Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
شنبه 1 اردیبهشت 1403 - 14:16

17
آذر
دوست دارم پيش تو باشم

دوست دارم پيش تو باشم

من یك مرغابی عروسكی دارم كه همیشه برایش قصه می‌گویم.

داستانک: فریبرز لرستانی «آشنا»

 

من یك مرغابی عروسكی دارم كه همیشه برایش قصه می‌گویم و پرهایش را ناز می‌كنم. دیشب به او گفتم: دوست نداری توی رودخانه شنا كنی؟ 

مرغابی گفت: نه، دوست دارم پیش تو باشم.

گفتم: دوست نداری توی آسمان پرواز كنی؟

گفت: نه، دوست دارم پیش تو باشم؟

گفتم: دوست نداری با مرغابی‌ها به گردش بروی و كواك كواك كنی؟ 

گفت: نه، دوست دارم پیش تو باشم.

من دیگر چیزی از مرغابی نپرسیدم. مرغابی به ساعت نگاه كرد و گفت: وقت خواب شده، دوست نداری بخوابی؟

من هم زود گفتم: نه، دوست دارم پیش تو باشم.

مرغابی كواك كواك خندید و من دوباره نازش كردم.

 

برچسب ها: داستانک، سرگرمی کودک، قصه کودک، داستان کوتاه کودک، داستانک دوست دارم در کنار تو باشم تعداد بازديد: 826 تعداد نظرات: 0

نظر شما در مورد این داستانک چیست؟

فیلم روز
تصویر روز