درست هستند ولی آنها را انجام نمی‌دهیم، زیرا زمانی كه تحت فشار هستیم، نمی‌توانیم به درستی تصمیم بگیریم. هوش هیجانی را نمی‌توان با یك روش استاندارد فكری آموخت، بلكه باید با یك روش احساسی آموخته و درك شود. نمی‌توانیم از روی كتاب آن ‌را یاد بگیریم و یا همچون علوم آن ‌را حفظ كنیم. برای یادگیری و آموزش هوش هیجانی به گونه‌ای كه بتوانیم در زندگی خود تغییر به وجود بیاوریم، باید به گونه‌ای با بخش عاطفی مغز تعامل برقرار كنیم كه بتواند ما را به دیگران متصل كند. این نوع از یادگیری براساس آنچه كه می‌بینیم و می‌شنویم و حس می‌كنیم، استوار است. درك معنوی، اولین گام در توسعه هوش هیجانی است كه به یادگیری غیركلامی و حسی و عمل در زندگی واقعی بستگی دارد.

 

نكاتی برای حل اختلافات و اعتمادسازی

 زمان حال را در نظر بگیرید و گذشته را فراموش كنید و بدون توجه به كینه‌های قدیمی، فرصت جدیدی را برای حل اختلافات به‌وجود بیاورید.  موضوعات بحث را انتخاب كنید، حل و فصل مشكلات به روش مثبت به صرف وقت و انرژی نیاز دارد، بنابراین در مورد چیزی بحث كنید كه ارزش صرف وقت و انرژی را داشته باشد.  اگر فردی همچنان به بد رفتاری و صدمه زدن به شما ادامه می‌دهد، از خود محافظت كنید، ولی اگر آن رفتار به گذشته مربوط می‌شود، او را ببخشید.  حل و فصل مشكلات پنجمین مهارت هوش هیجانی است كه چهار مهارت قبلی، آن را پشتیبانی می‌كنند؛ به این معنا كه اگر چهار مهارت قبلی را به خوبی آموخته باشید، می‌توانید مشكلات را قبل از اینكه به وجود بیایند یا تشدید شوند، خنثی كنید.

برچسب ها: EQ، زندگی آنلاین، هوش هيجانی تعداد بازديد: 562 تعداد نظرات: 0

نظر شما بعد از تایید درج خواهد شد

فیلم روز
تصویر روز