Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
سه شنبه 4 اردیبهشت 1403 - 21:14

26
فروردین
خواندنی های پزشكی

خواندنی های پزشكی

اداره نظارت بر غذا و داروی امریكا، به شركت URL Pharma اعلام كرد محصول جدید ...

خواندنی های پزشكی

 

 

عودهای نقرس، سركوب می‌شوند

اداره نظارت بر غذا و داروی امریكا، به شركت URL Pharma اعلام كرد محصول جدید آن شركت با نام تجاری «كلكریس» (colcrys) كه نام ژنریك «كلشیسین» را دارد، مورد تائید قرار گرفته است. كلكریس، برای پروفیلاكسی از عود نقرس تجویز می‌شود، در حالی‌که پیشتر برای درمان عودهای نقرس حاد نیز مورد تائید قرار گرفته بود. این دارو، هم‌چنین برای درمان تب مدیترانه فامیلیال (FMF) در بزرگسالان و كودكان بزرگ‌تر از 4 سال مناسب شناخته شده است. در حال حاضر، كلكریس، تنها داروی حاوی كلشی‌سین است كه از طرف FDA برای پروفیلاكسی و درمان عودهای نقرس مجوز مصرف پیدا كرده است. در كارآزمایی‌های بالینی انجام شده، اثربخشی كلكریس با دوز 6/0 میلی‌گرم، دوبار در روز برای پیشگیری از عود نقرس ثابت شده است. شایع‌ترین عوارض جانبی این دارو، عبارتند از اسهال. اگر بیمار مبتلا به نارسایی خفیف تا متوسط كلیوی یا كبدی باشد، تنظیم دوز آن برای پروفیلاكسی حملات نقرس لازم نیست، اما بیماران باید از نظر عوارض جانبی به‌طور مداوم تحت نظر باشند. هم‌چنین اگر نارسایی كلیوی شدید باشد، دوز شروع كلكریس، 3/0 میلی‌گرم در روز است و اگر نیاز به افزایش دوز پیدا شود، بیماران باید تحت مراقبت شدید قرار گیرند. اگر بیمار دیالیز می‌شود، كل دوز پیشنهادی برای پروفیلاكسی از حملات نقرس، 3/0 میلی‌گرم، دوبار در هفته است. مطالعات شركت سازنده نشان داده كه این دارو در همراهی با دیگر عوامل پایین آورنده اوریك اسید سرم، مانند آلوپورنیول به خوبی تحمل می‌شود. دوز معمول كلكریس برای پروفیلاكسی از حملات نقرس، یك قرص (6/0 میلی‌گرم) و یك یا دو بار در روز است و حداكثر دوز مصرفی نیز 2 قرص در روز می‌باشد.

 

دارویی جدید برای بیماران مبتلا به سرطان خون مقاوم

اداره نظارت بر غذا و داروی امریكا، اجازه تجویز آنتی‌بادی تك دودمانی (مونوكلونال) «آرزرا» (Arzerra) را با نام ژنریك Ofatumumab، برای درمان بیماران مبتلا به CLL كه بیماری آنها به درمان با fludarabine و Alemtuzumab مقاوم است، صادر نمود. «آرزرا»، یك آنتی‌بادی مونوكلونال است كه پاسخ‌های ایمنی بدن را علیه سلول‌های B نرمال و غیرطبیعی تولید شده تحریك می‌كند. كارخانه سازنده در حال حاضر، در تدارك انجام كارآزمایی بالینی دیگری است تا تائید شود كه افزودن آرزرا به شیمی‌درمانی استاندارد این بیماران، پیشرفت بیماری CLL را به تاخیر می‌‌اندازد.

عوارض جانبی معمول گزارش شده از درمان با این دارو، شامل پنومونی، تب، سرفه، اسهال، خستگی، كوتاه شدن نفس، راش، تهوع، برونشیت، عفونت دستگاه تنفس فوقانی و كاهش تعداد سلول‌های سفید و قرمز خون است. جدی‌ترین و مهم‌ترین عارضه جانبی درمان با آرزرا، افزایش شانس ابتلا به عفونت می‌باشد. بیمارانی كه در معرض خطر افزایش یافته هپاتیت B هستند، باید قبل و حین درمان با آرزرا، پایش شوند. هم‌چنین احتمال خطر ابتلا به اختلال اغلب كشنده لكوانسفالوپاتی مولتی فوكال پیشرونده نیز وجود دارد.

 

خانم‌های باردار بیشتر مراقب خود باشند

خانم‌های بارداری كه مبتلا به آنفلوانزای خوكی می‌شوند، در معرض خطر جدی عوارض مرتبط با آنفلوانزای قرار دارند، مانند مرگ كه اهمیت بیشتری از عوارض احتمالی تزریق واكسن‌های حاوی ویروس‌های کشته‌شده دارند. این خطرات ممكن است هم در افراد سالم و هم در افرادی كه شرایط بالینی خاص دارند، دیده شود. بنابراین اگر بیمار بارداری دارید كه تحت مراقبت شما قرار دارد، او را تشویق كنید حتما تحت واكسیناسیون قرار گیرد.

از آنجا كه حتی زنان باردار سالم ممکن است در نهایت با عوارض قابل پیشگیری آنفلوانزا در بیمارستان بستری ‌شوند و در معرض خطرات شدید و گاهی كشنده قرار گیرند و با توجه به كارآیی ثابت شده واكسن آنفلوانزا در این گروه از بیماران، تمام زنان باردار باید واكسینه شوند تا از بروز عوارض، هم در مادران و هم در نوزادن‌شان جلوگیری شود. ارایه‌دهندگان مراقبت‌های بهداشتی، نقش مهمی در تصمیم مادران باردار در مورد اینكه علیه H1N1 واكسینه شوند یا خیر، بازی می‌‌كنند.

آنها باید درباره فواید واكسن و خطرات عوارض، با بیماران خود صحبت كرده و به كاهش هرگونه ترس‌های بی‌اساس آنها كمك كنند. بارداری با تغییرات عمده و متفاوتی كه در بدن مادر ایجاد می‌كند، مانند كاهش قابل‌توجه ظرفیت ریوی، همراه با افزایش خروجی قلبی و مصرف اكسیژن، زنان باردار را در معرض خطر بیشتر عوارض قرار می‌دهد. علاوه بر این، قسمت‌هایی از سیستم ایمنی بدن مادر به طور انتخابی سركوب می‌شود، پروسه‌ای كه حفاظت جنینی را فراهم می‌نماید، اما باعث می‌شود توانایی مادر برای جنگ علیه عفونت‌ها كم شود و همین امر، آنها را در معرض خطرات بیشتر ناشی از آنفلوانزا قرار می‌دهد.

 

میگرن همراه اورا، خطر سكته مغزی ایسكمیك را بیشتر می‌كند

نتایج یك متاآنالیز كه در 31 اكتبر 2009 در نشریه پزشكی بریتانیا (BMJ) به چاپ رسیده، حاكی از آن است كه میگرن همراه با اورا، با افزایش خطر استروك اسیكمیك در زنان همراه است, اما با انفاركتوس میوكارد یا دیگر حوادث قلبی- عروقی مرتبط نیست.

گزارش فرابررسی 9 مطالعه قبلی مدعی است كه هر شكلی از میگرن با افزایش خطر استروك ایسكمیك همراه است

(خطر نسبی: 73/1). در آنالیزهای بیشتر، این ارتباط به‌طور معنی‌داری، تنها با میگرن همراه اورا خود را نشان داد

(خطر نسبی: 16/2) كه خطر در زنان بیشتر است (خطر نسبی: 08/2). از سویی دیده شد که این ارتباط در افراد كمتر از 45 سال قوی‌تر است. هم‌چنین زنان سیگاری و آنها که OCP مصرف می‌کنند، در معرض خطر بیشتری قرار دارند. نكته جالب توجه، عدم همراهی میگرن با انفاركتوس میوكارد یا مرگ ناشی از حوادث قلبی- عروقی است. هر چند پاتوفیزیولوژی میگرن نامشخص است، به نظر می‌رسد مكانیسم‌های عروقی در این امر دخیل باشند. در مجموع می‌توان گفت این بررسی و متاآنالیز معتقد است كه میگرن همراه اورا، خطر استروك ایسكمیك را 2 برابر بیشتر می‌كند. این ارتباط تنها در زنان معنی‌دار است و با سن، سیگار كشیدن و مصرف OCP مرتبط است. این مطالعه، هیچ شواهد محكمی را از ارتباط میگرن با دیگر انواع حوادث عروقی پیدا نكرده است.

 

 

آنتی مالاریاها هم‌چنان برای لوپوس حیاتی هستند

داستان موفقیت داروهای ضدمالاریا به عنوان شالوده اصلی درمان لوپوس، قرن‌های متمادی است كه خوانده می‌شود و روماتولوژیست‌ها همیشه قدردان محدوده اثرات مفید آنها روی این بیماری هستند. حتی با وجود معرفی داروهای جدیدتر برای درمان لوپوس، روماتولوژیست‌ها هم‌چنان از داروهای آنتی‌مالاریا استفاده می‌كنند. مهم نیست كه داروی هیدروكسی‌کلروکین (HCQ) یا پلاکونیل چقدر قدیمی است، ولی آنچه واضح است، بیش از 60 سال است كه از سوی پزشکان تجویز می‌شود و بیماران هم از آن راضی هستند و هم‌چنان مهم‌ترین درمانی است كه پزشكان و بیماران می‌توانند برای لوپوس انجام دهند. خصوصا اینكه عوامل آنتی‌مالاریا برای تظاهرات پوستی و مفصلی SLE مفید هستند و از عود بیماری پیشگیری می‌كنند. هم‌چنین دیگر علایم مشروط بیماری نیز از آن بهره‌ می‌برند.

امروزه HCQ، رایج‌ترین داروی مورد استفاده در ایالات متحده است، زیرا نسبت به كلروكین, خطر سمیت چشمی كمی ایجاد می‌كند. اگرچه كارآیی HCQ نسبتا خفیف است، بسیاری از روماتولوژیست‌ها از آن در همه بیماران مبتلا به لوپوس استفاده می‌كنند، زیرا تعدادی از مطالعات نشان می‌دهند كه اثرات Pleiotropic آن در كاهش عوارض لوپوس، مانند ترومبوز و عوارض درمان با كورتیكواستروئیدها، مانند دیابت و هیپرلیپدمی احتمالی چشمگیر است. پژوهشگران دانشگاه جانز هاپكینز نیز معتقدند HCQ می‌تواند عوامل خطر قلبی- عروقی را كم كند، هم‌چون لیپیدهای خونی و سطح گلوكز را. بنابراین به نظر می‌رسد باید هم‌چنان ممنون داروهای ضدمالاریا باشیم و از منافع آنها در بیماران لوپوسی بهره ببریم.

 

داروها به كمك درمان سرطان پستان آمده‌اند

زنانی كه انواع تقریبا ناشایع سرطان پستان را دارند، به طور چشمگیری با احتمال بیشتر عود و گسترش بیماری مواجهند، ولی تاکنون دستورالعملی برای درمان آنها نبوده است؛ هرچند امروزه پژوهشگران معتقدند شاید درمان با داروی Herceptin برای آنها مفید باشد. محققان هم‌چنین به این نتیجه رسیده‌اند كه سرطان‌های پستان HER2 مثبت، حدود 2 برابر بیشتر از سرطان‌های پستان HER2 منفی احتمال عود خواهند داشت. از سویی زنان مبتلا به سرطان پستان HER2 مثبت، 5 برابر احتمال بیشتری برای متاستاز دادن بیماری به دیگر نقاط بدن خواهند داشت، به طوری كه سرطان به دیگر قسمت‌های بدن سرایت كرده و احتمال عود بیشتری هم خواهد داشت. دانشمندان پیش‌بینی می‌كنند تنها یك مورد از 4 مورد سرطان‌های پستان، HER2 مثبت باشند. امروزه راهكارهای ارایه شده پیشنهاد نمی‌كنند كه زنان مبتلا به این تومورهای كوچك، با داروی Herceptin درمان شوند، اما این مطالعه جدید، این دستورالعمل را رد می‌كند و معتقد است Herceptin برای این بیماران نیز مفید است. لازم به ذكر است كه خطر نسبی رها کردن این بیماران غیرقابل قبول است و نشان می‌دهد كه زنان مبتلا به سرطان پستان HER2 مثبت با اندازه كوچك و بدون درگیری غدد لنفاوی، باید تحت درمان ضد HER2 قرار گیرند. مانند درمان با Herceptin یا دیگر درمان‌های كمكی.

 

یك واكسن جدید برای پیشگیری از سرطان سرویكال

اداره نظارت بر غذا و داروی امریكا، واكسن جدید «سرواریكس» (Cervarix) را برای پیشگیری از سرطان سرویكس و ضایعات پیش سرطانی كه در اثر ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) انواع 16 و 18 ایجاد می‌شوند، مورد تائید قرار داد. این واكسن برای استفاده در دختران و زنان 10 تا 25 سال مناسب است و اندیکاسیون تجویز دارد. انواع 16 و 18 HPV، علت 70 درصد سرطان‌های سرویكس در دنیا می‌باشد و تائید «سرواریكس»، گزینه دیگری برای پیشگیری از این نوع سرطان محسوب می‌شود. این واكسن، پتانسیل حفظ و نجات بیماران مبتلا به سرطان سرویكس را دارد، هم‌چنان كه نیاز به گرفتن بیوپسی و روش‌های تهاجمی را كه برای پیگیری تست‌های Pap غیرطبیعی لازم هستند، كم می‌كند. مطالعات انجام شده روی این واكسن كه در امریكا و 11 كشور دیگر انجام شده، نشان می‌دهند سرواریكس می‌تواند در پیشگیری از ضایعات پیش سرطانی ایجاد شده توسط انواع HPV، تا 93 درصد مؤثر باشد. اطلاعات موجود حاكی از آن هستند كه ایمنی ناشی از این واكسن، تا 4/6 سال می‌ماند، هر چند دستیابی به اطلاعات بیشتر در این زمینه لازم است. واكسن «سرواریكس» حاوی ASO4 كمكی است (ASO4 تركیبی از هیدروكسید آلومینیوم و مونوفسفریل لیپید A می‌باشد). شایع‌ترین عوارض جانبی گزارش شده از سرواریكس شامل درد، قرمزی و تورم در محل تزریق، خستگی، سردرد، درد عضلات و مفاصل و دیسترس دستگاه گوارش است. نكته مهم, ممنوعیت تجویز این واكسن در خانم‌های باردار است كه باید مورد توجه قرار گیرد. سرواریكس در 3 دوز مجزا و در ماه‌های  0، 1 و 6 تجویز می‌شود. این واكسن، محصول كارخانه معتبر GSK انگلستان است.

 

مصرف اریتروپویتین شاید كارساز نباشد

برپایه آنچه اخیرا در نشریه پزشكی بریتانیا (BMJ) به چاپ رسیده، محققان معتقدند در بیمارانی كه تحت پیوند كلیه قرار گرفته‌اند، درمان با اریتروپویتین ممكن است باعث افزایش زیاد در سطح هموگلوبین شود، از این‌رو خطر مورتالیتی بیماران بالا می‌رود. نتایج مطالعه‌ای كه به صورت گذشته‌نگر و برای بررسی اثرات درمان با اریتروپویتین و تأثیر آن بر سطوح هموگلوبین و بقای بیماران انجام شده، نشان می‌دهد بیماران درمان شده با اریتروپویتین، مورتالیتی بالاتری دارند. به عبارتی بقای 10 ساله این گروه از بیماران 57 درصد است، اما آنها كه اریتروپویتین نگرفته‌اند، بقای 10 ساله‌ای معادل 78 درصد دارند. هم‌چنین میزان بروز حوادث نیز در این گروه، حدود 2 برابر بیشتر است. اگر سطح هموگلوبین هم بیش از 125 گرم در لیتر برود، احتمال خطر بیشتر خواهد بود. این ارتباط مستقیم وقتی بیشتر و چشمگیرتر خواهد شد كه سطح هموگلوبین به بیش از 140 گرم در لیتر برسد. اگرچه در این زمینه هیچ ارتباط علتی ثابت نشده، محققان توصیه می‌كنند در بیماران دریافت كننده كلیه كه هموگلوبین بیش از 125 گرم در لیتر دارند، نباید اریتروپویتین تجویز شود.

 

 درمان جدید بیماران دیابتیك

اداره نظارت بر غذا و داروی امریكا اندیكاسیون استفاده بیشتری را برای تزریق Byetta با نام ژنریك exenatide تعیین كرد. بدین ترتیب Byetta برای استفاده به صورت مونوتراپی همراه با رژیم غذایی و ورزش به منظور كنترل بهتر دیابت تیپ 2 بزرگسالان تجویز می‌شود. سابق بر این، Byetta تنها به عنوان قسمتی از درمان این دسته از بیماران كه كنترل قند خون آنها مطلوب نبود، استفاده می‌شد. نتایج مطالعات نشان می‌دهند كه درمان با 5 یا 10 میكروگرم Byetta به صورت مونوتراپی، به كاهش در هموگلوبین A1C تا 7/0 درصد و 9/0 درصد (به ترتیب دوز Byetta که در بالا آمد) منجر خواهد شد. از سویی باعث كاهش وزن هم خواهد شد. شایع‌ترین عارضه جانبی مشاهده شده، تهوع بوده و هیپوگلیسمی نیز در 5 درصد بیمارانی كه دوز 5 میكروگرم و 4 درصد افرادی كه دوز 10 میكروگرم می‌گرفتند، دیده شد. لازم به ذكر است كه Byetta اندیكاسیون مصرف در بیماران دیابت تیپ یك ندارد. هم‌چنین برای بیمارانی كه مبتلا به كتواسیدوز دباتیك هستند نیز مناسب نیست.

 

 

برچسب ها: زندگی آنلاین، خواندنی های پزشكی تعداد بازديد: 728 تعداد نظرات: 0

نظر شما بعد از تایید درج خواهد شد

فیلم روز
تصویر روز