Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 11:03

8
بهمن
اگر زمان به عقب بر مي‌گشت....

اگر زمان به عقب بر مي‌گشت....

بزرگترين اشتباه شما در زندگي چه بوده است‌؟ اگر زمان به عقب برمي‌گشت...

ركسانا خوشابي كارشناس ارشد مشاوره

بزرگترين اشتباه شما در زندگي چه بوده است‌؟ اگر زمان به عقب برمي‌گشت كداميك از كارهاي‌تان را ديگر انجام نمي‌داديد؟ و كدام كارهايي را كه انجام نداديد و از آن غفلت كرديد انجام مي‌داديد؟ اين‌ها از جمله  سوالاتي است كه هميشه ذهن مرا به خود مشغول مي‌كند. هر وقت فرصت مي‌شود اين سوال را از بزرگترها، ميانسال‌ها، كهنسال‌ها، دوستان و آشنايانم مي‌پرسم. هميشه به جواب‌هاي جالبي برخورد مي‌كنم. جواب‌هايي كه گاه بسيار دردناكند. برخي از اين جواب‌ها شخصي‌اند و برخي عمومي‌ترند. يعني عموم هم مي‌توانند از اين جواب‌ها استفاده كنند. اما مهمتر از جواب‌ها، دلايلي است كه افراد براي اشتباهاتشان ارائه مي‌دهند. من توجه شما را به برخي از اين جواب‌ها و علت‌هايي كه افراد مختلف ذكر كرده‌اند جلب مي‌كنم. تقريبا در همه اين جواب‌ها افسوس و حسرت‌هايي نهفته است كه نفس شنونده را بند مي‌آورد. افسوس و حسرت بر زماني كه بيهوده گذشته، كارهايي كه نبايد انجام مي‌شده يا كارهايي كه بايد انجام مي‌شده و انجام نشده‌اند! گاهي افراد آرزو دارند كه اي كاش زمان به عقب بر مي‌گشت تا آنها مي‌توانستند جلوي اشتباهات بزرگ خود را بگيرند و طور ديگري عمل كنند. اما متاسفانه زمان به عقب برنمي‌گردد و جبران اشتباهات به ناچار بايد از جاي ديگري شروع شود. البته اگر هنوز فرصتي باقي باشد.

حسرت‌هايي كه نمي‌‌توان آنها را جبران كرد

اگر زمان به عقب برمي‌گشت با شخص ديگري ازدواج مي‌كردم. همه معيارهاي من براي ازدواج مادي بودند اما پول نتوانست مرا خوشبخت كند و در نتيجه من هم نتوانستم فرزندانم را موفق بار بياورم يا همسرم را راضي نگه دارم. به جاي اين كه روياهايم را دنبال و استعدادهايم را شكوفا كنم، اوقاتم را با تنبلي گذراندم. با اين كه باهوش بودم هميشه بازيگوشي مي‌كردم. نه درس خواندم و نه فن يا هنري آموختم. از كار فرار مي‌كردم و وقتم را با كارهايي كه گمان مي‌كردم خوشگذراني‌اند هدر دادم، در حالي كه آنها بلاي جانم شدند و اينك ديگر رمقي براي پيشرفت ندارم. مادرم بيمار بود و من از او پرستاري نكردم. اين موضوع از بعد از فوت او تاكنون به‌شدت آزارم مي‌دهد. هيچ كاري برايش نكردم. از زير بار مسووليت‌هايي كه در مقابل خانواده و خصوصا مادرم داشتم فرار كردم و اينك جز حسرت و پشيماني چاره‌اي برايم نمانده است. اگر يك روز، فقط يك روز ديگر مادرم زنده مي‌شد، به او خدمت مي‌كردم و سعي مي‌كردم كمي خوشحالش كنم.  نبايد كارمند مي‌شدم. روحيه من روحيه كارمندي نبود. سي سال خودم را در محيطي زنداني كردم كه متعلق بدان نبودم. اهل طبيعت بودم، اهل كاشت و برداشت، اهل نگهداري از دام و پرنده، اما با خيال واهي اين كه عادت خواهم كرد، تن به زندگي‌اي دادم كه انگار مال من نبود. من بايد كاري را مي‌كردم كه دوست داشتم و متعلق بدان بودم .  كارفرمايي داشتم كه به من و ديگران خيلي زور مي‌گفت.
او حق ما را نمي‌داد و هميشه به ما اجحاف مي‌كرد. خيلي پشيمانم كه عمرم را پيش او هدر دادم. بايد كار ديگري پيدا مي‌كردم.

اشتباهات به چه كار مي‌آيند؟

آيا فايده مرور اشتباهات تنها اين است كه حسرت بخوريم و درد بكشيم؟ مسلم است كه نه. از قديم گفته‌اند كه انسان ممكن‌الخطا است و بالاخره در زندگي دچار اشتباهاتي خواهد شد. مهم اين است كه بتواند اين اشتباهات را بشناسد و نگذارد تكرار شوند، يا به عبارتي اجازه ندهد كه آن اشتباهات تبديل به خطا شوند. در واقع تفاوت خطا و اشتباه در همين است. اگر شما ندانيد كه كاري كه داريد مي‌كنيد غلط است، اشتباه كرده‌ايد، اما اگر بدانيد كاري غلط است و برايتان ضرر دارد اما مجددا مرتكب آن شويد در اين صورت ارتكاب به آن كار، خطا محسوب مي‌شود.  بخشيدن اشتباه بسيار ساده‌تر از بخشيدن خطاست.

شناسايي اشتباهات

وقت هدر دادن.  تنبلي و تن پروري.  مشغول كردن خود با كارهاي بيهوده.
وسواس و شستشوي زياد از حد يا وسواس در انتخاب‌ها.  بدرفتاري با زير دستان و كساني كه ناچار به كار با ما هستند و از بيم اخراج شدن سكوت مي‌كنند و اعتراض نمي‌كنند.  مقايسه مداوم خود با ديگران.  فرار از مسووليت‌ها. نداشتن هدف و تلاش نكردن براي رسيدن به اهداف مشخص.  عدم استفاده از حداكثر توانمندي‌ها و استعدادها.  ايده‌آل‌گرا بودن بيش از حد به جاي اهل عمل بودن.  بي‌توجهي به احساس ديگران.  افراط‌ها و تفريط‌ها از ابعاد مختلف.  خود تخريبي يا ديگر تخريبي‌هايي كه جزو گفتگوهاي دروني ما شده‌اند و معمولا متوجه آنها نيستيم.

مرور اشتباه و اصلاح آن را به ديگران هم ياد بدهيد

شما مي‌توانيد بررسي اشتباهات را به اطرافيان خود و خصوصا به فرزندانتان ياد دهيد. هر وقت آنها اشتباهي مرتكب مي‌شوند به آنها بگوييد مراحل كشف علت خطا را پيدا كنند. آنها را دعوا نكنيد. به جاي مشاجره و دعوا بخواهيد كار بد خود را مرور كرده و دليل اشتباهشان را پيدا كنند و در دفترچه‌شان بنويسند و تعهد كنند كه ديگر آن كار را انجام نمي‌دهند. در درجه اول به خود قول بدهند نه به شما. در اين مورد جدي باشيد اما با آرامش مرور خطا را آموزش دهيد.
اين كار مي‌تواند خودشناسي فرزندتان را هم بيشتر كند و به او اجازه دهد بدون اين كه زير بار خطايش له شود، خود را آزادانه بررسي و اصلاح نمايد. اگر نتوانست علت خطا را پيدا كند به او كمك كنيد. توجه داشته باشيد كه چه در مورد خود و چه در مورد ديگران، خود فرد را زير سوال نبريد. بلكه تنها به رفتار توجه و اشاره كنيد. مثلا نگوييد دليل اين كه دروغ گفتي اين است كه پسر بدي هستي! اين جملات جدا مخربند و تصاوير پسر يا دختر بد كه ما به فرزندانمان  مي‌دهيم، اغلب تا آخر عمر با او باقي مي‌مانند. شما مي‌توانيد بگوييد احتمالا از چيزي ترسيده بودي كه نتوانستي حقيقت را بگويي... و همين طور تا آخر. به همين نحو روند خودشناسي و اصلاح رفتار خود و اطرافيانتان را بهبود بدهيد.

زمان به عقب برنمي‌گردد

بله. دردناك است اما  زمان به عقب برنمي‌گردد. البته  وقتي ياد مي‌گيريم كه از وقوع همان اشتباهاتي كه قبلا به ما و اطرافيانمان ضربه زده‌اند پيشگيري كنيم، در واقع، به ميوه درخت مرور و بررسي گذشته دست يافته‌ايم. بررسي عميق اشتباهات، بررسي دقيق‌تر دلايل بروز خطاها، دلايل عدم انتخاب راه‌حل‌هاي بهتر، شناخت بيشتر خود و شناخت بهتر احساسات و رفتارهاي خود مي‌توانند آگاهي و بينشي به ما بدهند كه ديگر همان اشتباهات قبلي را تكرار نكرده و انسان برتر و موفق‌تري بشويم و از بروز حسرت بيشتر در آينده نيز جلوگيري كنيم.

فهرست اشتباهات

يكي از راه‌هاي جبران اشتباهات و خطاها اين است كه به گذشته‌تان فكر كنيد. گذشته را مرور كنيد. در هر مقطع زماني كه مرور مي‌كنيد فهرست اشتباهاتتان را يادداشت كنيد. مثلا اگر سال گذشته را مرور مي‌كنيد، فهرست اشتباهاتي كه در سال گذشته مرتكب شده‌ايد را به مرور بنويسيد. براي مرور گذشته خود دفترچه‌اي تهيه كنيد. در هر صفحه، اشتباه خود را يادداشت كنيد. مثلا:  در فلان ماه، به همسايه‌ام  بهتان زدم.  در فلان روز با فرزندم بيهوده بدرفتاري كردم.  در فلان زمان، پولم را فقط براي چشم هم‌چشمي خرج كردم.  چند روز پيش به دوستم  دروغ  گفتم، در حالي كه مي‌توانستم با گفتن حقيقت، كارم را پيش ببرم.  در فلان زمان، به جاي اين كه فكر كنم، احساساتي و هيجاني برخورد كردم و با تقليد از ديگران باعث شدم حقي ناحق جلوه كند.  آن طور كه بايد و شايد به مادر و پدرم كمك نكردم.  در مراسم ختم مادر دوستم شركت نكردم در حالي كه مي‌دانم كه او به من احتياج داشت اما خودخواهي كردم.

وقتي اين فهرست كامل شد، سعي كنيد براي هر مورد از اشتباهات، در زير آن اشتباه،  علت اصلي اين كه به جاي كار درست كار غلط را انتخاب كرده و انجام داديد را پيدا كنيد و بنويسيد. مثلا مي‌توانيد بنويسيد: به جاي اين كه تحقيق كنم و حوصله به خرج دهم تا حقيقت معلوم شود بلافاصله و بدون فكر كردن تهمت زدم. سپس در زير دليل اشتباه، كار درستي را كه مي‌توانستيد انجام دهيد يادداشت كنيد. اگر راهي براي انجام درست آن كار سراغ نداريد، از ديگران مشورت بگيريد و ببينيد اگر جاي شما بودند چه راه بهتري را انتخاب مي‌كردند. سعي كنيد خود را به جاي خود، در زمان وقوع اشتباه بگذاريد و ببينيد چه احساسي داشتيد و چه شد كه احساساتي يا بي‌فكر يا خودخواهانه عمل كرده‌ايد. در جريان كشف اشتباهات و دلايل ارتكاب آنها گاهي به ويژگي‌هاي شخصيتي يا رفتاري از خودمان برخورد مي‌كنيم كه شايد نتوانيم به تنهايي آن را از خود دور كنيم. براي مثال يكي از افرادي كه روي فهرست اشتباهاتش كار مي‌كرد به اين نتيجه رسيده بود كه علت اصلي خطاهاي او، ابراز خشم و عصبانيت بي‌موقع و بيهوده بوده است. او مي‌گفت مي‌دانم كه زود جوش مي‌آورم اما نمي‌دانم چگونه جلوي اين خشم نابهنگام و شديد را بگيرم؟ بديهي است در اين صورت فرد نياز به خودشناسي بيشتر و كمك تخصصي مشاور يا روانشناس دارد. البته اين امكان هم هست كه او افراد عاقل و آرام را الگو قرار دهد و با بررسي و رصد رفتارهاي آنها ياد بگيرد كه كنترل بيشتري روي خود داشته و در مواقع بحراني، به جاي ابراز خشم و عصبانيت و آزار دادن ديگران، آرام‌تر و  درست‌تر عمل كند. وقتي فهرست اشتباهاتتان را كامل كرديد، اگر آمادگي داشتيد، از نزديكانتان و كساني كه شما را دوست دارند بخواهيد اشتباهاتي را كه از شما ديده‌اند به شما بگويند. اين كار اين خاصيت را دارد كه اگر خودتان خطاهايتان را فراموش كرده باشيد، يا ندانيد كاري اشتباه است متوجه آن اشتباه شويد و بتوانيد آن را از زندگي‌تان حذف كنيد. چون دسته‌اي از رفتارهاي ما هستند كه از چشم ما دور مي‌مانند اما بقيه به سهولت آنها را در ما مشاهده كرده و تشخيص مي‌دهند. توجه داشته باشيد كه تشخيص همه اشتباهات كار آساني نيست. خصوصا اگر جزئي از شخصيت و رفتارهاي عادي ما شده باشند. برخي اشتباهات هم طوري هستند كه در دراز مدت خود را نشان مي‌دهند.

برچسب ها: زمان، حسرت گذشته، اشتباهات گذشته، اصلاح گذشته، شناسایی اشتباهات، بزرگترین اشتباه، عقب گرد زمان تعداد بازديد: 1060 تعداد نظرات: 0

ارسال نظر

فیلم روز
تصویر روز