بهاره كنجكاوفرد؛ تحریریه ماهنامه دنیای زنان
سامان جلیلی خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان در سومین روز از مرداد 1370 متولد شد. این هنرمند با علاقه‌ای که به خوانندگی داشت در سن 16 سالگی با گیتار نواختن مسیر موسیقی را در پیش گرفت. نخستین آلبوم سامان جلیلی با عنوان «پرتگاه» شهریور سال گذشته روانه بازار موسیقی شد و مورد استقبال هواداران این خواننده قرار گرفت. «دنیای زنان» گفت و گویی با این خواننده پاپ داشته که در ادامه می‌‌خوانید:
آلبوم «پرتگاه» سال گذشته در موقعیتی منتشر شد که برای جلب نظر مخاطبان لازم بود با آلبوم‌های هم دوره خودش رقابت کند و در این رقابت توانست رضایت مخاطبان سامان جلیلی را به دست بیاورد. دلیل موفقیت آلبوم اول‌تان چیست؟
این آلبوم باید دو سال قبل از آن زمانی که منتشر شد پخش میشد با این وجود دو سال بیشتر طول کشید اما یکسری از کارها تغییر کرد مثلا کار «حرف دلم» هنگامی‌‌که سه ماه به زمان انتشار زمان باقی بود، به آلبوم اضافه شد. به خود قطعه «پرتگاه» مجوز ندادند و نتوانستیم آن را پخش کنیم ولی با این حال با توجه به زمانی که صرف کردیم و حساسیتی که به خرج دادیم، به لطف خدا و با استقبال مردم، این آلبوم شنیده شد.
فکر می‌‌کنم بخشی از موفقیت این اثر به دلیل آهنگسازی خودتان در این آلبوم بود.
بله، تا الان هر کاری را که خوانده ام خودم آهنگسازی کرده‌ام.
با توجه به اینکه آهنگسازی آثارتان را خودتان انجام می‌‌دهید، فکر میکنید فکر واحدی که در ذهن آهنگساز و خواننده برای خلق یک اثر جریان دارد، چقدر به بیشتر شنیده شدن آن کمک می‌‌کند؟
هنگا می‌‌که یک ترانه سرا ترانه‌ای می‌‌گوید تنها حس خودش را بیان می‌‌کند، آهنگسازی هم دقیقا همینطور است یعنی قطعه‌ای را می‌خوانم که دوست داشته باشم به این معنا که علاقه دارم ترانه‌ای خاص را با آهنگ و حسی متعلق به خودم بخوانم. آهنگسازی حس یک خواننده است، بیشتر خواننده‌‌ها خودشان کار آهنگسازی انجام نمی‌دهند و فقط می‌‌خوانند اما من دوست دارم در روند آهنگسازی حس خودم نیز دخیل باشد به این معنا که علاوه بر حس یک ترانه‌سرا حس خودم هم باشد و این بحث جدا از خواندن است چون در خوانندگی هم باید حس وجود داشته باشد.
شما قبلا از تنظیم‌‌های مهدی احمدوند به عنوان یکی از دلایل برای بهتر شدن آهنگ‌‌هایتان نام برده بودید. به نظرتان تنظیم‌‌های این هنرمند چه ویژگی دارد که با جنس صدای سامان جلیلی به خوبی ارتباط برقرار می‌‌کرد؟
آن زمان تنظیم کننده کم بود و ما دوست بودیم و می‌‌خواندیم اما الان خیلی وقت است که به مشکل برخورد کردیم و درباره این قضیه چندان علاقه‌ای به صحبت کردن ندارم چون گفته میشد که سامان جلیلی با تنظیم‌‌های مهدی احمدوند معروف شده اما من این موضوع را ثابت کردم که می‌‌توان با حامد برادران هم کار کرد و معروف‌تر شد. آن موقع خواننده کمتر بود و یکسری از افراد به دنبال موسیقی رپ بودند و به همین دلیل هرچه خوانده میشد به نوعی شنیده میشد اما الان اکثر خواننده‌‌ها پاپ می‌‌خوانند اما در بازار موسیقی فعلی، خواندن، معروف شدن و بالا آمدن خیلی سخت است و من این موضوع را ثابت کردم که می‌‌توان با افراد دیگر معروف شد، آلبوم مجاز منتشر و کنسرت برگزار کرد.
از آلبوم جدیدتان چه خبر؟
الان مشغول آهنگسازی‌‌های آلبوم جدید هستیم و حدود 8 ترانه آن آماده شده. این آلبوم 12 قطعه دارد و اگر خدا بخواهد آهنگسازی‌‌هایش تا پایان ماه آینده به اتمام می‌‌رسد و پس از آن وارد مرحله تنظیم می‌‌شود. تلاش می‌‌کنیم این آلبوم پیش از عید یا نهایتا یک ماه بعد از عید پخش شود.
ترانه سرایان این آلبوم چه کسانی هستند؟
شهرام جلیلی، امید علیجانی، عاطفه حبیبی، محسن مقدم و خودم ترانه سرایان آلبوم جدید هستیم. آهنگسازی تما می‌‌قطعه‌‌ها را نیز خودم انجام داده ام.
نام آلبوم دوم مشخص شده؟
به احتمال 50 درصد نام آلبوم دوم سقوط است اما خیلی‌‌ها انتقاد کردند که چرا بعد از پرتگاه سقوط انتخاب شده که به این دلیل شاید عنوان آلبوم تغییر کند.
انتشار تک قطعه‌‌ها چه روندی را طی می‌‌کند؟
الان مشغول آماده کردن قطعه جدیدم هستیم و تک آهنگ جدیدم با یک کلیپ تصویری همراه خواهد بود. در مورد آلبوم هم 3 یا 4 عدد از قطعه‌‌ها همراه با کلیپ پخش می‌‌شود.
نام تعدادی از بهترین تنظیم کننده‌‌های موسیقی پاپ در کارنامه آلبوم «پرتگاه» به چشم می‌‌خورد. حضور عوامل حرفه‌ای در روند تولید یک اثر چقدر تضمین کننده موفقیت آن اثر خواهد بود؟
تاثیر زیادی دارد. همان طور که اشاره کردید هرکدام از تنظیم کننده‌‌ها برای خودشان اسم و رسم و سبک و سلیقه‌ای خاص دارند، آهنگ هم همینطور است مثلا سلیقه شهرام جلیلی و امید علیجانی در زمینه ترانه‌‌ها با من متناسب است اما در زمینه تنظیم دلم می‌‌خواهد افرادی فعالیت کنند که اسم و رسم داشته باشند و سلیقه‌شان نسبت به من متفاوت باشد و به طور یقین اسمشان هم برخلاف سبک تنظیم‌شان باعث می‌‌شود آلبوم بیشتر شنیده شود چون بی‌دلیل که یک نفر به عنوان تنظیم کننده مشهور نمی‌‌شود.
برنامه‌ریزی‌تان برای برگزاری تور کنسرت‌‌ها در تهران و شهرستان‌‌ها چگونه است؟
برای بعد از ماه محرم و صفر حدود 20 قرارداد برای اجراهای شهرستان بسته‌ایم. در تهران نیز قطعا کنسرت داریم.
لطفا نظرتان را به اختصار درباره این اسامی بیان کنید.
پوریا حیدری؟
با انرژی، دوست خوبی که خیلی دوستش دارم و تنظیم کننده‌ای حرفه‌ای.
گیتار؟
نبینمش دلم برایش تنگ می‌‌شود.
شیراز؟
هنوز نرفتم اما فکر می‌‌کنم باید خیلی عالی باشد. مردمان خوبی دارد.
محسن یگانه؟
طرفداران خودش را دارد، یک اسوه است، همین.
آلبوم؟
خیلی سخت
کامران رسول‌زاده؟
نمی‌‌شناسم یعنی برخوردی با ایشان نداشته‌ام، تنها اسمشان را شنیده‌ام که کنسرت‌‌هایشان با اکسیرنوین برگزار می‌‌شود و دو اجرا برگزار کردیم که ایشان سانس یک بوده‌اند و من سانس دو اما حتی فرصت سلام و احوالپرسی را پیدا نکردیم اما در کل ایشان را نمی‌‌شناسم.
شمال؟
شمال عشق است.
با در نظر داشتن ا ینکه نخستین کنسرت شما از طراحی صحنه ویژه‌ای برخوردار بود، فکر میکنید طراحی صحنه و کارگردانی چقدر می‌‌تواند در موفقیت یک اجرای صحنه‌ای تاثیرگذار باشد؟ ایده‌ای برای طراحی صحنه‌‌های ویژه‌تر در برنامه‌‌های بعدی دارید؟
ایده زیاد است اما عملی شدن آن سخت است. بحث مجوز بر اجرایی شدن خیلی از ایده‌‌ها تاثیر می‌‌گذارد البته نباید فراموش کرد که برخی طراحی‌‌ها قبلا و توسط دیگر خواننده‌‌ها عملی شده است اما با این حال دوست داریم و تلاش می‌‌کنیم که مردم هر مرتبه می‌‌آیند طراحی جدیدی را مشاهده کنند اما چندان دست خواننده‌‌ها باز نیست. در اولین اجرا استرس به اندازه‌ای بود که تنها به این فکر می‌‌کردم که خوب اجرا کنم و برنامه تمام شود و چندان به فکر شروع برنامه نبودم، سن کمی‌‌دارم و با این حال کمتر خواننده‌ای در سن 24 سالگی توانسته در سالن میلاد اجرا داشته باشد.
عده‌ای از افراد منتقد این موضوع را بیان می‌‌کنند که سبک شما در خواندن برگرفته از سبک محسن یگانه است. این موضوع را قول دارید؟
اصلا این موضوع را قبول ندارم. جنس صدای من همین است و هر آهنگی را که بخوانم همینطور است. مثلا قطعه «وای دلم» را اگر خواننده دیگری مثل رضا صادقی می‌‌خواند اصلا نمی‌‌‌‌گفتند شبیه به شادمهر است اما چون من خواندم گفته‌اند اولش شبیه به شادمهر شده، چون جنس صدایم این است این موضوع گفته می‌‌شود و به آن عادت کرده‌ام.
