روشهای تشخيصی در عفونتهای قارچی ناخن
«انیكومایكوزیس» عفونت قارچی ناخن است كه به وسیله قارچهای درماتوفیت، قارچهای غیردرماتوفیتی و یا مخمرها ایجاد میشود. انیكومایكوزیس تنها علت اختلالات ناخنی نیست اما مهمترین علت است و 18 درصد تا 40 درصد از تغییرات ناخنی را شامل میشود. از سوی دیگر 30 درصد از عفونتهای قارچی را انیكومایكوزیس تشكیل میدهد. تشخیص انیكومایكوزیس بایستی توسط روشهای آزمایشگاهی تایید گردد زیرا بیماریهای متنوعی شامل پسوریازیس، لیكن پلان، اگزما و همچنین بسیاری از گونههای قارچی ممكن است علائم بالینی مشابه انیكومایكوزیس ایجاد كنند. بنابراین آزمایشهای قارچشناسی ضرورتا باید بر روی نمونه صورت گیرد.
در حال حاضر تشخیص «انیكومایكوزیس» براساس علائم بالینی، آزمایش مستقیم و كشت قارچ انجام میگیرد. این آزمایشها نه تنها از نظر روش انجام مشكل است و نتایج آزمایشات به چگونگی نمونهگیری بستگی دارد بلكه وقتگیر هم هست. در 30 درصد از موارد، به عنوان مثال وقتی كه نمونهگیری صحیح نباشد، نمونه به مقدار كافی نباشد و یا گاهی به دلیل مرده بودن قارچ، جواب كشت منفی كاذب گزارش میشود كه با انجام آزمون بافتشناسی میتوان این مواد را كاهش داد. همچنین در برخی موارد قارچهای ساپروفیت و كاندیدا به عنوان ساپروفیت روی ناخن قرار میگیرند و موجب جواب مثبت كاذب میشوند كه با انجام روشهای بافتشناسی میتوان عامل پاتوژن را در كراتین مشخص نمود و به تشخیص نهایی رسید. در ضمن با این روش میتوان بیماریهایی نظیر پسوریازیس و لیكن پلان را نیز تشخیص داد، زیرا در 60 درصد از مواردی كه از نظر بالینی انیكومایكوزیس تشخیص داده میشود، تشخیص آزمایشگاهی ثانویه، قارچ است و فقط در 40 درصد از موارد ممكن است قارچ عامل واقعی ضایعه باشد.
هدف از این بررسی ارزیابی PATH-PAS در تشخیص انیكومایكوزیس در مقایسه با روشها اسمیر و كشت میباشد.
چنانچه ذكر شد 18 تا 40 درصد از تغییرات ناخنی به علت انیكومایكوزیس ایجاد میشود كه برای تشخیص آن به روشهای دقیق با حساسیت بالا نیاز است. در حال حاضر تشخیص انیكومایكوزیس براساس علائم بالینی و حداقل یك آزمون آزمایشگاهی مثبت میباشد. روشهای تشخیص سنتی انیكومایكوزیس كه امروزه نیز مورد استفاده قرار میگیرد شامل تهیه اسمیر مستقیم با پتاس 10 درصد و كشت روی محیط سابورو كستروز آگار و مایكوزیل آگار میباشد. این روشها اگرچه صحت تشخیصی در حدود 50 تا 70 درصد دارند ولی گرفتن جواب صحیح به نحوه جمعآوری و تهیه نمونهها وابسته است.
آزمایش اسمیر مستقیم با پتاس اگرچه سادهترین و ارزانترین روش جهت تشخیص عفونتهای قارچی ناخن است اما حدود 5 تا 15 درصد جواب منفی كاذب دارد كه ممكن است به علت كافی نبودن عامل قارچی در نمونه باشد. در این مطالعه نیز حدود 10 درصد جواب منفی كاذب با اسمیر مستقیم مشاهده شد.
كشت قارچ جهت تشخیص گونه قارچی، تخصصیتر از آزمایش پتاس است، اما در این مورد نیز گاهی جوابهای منفی كاذب دیده میشود كه ممكن است به علت مرده بودن ارگانیسم عامل بیماری، كافی نبودن نمونه و گاهی به این علت باشد كه نمونهگیری صحیح انجام نگرفته است.
در مطالعهای كه Clayton انجام داده 30 درصد از نمونهها با آزمایش پتاس مثبت گزارش شده كه در همه این موارد كشت منفی بوده است. گاهی به علت آلودگی نمونههای آزمایشگاهی با قارچهای پاتوژن یا غیرپاتوژن (فلور نرمال پوست) كشتهای مثبت كاذب ایجاد میشود.
طی مطالعهای كه در استرالیا انجام شده از 32000 مورد ناخن، 45 درصد از موارد اسمیر مستقیم و كشت مثبت بوده است، در 10 تا 40 درصد از موارد فقط آزمایش پتاس مثبت بوده و 10 تا 30 درصد فقط كشت مثبت داشتند.
بنابراین به علت حساسیت پایین اسمیر و طولانی بودن كشتهای قارچ و همچنین جواب مثبت و منفی كاذب، آزمایش بافت شناسی روش مناسبتری برای تشخیص قارچ میباشد. گاهی دیستروفی ناخن عامل قارچی ندارد كه با آزمایش بافتشناسی میتوان بیماریهای دیگر مثل پسوریازیس و لیكن پلان را نیز تشخیص داد.
ارزیابی روشهای تشخیصی «انیكومایكوزیس» نشان میدهد كه روش PATH-PAS از بیشترین حساسیت در بین آزمونها برخوردار است كه با مطالعهای كه Lawry و همكاران در سال 2000 انجام دادهاند (حساسیت 85 درصد) نیز مطابقت دارد.
در تركیب روشها، آزمون اسمیر و آسیبشناسی بیشترین حساسیت را داشته و در مقایسه با آن آزمون آسیبشناسی و كشت از حساسیت پایینتری برخوردار است. در مطالعه Jeffery نیز آزمون اسمیر و آسیبشناسی حساسیت بیشتری نسبت به كشت داشته است.
روش PATH-PAS از حساسیت بیشتری نسبت به روشهای دیگر برخوردار است كه با مطالعات Lawry و Jeffery نیز مطابقت دارد و آزمون اسمیر مستقیم با پتاس 10 درصد، بسیار ساده و سریع و نسبتا حساس میباشد.