Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
جمعه 10 فروردین 1403 - 19:13

23
مرداد
دو کارآفرینی که شیرین کاشتند! (2)

دو کارآفرینی که شیرین کاشتند! (2)

در قسمت دوم دو کارآفرینی که شیرین کاشتند!، ادامه مصاحبه با فاطمه سادات نوربخش و بهاره خرمی را می‌خوانید و با فعالیت‌های کاری و خانوادگی آنها آشنا می‌شوید.

ورود به این کار قطعا مقدماتی می‌‌خواست. دریافت مجوز و یا اینکه محلی را برای کار در نظر بگیرید. این مراحل را به چه شکلی طی کردید و چقدر سختی داشت.

فکر می‌‌کنید که نظام مجوز دهی در کشور هم خود یک مانع نیست برای اینکه جلوی خلاقیت‌‌ها را بگیرد؟

خانم نوربخش: روند شروع کار ما به این صورت بود که همه می‌‌گفتند نمی شود. نمی توانید فروش داشته باشید. درواقع کسی از نزدیکانمان سد راهمان نبود ولی خوب آنقدر هم امید نمی دادند که شما می‌‌توانید درآمد داشته باشید.

می‌‌گفتند حالا شروع کنید تا ببینیم چه می‌‌شود. یک سری هم ما را به این سمت سوق می‌‌دادند که بیشتر تحقیق کنید بگذارید زمان بگذرد.

اما هر دوی ما دوست داشتیم سریع تر یک کاری را شروع کنیم وارد جریان کار شویم و راه و چاه را یاد بگیریم.

این شد که هر دو فارغ از گفته‌‌های دیگران شروع کردیم و شاید خیلی زودتر آنچه تصور می‌‌کردیم اولین سفارشی که در ازای آن پول پرداخت می‌‌شد را گرفتیم.

چطور سفارش گرفتید؟ ابتدا در خانه کار را شروع کردید یا کارگاه داشتید؟

خانم نوربخش: اینکه جایی را اجاره کنیم نه. خانه ما به دلیل اینکه همسر من پزشک کشیک بیمارستان بودند و اغلب اوقات در خانه حضور نداشتند تبدیل به یک کارگاه شد.

اولین چیزی هم که وارد این کارگاه شد همزنی بود که همسرم برای تولدم خریده بود. درواقع کار ما با راه اندازی یک کارگاه خانگی و حداقل وسایل شروع شد.

اصلا اینطور نبود که در همان ابتدا هزینه آنچنانی داشته باشیم. با 10 تا 15 میلیون می‌‌توان یک کارگاه خیلی مجهز قنادی ایجاد کرد. البته ما خیلی از وسایل را هم داشتیم.

اولین سفارش از طرف اقوام بود یا از طریق شبکه‌‌های اجتماعی مجازی؟

خانم خرمی: از طریق شبکه‌‌های اجتماعی بود. ما یک صفحه در اینستاگرام ایجاد کردیم و از کارهایی که تا آن روز درست کرده بودیم عکس گرفتیم و در صفحه خود قرار دادیم.

خیلی زودتر از آنچه که توقع داشتیم اولین سفارش را گرفتیم و هزینه اش پرداخت شد.

الان خیلی‌‌ها خریدهای خود را از طریق اینستاگرام و سایر شبکه‌‌های اجتماعی انجام می‌‌دهند. درواقع تنها راه فروش ما همین شبکه‌‌ها هستند.

بعد از مصرف نظرشان چطور بود؟

خانم نوربخش: ما سیستمی ایجاد کردیم که از هر مشتری رضایتمندی در مورد طرح، طعم و نحوه ارسال و پرداخت را می‌‌پرسیم. درمورد اولین سفارش هم هیچ شکایتی از طرف آنها مطرح نشد.

بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟ مشتری‌‌ها چطور افزایش یافتند؟ الان چند سفارش در هفته دارید؟

خانم نوربخش: در هفته‌‌های پرکارمان 8 سفارش کیک داریم. در کنار آن سفارش ماکت برای آتلیه‌‌ها هم هست.

دورنمای کارتان چیست؟ طبیعتا باید از کارگاه خانگی بیرون بیایید و به فکر گرفتن یک مکان و مجوزهای لازم باشید. تابحال دنبال مجوز رفتید؟

خانم نوربخش: من با رئیس یک آموزشگاه فنی و حرفه‌‌ای صحبت کردم گفتند اگر تمام دوره‌‌ها را بگذرانید که بصورت فشرده حدود 3 ماه است و برای هر دوره یک امتحان می‌‌دهید که اگر همه امتحان‌‌ها را قبول شوید شما مجوز فنی و حرفه‌‌ای را می‌‌گیرید.

برای دریافت مجوز آموزشگاه نیز باید در دو کلاس آموزش و مدیریت آموزشگاه شرکت کرده و امتحانات را با موفقیت پشت سر بگذارید.

آیا در این فکر هستید که کارگاه تولید کیک بزنید؟ تا یک روز در کنار کیک بی بی کیک شما را هم داشته باشیم؟

خانم نوربخش: خودمان در فکر ایجاد یک کارگاه هستیم که یک ویترین هم داشته باشد. یعنی همیشه وقتی خسته می‌‌شویم و چای می‌‌خوریم و صحبت می‌‌کنیم رویایمان این است که کاش یک کارگاهی داشتیم که جلوی آن مغازه بود و ما می‌‌توانستیم کارهای خود را که در سبک دلخواه خودمان است در ویترین بگذاریم. یا مغازه که حالت کافه داشته باشد و مردم بتوانند عصرها بیایند یک قهوه بخورند و ما کیک خود را با ظاهری که دوست داریم به آنها عرضه کنیم.

البته کیک‌‌ها همیشه خامه‌‌ای نباشد یا در آن مزه‌‌هایی که در سطح شهر وجود دارد نباشد. درواقع ما در کارگاه تولید کنیم و بتوانیم بصورت مستقیم عرضه هم داشته باشیم.

خوب کاری که شما کردید این است که در طراحی کیک ایده وارد کردید یا اینکه در طعم هم دخل و تصرف کرده و طعم‌‌های جدید را وارد کردید؟

از اسانس‌‌های جدید استفاده کردید؟ تفاوتی با سایر کیک‌‌ها دارد که بتوان گفت یک ایده نو دارد؟

خانم خرمی: ما داریم برای این اتفاق تلاش می‌‌کنیم. همیشه کمی که از کار می‌‌گذرد در خلاقیت رکود ایجاد شده و روزمرگی و تکرار حاکم می‌‌شود.

به این منظور پرسشنامه‌‌هایی طراحی کردیم و به مشتری‌‌ها می‌‌دهیم که از طعم کیک، نحوه ارسال، نحوه پرداخت و ظاهر چقدر راضی بودید و آن بازخوردی که مشتری به ما می‌‌دهد باعث می‌‌شود ما فکر کنیم که مثلا طعم فلان کیکمان شاید چندان مطلوب نباشد.

خانم نوربخش: درحال حاضر به فکر ایجاد تغییر در مزه کیک‌‌ها هستیم و اینکه به مواد میانی که بین کیک‌‌ها استفاده می‌‌کنیم کمی تنوع بیشتری بدهیم.

اینستاگرام شما چند دنبال کننده دارد؟

خانم خرمی: در آستانه 10 هزار نفر عضو هستیم. البته ما این 10 هزار نفر را ساده به دست نیاوردیم. ما در صفحه خودمان با خانم رهنما عکس داریم. برای تولد ایشان کیک پختیم و بردیم و ایشان در صفحه شخصی خود گذاشتند.

البته دنبال کنندگان صفحه ما در اینستاگرام همه افراد حقیقی هستند برخلاف برخی از صفحات که تعداد دنبال کننده‌‌های خود را با استفاده از نرم افزار بصورت کاذب بالا نشان می‌‌دهند.

با موسسات و مراکز گردشگری که در تهران هست مثلا هتل‌‌ها و ... برای جذب مشتری صحبت نکردید؟

خانم نوربخش: من با هتل هما که برای تامین اجتماعی هم هست صحبت‌‌هایی کردم. ورود به این کار خیلی دشوار است و اصلا اینگونه نیست که اجازه بدهند ما همین فردا برویم و آنجا یک ویترین بزنیم.

با شما هم اینگونه برخورد می‌‌کنند؟!

خانم نوربخش: بله قطعا. هرچند که پدر من رئیس سازمان تامین اجتماعی است و رئیس هتل هما از آشنایان پدر هستند، اما افتخار ما این است که این اولین جایی است که به سفارش پدر رفتیم.

ما هیچ کمکی از طرف ایشان نداشتیم. من گاهی شوخی می‌‌کنم و می‌‌گویم اگر پدر یک سفارشی بکنند و به ما مجوز بهداشت ندهند دیگر خیلی زشت است. ولی ما سعی کردیم تا آنجایی که می‌‌شود دیگران را درگیر کار خود نکنیم و همه تلاش‌‌ها را خودمان انجام دادیم.

درمورد هتل هما هم خودمان اقدام کردیم ولی دیدیم که بدون رابطه اصلا امکانش وجود ندارد. با چند مجله هم صحبت کردیم اما مثلاً گفتند یک کیک 50 کیلویی نزدیک عید بیاورید تا مصاحبه شما را چاپ کنیم. یا مبالغ بالایی را از ما می‌‌خواستند.

در واقع می‌‌خواهم بگویم این تعداد مشتری که ما داریم و از کارمان راضی هستند واقعا برایش تلاش کردیم.

هر کیک چقدر وقت می‌‌برد؟

خانم خرمی: زمان صرفا برای پخت کیک نیست. از خرید و برنامه‌ریزی، فکر و طرح و ایده و صحبت کردن با مشتری شروع می‌‌شود تا زمانی که وارد کار عملی می‌‌شویم.

ما زمان زیادی را صرف کار می‌‌کنیم. بطور معمول از 10 صبح شروع می‌‌کنیم.

خانم نوربخش: همسر من خیلی در این زمینه مرا تشویق کرد و با اینکه همه مخالف بودند اما ایشان حتی به ما مشورت هم می‌‌دادند.

درواقع این جزء معدود مواردی است که باید بگوییم پشت هر زن موفقی یک مرد فداکار است!

خانم نوربخش: بله (با خنده)

بیشتر وقت شما در کارگاه می‌‌گذرد برای همسر و فرزندتان هم وقت دارید؟

خانم نوربخش: دختر من یک پرستار دارد. که در همان کارگاه یا خانه با او بازی می‌‌کند. خوب خودم هم هستم و زمان استراحت را با نورا می‌‌گذرانم.

کمک مادر من و مادر همسرم نیز خیلی در نگهداری از نورا تعیین کننده است. ضمن اینکه همسرم نیز در حال اتمام دوران تخصص‌اش است و دوست دارد همانطور که خودش دارد به آن چیزی که می‌‌خواهد می‌‌رسد من هم به آن چه که می‌‌خواهم برسم.

البته مردها خیلی کم اینگونه هستند. بطور مثال ما یک نفر را به عنوان دستیار می‌‌خواستیم بیاوریم، اما بعد از مدتی گفت همسرم اجازه نمی دهد با اینکه منزلش خیلی نزدیک بود و ما پیشنهاد حقوق خوبی هم به او دادیم و گفتیم حتی فرزندش را هم بیاورد.

در واقع همراهی همسر بسیار تاثیر گذار و تعیین کننده است.

 

 

برای خواندن بخش اول -دو کارآفرینی که شیرین کاشتند!- اینجا کلیک کنید.

 

برچسب ها: آشپزی، شیرینی پزی، فاطمه سادات نوربخش، بهاره خرمی، کار آفرینی، کار آفرین، زنان و اجتماع تعداد بازديد: 1294 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این مقاله چیست؟

فیلم روز
تصویر روز