Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.
چهارشنبه 5 اردیبهشت 1403 - 12:55

27
اسفند
توصیه‌های موثر اولیه در توانبخشی کودکان فلج مغزی

توصیه‌های موثر اولیه در توانبخشی کودکان فلج مغزی

در بحث‌های قبلی دلایل نورفیزیولوژی، تاثیر درمان توانبخشی زودرس و اهمیت...

توصیه‌های موثر اولیه در توانبخشی کودکان فلج مغزی

 

 

 

در بحث‌های قبلی دلایل نورفیزیولوژی، تاثیر درمان توانبخشی زودرس و اهمیت معاینات اولیه در روند درمان نوزادان برای تشخیص زودرس مورد بحث قرار گرفت.در این بحث سعی خواهیم کرد اقداماتی که در صورت تشخیص به موقع می‌تواند برای والدین ساده و بی‌خطر باشد و برای کودک بسیار موثر واقع گردد را ذکر کنیم. لازم به ذکراست بعد از تایید تشخیص CP در صورت امکان ضروری است که کودک به واحدهای توانبخشی هدایت گردد و توانبخشی لازم انجام گردد، این توصیه‌ها در راستای توانبخشی که قرار است به وسیله والدین انجام شود کمک کننده است و از طرفی دیگر در مناطقی که دسترسی به واحدها و مراکز توانبخشی نیست ممكن است این اقدامات کودک را از حالت اسپاستیک شدید نجات دهد و اسپاسم او را کم نماید. در تحقیقی که با کمک یک دانشجویان کارشناسی ارشد کار درمانی در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ثابت شد دستکاری‌های مختلف کف پا به خصوص ماساژ اگر به نحو مطلوبی باشد (در مقابل گروه شاهد) در کاهش اسپاسیته می‌تواند موثر باشد و مقاله آن در مجله طب و توانبخشی این دانشگاه به چاپ رسید. این تحقیق این جرأت را به ما داد که در سایر موارد چنین راهکارهای ساده و موثری که به وسیله والدین قابل انجام می‌باشد طراحی نماییم (با در نظر گرفتن این که بیشتر نقاط کشور ما هنوز کار درمان ندارد)در این مقاله چگونگی عمل را به طور خلاصه توضیح می‌دهم.

تقریباً در کلیه کودکان اسپاستیک رفلکس‌های سطح نخاعی مثل  Withdrawal Reflexشدید می‌باشد و در تجربه دیده می‌شود شدت این رفلکس‌ها و همچنین رفلکس‌های دیگری مثل، Cross extention supportive Reaction Positive نسبت به شدت اسپاسینه می‌تواند باشد. دلیلی که برای این تناسب شدت رفلکس‌های سطوح پایین و واکنش‌های اولیه به دست آوردیم این است که در شرایط  اشکال CNS و به خصوص اشکال مسیر Cortico spinal به نظر می‌رسد، در تمام مسیرها (از نخاع تا کورتکس) چگونگی واکنش‌هایی که باید در موقع انجام حرکت انجام دهند را درست انجام نمی‌دهند.

وقتی این کنترل عملکردی را به طور مناسب ندارند بیشتر مسیرهای زیر قشر مغزبرحسب محل ضایعه واکنش‌های بیش از حد نشان می‌دهند. در این وضعیت پاتولوژیک به نظر می‌رسد مسیری که بیشتر در موقع فرار سریع و در شرایط خطر به کار گرفته می‌شود (به وسیله مسیر مغزی نخاعی) حال که قدرت کنترل را از دست داده است حالت اسپاستیک به خود می‌گیرد. چون انسان بیشتر در موقع خطر فرار می‌کند تا دفاع، شاید به همین دلیل فیزیولوژیک باشد که این مسیر بیشتر از همه مسیر‌ها افزایش تحریک‌پذیری رادر شرایط پاتولوژیک نشان می‌دهد، لازم به ذکر است این مسیر، را به نام مسیر Pontoreticulospinal می‌نامندکه مسؤول تحریک عضلات جلو ساق پا و مهار عضلات پشت پا می‌باشد، وقتی تحت کنترل مسیر اصلی است این تحریک و مهار طوری صورت می‌گیرد تا در شرایط نرمال فرد بتواند به راحتی و با سرعت فرار کند، در شرایط پاتولوژیک چون عضلات جلو پا بیش از حد تحریک می‌گردد، پا حالت نوک پنجه حرکت کردن به خود می‌گیرد (وضعیت Tip top) در این اشکال دست‌ها نیز برای عملکرد بد بی‌اشکال نیستند، چون معمولا در اعمال متفاوت حرکتی اعم از فرار، دست‌ها و پا‌ها با هم به شكل متفاوت و منظم باید عمل نماید تا یک فرار مناسب، همراه با دفاع خوب صورت پذیرد. مسؤول اعمال دست‌ها، مسیر Rubrospinal می‌باشد که مسؤول حالت‌های جمع شدن و باز شدن دست‌ها می‌باشند که همراه با مسیر نامبرده و سیستم وستیبولار این عمل را تحت کنترل مسیر قشری نخاعی انجام می‌دهد. به همین دلیل، در شرایط تخریب همراه با نوک پنجه شدن پاها دست‌ها حالت جمع‌شدگی و Semi flexion به خود می‌گیرد، مگر در حالت‌های ضایعه مغزی بسیار شدید، دست‌ها وضعیت باز شده Hyperextention خواهند داشت که در این شرایط اصطلاح Decortice,Decerebreرا می‌توان به کار برد.

در اثر تحریک مسیرهای نامبرده بر حسب اینكه چه مسیری بیشتر درگیر باشد کودک CP اسپاستیک می‌تواند حالت‌های گوناگون در اندام نشان دهد که در این صورت به نام‌ها و فرم‌های مختلفی تعریف و نامگذاری می‌شوند. وقتی اعمال تحریکی کف پا را انجام دهیم علاوه بر اینکه رفلکس‌هایdrawel   Cross Rection , whith supportive Reaction Positive کاهش می‌یابد، رفلکس‌های پاتولوژیک دیگر مثل بابنسکی هم در بیشتر وقت‌ها کاهش پیدا می‌کند، حتی همراه با این اقدام وقتی به طور مناسب و درست روی سیستم Propriocetive کودک کار می‌شود (به شكل مختلف از جمله وزن انداختن) روی رفلکس‌های تاندونی کودک هم به طور مثبت موثر است. به نظر می‌رسد این کنترل اگر به صورت دقیق به وسیله تحریک کف پا و ماساژ در اندام تحتانی به خصوص مفاصل و انگشتان پا انجام گیرد، احتمالا سیستم‌های حسی نخاعی و مسیرهای مربوط به آن قسمت، بهتر از قبل عمل خواهند کرد، به طور خلاصه سیستم کنترل مسیر مغزی نخاعی از پایین به بالا بدین وسیله سازمان دهی ودارای عملکرد مرتب می‌شود کنترل و تصحیح عملکردی آن انجام می‌گردد. 

 

جهت توضیح دقیق تر اقدامات توانبخشی: علاوه بر ماساژ دقیق لازم است به مرور پا را با الیاف طبیعی دیگر مثل کشیدن کف پا به انواع پارچه‌ها و فرش‌های طبیعی و کشیدن پا روی خاک، شن دریا، و یا هر الیاف طبیعی که مورد پذیرش کف پای کودک می‌باشد، حتی در مراحل بعدی روی آجر صاف شده نما می‌شود کف پا را مالید و در شرایطی تحریک کف پا را به وسیله کشیدن کف پا روی علف‌های نرم و لذت بخش و سایر الیاف طبیعی، تحریک نماییم البته در حد تحمل کودک و هرکدام از مراحل را بعد از تکمیل مراحل قبلی انجام گردد. همین اقدامات را می‌شود به طور وسیع‌تر در مورد کف دست هم به کار برد. البته هم زمان بیشتری احتیاج است و هم وسایل طبیعی و گوناگون با کاربری طولانی‌تر لازم است به کار برده شود و بعد از باز شدن انگشتان، کودک را تشویق خواهیم کرد با مواد طبیعی، مثل شن، خاک تمیز، حبوباتی که برای کودک بازی کردنش لذت دارد مثل ارزن، می‌توانیم استفاده کنیم در اینجا هم از تمرینات تحمل وزن عضلات برای تقویت عضلات فوقانی Proximal دست استفاده کنیم، به خصوص، شانه، بازو، آرنج و ساعد به کار برده شود. در ضمن چون دست‌ها، در حالت Spastic بیشتر در وضعیت Semi felexion می‌باشد بهتر است با ماساژ و مالیدن مفاصل به طرفی که دست‌ها در حالت supination, باشد، ماساژ در دست‌ها به صورتی باشد که دست بیشتر در وضعیت supination قرار گیرد، (به خصوص در کودکان مشکوک به Hemiplegi) چون با بالا رفتن سن، عدم انجام Supination دست در حالت semiflection باقی خواهد ماند.

اگر از همان اوایل تولد سعی در تشخیص دقیق نماییم، که امکان تشخیص آن به طور کامل در حال حاضر وجود دارد فقط لازم است دوره‌های آموزشی گذاشته شود، تا چگونگی و روش عملکرد به والدین آموزش داده شود. در این خصوص خواهیم توانست به وسیله والدین، مقدار زیادی از ناتوانی کودک فلج مغزی بکاهیم و موارد تخصصی آن را نیز، همکاران تراپیست می‌توانند انجام دهند. لازم به ذکر است درحین انجام تمرین، اقدامات محبت‌آمیز مثل: درآغوش گرفتن شیرخوار به صورت پوست به پوست و صحبت کردن با او به صورت نوازش گونه می‌تواند جزیی از تمرینات توانبخشی باشد.

 

برچسب ها: زندگی آنلاین، نورفیزیولوژی تعداد بازديد: 641 تعداد نظرات: 0

نظر شما بعد از تایید درج خواهد شد

فیلم روز
تصویر روز